بیان خاطرات پسر جوان را به دادسرای جنایی کشاند
بیان خاطرات دزد حرفه ای برای دوستانش در قهوه خانه پای او را به دادسرای جنایی کشاند. این در حالی است که چهره این پسر شباهت زیادی با تصویر چهره نگاری یک قاتل فراری دارد.
ساعت ۱۲:۵۰ دقیقه بامداد ۷ شهریور سال ۹۳، مرگ مشکوک پسری افغان به نام «حفیظ» در یکی از بیمارستان های پایتخت از سوی مأموران کلانتری ۱۱۷ جوادیه به بازپرس کشیک قتل و تیم تحقیق اعلام شد.با آغاز بررسی ها مشخص شد «حفیظ» که از ناحیه دست بشدت مصدوم شده با خونریزی شدید توسط دو دوستش به بیمارستان انتقال یافته بود.یکی از همراهان او به مأموران تحقیق گفت: ساعت ۲۳:۳۰ ششم شهریور با مقتول و یکی از دوستانم برای تفریح به پارک رفتیم. داخل پارک بعثت نشسته بودیم که شش پسر جوان سوار بر سه موتورسیکلت به سمت ما آمدند. ما فرار کردیم اما آنها به حفیظ رسیدند و ضربه ای با قمه به دست او زدند و گوشی تلفن همراهش را سرقت کردند. بلافاصله اورا به بیمارستان رساندیم ولی او لحظاتی بعد جان باخت. من چهره آن موتورسوار را کامل یادم است و می توانم او را شناسایی کنم.
سه سال تحقیق با تصویر چهره نگاری شده
با توجه به اظهارات مرد افغان؛ تحقیقات برای شناسایی و دستگیری دزدان موتورسوار آغاز شد. در نخستین گام، کارآگاهان به چهره نگاری از عامل این جنایت پرداختند. با اطلاعاتی که دوستان مقتول داشتند چهره عامل جنایت به دست آمد. مأموران پس از تطبیق چهره به دست آمده با آلبوم متهمان سابقه دار، هویت قاتل را به نام «بهنام» ۲۲ ساله شناسایی کردند و مشخص شد متهم چندی قبل از این جنایت از زندان آزاد شده بود.
سرنخ طلایی
از آنجایی که بهنام مجهول المکان بود، دستگیری پسر جوان با مشکل همراه شد. اما در شرایطی که به نظر می رسید پرونده به بن بست رسیده است، مأموران در یکی از قهوه خانه ها سرنخی طلایی به دست آوردند. پسر جوانی در یکی از قهوه خانه های پایتخت برای دوستانش تعریف کرده بود که چند سال قبل با قمه به دست مرد افغانی زده ضربه زده و گوشی او را به سرقت برده است.با این سرنخ تیم تحقیق روانه قهوه خانه شدند و با کمین چند روزه در محل ۲۰ فروردین پسر جوان را غافلگیرکرده و به دام انداختند.
اصرار متهم بر بیگناهی
صبح روز گذشته پسر جوان برای تحقیقات به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد. اما با انکار این جنایت مدعی شد که در زمان کشتن زندان بوده است. این درحالی است که پسر جوان در مواجهه با شاهدان جنایت، از سوی آنها شناسایی شد. با این شرایط بازپرس جنایی دستور تحقیقات برای تعیین صحت ادعای متهم درباره محکومیت زندانش را صادر کرد.
بهنام، پسر ۲۵ ساله با تحصیلات دوره راهنمایی، قدی حدود ۱۸۰ و موهایی که رو به بالا شانه شده است به شرح زندگی اش پرداخت.
دفعه اول به چه جرمی بازداشت شدی؟
من و سه نفر از دوستانم کیف قاپی می کردیم. البته مدت زمانی که این کار را انجام دادیم ۲۰ روز زیادتر نبود و خیلی زود من دستگیر شدم.
چه مدت زندان بودی؟
دو سالی می شد. بعد از پرداخت رد مال که ۴۰ میلیون تومان بود، از زندان آزاد شدم.
در رابطه با قتل مرد افغان بگو!
من جنایتی مرتکب نشده ام. آن زمان که این حادثه رخ داد زندان بودم. بعد از آزادی هم توبه کردم و دیگر دزدی نکردم.
الان چه کار می کنی؟
در مغازه دوچرخه فروشی که برای دوست برادرم است کار می کنم.
ارسال نظر