سریال پروانه و دشواریهای دهه پنجاه در امروز
در هفتههای اخیر سریال «پروانه» جزء برنامههای محبوب سینما بود که تمی عاشقانه دارد و در حال و هوای آستانه انقلاب ۵۷ شکل گرفته است. این سریال ۱۶ قسمتی را جلیل سامان کارگردانی کرده که پیش از این ارمغان تاریکی را تقریبا در همین حال و هوا برای شبکه ۳ ساخته بود.
به گزارش پارس ، به نقل ازمجله زندگی ایده آل: در هفته های اخیر سریال « پروانه» جزء برنامه های محبوب سینما بود که تمی عاشقانه دارد و در حال و هوای آستانه انقلاب ۵۷ شکل گرفته است. این سریال ۱۶ قسمتی را جلیل سامان کارگردانی کرده که پیش از این ارمغان تاریکی را تقریبا در همین حال و هوا برای شبکه ۳ ساخته بود. جالب اینکه داستان سریال جدید سامان که مورد اقبال عمومی قرار گرفته را یکی از علاقه مندان به ارمغان تاریکی به روابط عمومی سازمان صدا و سیما داده تا استارت ساخت این سریال از پاییز سال گذشته زده شود. داستان پروانه در اواخر رژیم سابق می گذرد و شخصیت اول سریال امیر دنبال گمشده خودش می گردد. او با گروهی مبارز همراه شده و زندگی پرحادثه ای را تجربه می کند. منصور سهراب پور، تهیه کننده سریال پروانه درباره شکل گیری، دشواری های تهیه و حاشیه های سریال حرف های جالبی برای گفتن به مخاطبان زندگی ایده آل دارد.
می شنویم که مردم راضی اند
سهراب پور که پیش از این ساخت سریال هایی مثل ساخت ایران، وفا و شکرانه را در خارج از کشور به عنوان تهیه کننده تجربه کرده و برای فیلم های پاریس تا پاریس و تروریست کشورهای فرانسه و آلمان را به عنوان لوکیشن اصلی برگزیده اطلاعات و تجربه های بسیاری از تلویزیون و رسانه در خارج از کشور دارد و می داند موفقیت یک سریال وطنی در مبارزه با هجوم عجیب سریال های ماهواره ای چقدر دشوار است. با این حال می گوید: « نباید سریال های ما را با سریال های شبکه های ماهواره های مقایسه کنید چون یک بحث کاملا جدی در این رابطه وجود دارد که من فعلا نمی خواهم به آن بپردازم. اما باید بگویم از فیدبک هایی که از مردم گرفته ایم خوشبختانه می بینیم که مخاطبان تلویزیون با سریال ارتباط برقرار کرده اند و بی تعارف کار بدی نشده است. »
۱۰ کاندیدا برای نقش امیر
قرار بود این سریال در ایام دهه فجر پخش شود اما تم عاشقانه و اجتماعی قصه که در سال های دهه ۵۰ می گذرد آنقدر جذابیت داشت که اگر قرار باشد در هر فصلی پخش شود، مخاطب با سریال ارتباط برقرار کند. به نظر من این سریال با ارمغان تاریکی به لحاظ ساختار و قصه تفاوت هایی دارد و می توان گفت یک عاشقانه سیاسی- اجتماعی است. ما یک روند ۲ ماهه برای پیش تولید داشتیم و برای هر نقشی قریب به ۱۵ بازیگر به دفتر ما آمدند. این حساسیت ها از آن جهت وجود داشت که هر کسی سر جای خودش باشد که خوشبختانه این اتفاق هم افتاد. من با همفکری آقای سامان بازیگران را انتخاب کردم و برای انتخاب نقش اول ۱۰ نفر کاندیدا داشتیم که در نهایت با حامد کمیلی به توافق رسیدیم و اتفاقا خیلی هم ازکاراو راضی هستیم.
خبر ربوده شدن بازیگرمان، دروغی مضحک بود
بحث ربوده شدن بازیگر زن سریال یک خبر کذب و مضحک بود و شاید ریشه در حسادت و دشمنی داشته باشد. من چندین کار را بیرون از کشور انجام داده ام هیچ وقت هم کوچک ترین مشکلی برای بازیگران خانم ایرانی به وجود نیامد آن وقت چطور در شمال کشور خودمان این اتفاق می افتد؟ ما آنقدر حواس مان به کار جمع بوده که همه عوامل و تیم مان مشکلی نداشتند و ما مثل عقاب بالای سر کار بودیم. نمی دانم واقعا انتشار این خبر به دشمنی با من یا فرد خاصی مربوط می شده یا نه اما خبر مربوطه بسیار مبهم بود و ما دقت کافی را داشتیم تا در یک ماهی که در شمال هستیم گروه بدون مشکل کارش را انجام دهد.
دوست نداشتم عوامل سریال حرف بزنند
یکی از ایرادهای من این است که در زمان تولید تقریبا چراغ خاموش پیش می رویم چرا که دوست ندارم عوامل سریال یا فیلمی که کار می کنیم به حاشیه کشیده شوند. نمی توان گفت کارهایی که می کنیم بدون حاشیه هستند اما من همیشه به عوامل کارهایم گوشزد می کنم وارد موضوعات مطبوعاتی نشوند چرا که خود کار در زمان پخش خودش را نشان می دهد و در مورد خودش صحبت می کند. ما تا اواخر کار فیلمبرداری هم روابط عمومی نداشتیم.
داستان تغییرات مجموعه
خبری از قصه سریال ما در روابط عمومی تلویزیون پخش شد که به جای اینکه یک خط بگویند مثلا یک خط و نیم گفتند. البته این مشکل خاصی به وجود نیاورد اما چون کارگردان سریال، نویسنده کار هم هست یک مقدار نسبت به متنش حساسیت داشت و با جابه جایی هایی که در متن و تدوین انجام داد مشکل حل شد. البته در ساختار کلی چیزی نشد و با وجود اینکه تغییرات مشکلاتی را به وجود آورد اما در نهایت ارزشش را داشت و سبب خیر شد. با این حال باید بگویم قصه با نظارت سازمان جلو رفته و کار تصویب شده بود. ما هم سعی نکردیم در زمان تولید تخطی داشته باشیم.
نمی توانید از ما گاف بگیرید
من به خاطر سختی ساخت و تولید این سریال از انجام کارهای این چنینی توبه کردم و آنقدر به من سخت گذشت که شاید یک سال اصلا کار نکنم. شاید کسی از ۵۰ یا ۶۰ سال پیش چیزی یادش نباشد و کار تاریخی در این برهه زمانی یا قبل تر اینقدر دشوار نبود اما تقریبا می توانم بگویم ساختن کار مربوط به اواخر دهه ۵۰ یا ۶۰ به شدت سخت بوده و انجام پذیرفتنی نیست مگر اینکه افراد به تولید کار سرسری نگاه کنند. با این حال من می توانم بگویم در روند تولید کوچک ترین گافی نداریم و با اینکه ۵۰درصد فیلمبرداری در محیط خارجی انجام شد، نمی توانید از ما سوتی یا گاف بگیرید.
روستایی ها نمی گذاشتند برگردیم!
اتفاق جالب در دوره فیلمبرداری به حضورمان در یکی از روستاهای شمال کشور مربوط می شود. ما در این روستا برای فیلمبرداری آنقدر همه چیز را شخم زدیم و به هم ریختیم که وقتی کارمان تمام شد مردم روستا اجازه خروج به ما نمی دادند و می گفتند باید روستا را به شکل اولش برگردانید! به همین دلیل گروه مدتی در روستای مذکور گیر کرده بود تا اینکه با کدخدا صحبت کردیم و ظرف ۳،۲ روز شکل ظاهری روستا را به حالت اولش برگرداندیم تا بتوانیم برگردیم! البته اهالی توجیه نشده بودند که فیلمبرداری یک سریال چه اتفاقاتی را به دنبال دارد اما به هر حال کارمان در آنجا تمام شد.
کار با سامان واقعا حوصله می خواهد
برای تهیه لباس تیمی وجود داشت که سر صحنه کار را اداره می کرد. یک تیم هم از ۲ ماه قبل از شروع فیلمبرداری مشغول دوخت و دوز بود. جلیل سامان در مورد حساسیت نسبت به کارش آدم منحصربه فردی است و کار با او واقعا صبر و حوصله می خواهد که اگر اینطور نباشی باید کار را رها کنی. البته خود من هم دغدغه کیفیت داشتم تا کاری کم نقص تولید کنیم که خوشبختانه با همراهی عوامل و فضایی که ایجاد شد همه چیز خوب پیش رفت.
۴ روز بین ۵ هزار موتوری بودیم
برای فیلمبرداری در تهران آقای سامان دست روی مناطقی گذاشته بود که مشکلات و دشواری های زیادی به دنبال داشت. فکرش را بکنید ما ۴ روز از فیلمبرداری مان را در چهارراهی که بین ۲ خیابان اصلی شهر واقع شده بود، انجام دادیم. حالا فکرش را کنید در پایین شهر و جایی که روزانه حدود ۵هزار موتوری از آنجا عبور می کنند کارگردان تاکید دارد فیلمبرداری انجام شود که عملا شدنی نیست. به همین دلیل ما از نیروی انتظامی و بسیج محل کمک گرفتیم و با یک بسیج همگانی توانستیم کار را کنترل کنیم و با اینکه مشقت زیادی متحمل شدیم اما انصافا صحنه های خوبی درآمده است.
معیریان چهره های دهه ۵۰ را می شناخت
برای گریم و چهره پردازی بازیگران تحقیق مفصلی شده بود. خوبی کار این بود که طراح گریم آقای جلال معیریان بود که به خاطر سنش آن مقطع زمانی را کاملا دیده و معلومات زیادی از آن دوران داشت. معیریان را می توان از جهاتی نفر اول گریم ایران دانست و با توجه به درک فضای دهه ۵۰ و علمی که پشت ماجرا بود همه چیز خیلی خوب پیش رفت و کار رضایت بخش بود. در طول کار هم مجریان گریم زیرنظر بابک معیریان کارشان را انجام می دادند اما طراحی با خود جلال معیریان بود که در کارش زبردست و ماهر است.
ارسال نظر