حمیدرضا قبادی:
ایران مشکل تولید کاغذ ندارد

ما با یک به اصطلاح شکنندگی جدی در موضوع کاغذ مواجه هستیم. صرفنظر از این که در داخل چه اتفاقی میافتد، همواره این نگاه و نگرانی وجود داشته که دستخوش برخی از تصمیمات کارخانههای خارجی قرار بگیریم.
به گزارش پارس به نقل از فارس، مشاور پیشین اجرایی معاونت فرهنگی ارشاد با ارزیابی وضعیت کاغذ در کشور نتایج تحقیق میدانی خود را درباره دلایل افزایش بهای کاغذ، عدم توفیق ایران در تولید کاغذ، وضعیت کارخانه های کاغذ سازی، مبادی ورود و عرضه کاغذ را در کنار سابقه تولید این کالا و موارد مصرف آن در کشور را به نقد و بررسی گذاشته است.
این مطلب پیش از این به صورت مصاحبه در ماهنامه صنعت نشر منتشر شده بود که با حذف برخی موارد به صورت یادداشت منتشر می شود.
* صنعت کاغذ در کشورهای پیشرفته یک بحث استراتژیک است
تولید کاغذ یک فرآیند پیچیده و سخت است که در دنیا به آن به عنوان یکی از صنایع مهم نگاه می شود. بسیاری از کشورهای بزرگ دنیا و کشورهای پیشرفته و توسعه یافته، به رغم این که در بسیاری از صنایع، تکنولوژی را واگذار کرده اند و خودشان درصدد تولید آن تکنولوژی نیستند؛ کماکان در بحث کاغذ به عنوان یکی از تولیدکنندگان بزرگ مطرح هستند. البته این مسئله دو جنبه دارد؛ یکی اهمیت موضوع کاغذ و استراتژیک بودن کاغذ و نکته دوم مزیت هایی که در کشورها برای تولید کاغذ وجود دارد که نشان می دهد موضوع کاغذ در دنیا یک موضوع کاملاً حساب شده، هدفمند و استراتژیک است و سهمی اساسی در سبد اقتصادی کشورها دارد.
وقتی ما به عنوان یک مصرف کننده جدی کاغذ به موضوع نگاه می کنیم، اهمیت کاغذ به مراتب برایمان بیشتر می شود. مادام که تولید کاغذ در کشور وجود نداشته باشد؛ وابستگی ما به این صنعت پابرجاست؛ حتی اگر وابستگی ما در بسیاری از صنایع به حداقل رسیده باشد. شاید در نگاه اول، کاغذ به محدوده کتاب خلاصه شود، اما تنها یکی از مصارف این محصول استراتژیک تولید کتاب است و در دیگر محصولات فرهنگی اعم از بسته بندی، دفتر و لوازم التحریر، تبلیغات، رسانه و بسیاری از صنایع دیگر کاربرد دارد.
اساساً زیربنای صنعت چاپ و رسانه های ما در بخش فرهنگ، موضوع کاغذ است اگرچه بزرگترین حوزه مصرف کننده کاغذ در حال حاضر حوزه کتاب است، اما تنها مصرف کننده کاغذ نیست. طبیعی است که با این نگاه، جامعه به کاغذ توجه دارد و مسئولان امر متوجه اهمیت کاغذ باشند و حتی صنوف و انجمن ها هم کاغذ را رصد می کنند.
* دو کارخانه اصلی تولید کاغذ در ایران
تولید کاغذ در دنیا با نگاه به مزیت های موجود در رابطه با مواد اولیه کاغذ قرار دارد، یعنی اگر کشوری بخواهد تولید کننده کاغذ باشد، در قدم اول مزایای موجود در کشور خود را ارزیابی می کند. براساس آن مزایا و به اصطلاح خود صنعتگران « بیس» تولید را براساس مزایای موجود در آن کشور نگاه می کند.
پایه تولید کاغذ در کشورهای اروپای شمالی با توجه به منطقه، درخت و چوب است. در کشورهای آسیای شرقی هم موضوع چوب مطرح است و هم سایر فرآورده ها (مثل باگاس یا همان تفاله نیشکر) و در برخی از کشورهای دیگر ضایعات کاغذ. در یک محاسبه سرانگشتی، مقدار نیاز کشور ما به کاغذ تحریر، بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار تن در سال است.
تولیدات کتاب و دفتر ما، بعضاً به صورت چندان حرفه ای و پیشرفته انجام نمی شود. ما کماکان از ماشین های افست برای چاپ استفاده می کنیم. کاغذ مورد نیاز برای کتاب های غیر درسی ما در حدود ۹۰ هزار تن است. البته این رقم مربوط به سال های ۸۹ و ۸۸ است و برای سال های ۹۰ و ۹۱ نیاز به محاسبه داریم. با توجه به اینکه سرانه شمارگان کم شده و عدد تیراژ کل کشور هم نسبتاً کمتر شده است، طبیعتاً مصرف ما هم در این بخش مقداری کمتر شده است.
در بخش بعدی هم ما حدود ۵۰ تا۶۰ هزار تن در حوزه کتاب های درسی است. بخش دیگری که ما برای تولید آن نیاز به کاغذ تحریر داریم، دفترچه های یادداشت است که حدوداً بین ۸۰ تا ۹۰ هزار تن در سال کاغذ نیاز دارند که البته در این بخش هم با توجه به پایین آمدن تعداد دانش آموزان، شاهد کاهش تولید هستیم. سایر محصولات فرهنگی به کاغذ تحریر نیاز دارد که جمع آن ها همان ۳۰۰ هزار تن می شود از این ۳۰۰ هزار تن، بالغ بر ۸۰ تا ۸۵ درصد از راه واردات و بقیه هم تولید داخل است. البته تأکید می کنم که شاید در سایر محصولات مثل کاغذ رل، ظرفیت های دیگری وجود داشته باشد که باید آن ها را هم در نظر بگیریم.
ما برای تولید کاغذ، دو کارخانه اصلی را در کشور داریم، اگرچه که در ظاهر کارخانه های دیگری هم وجود دارند، ولی مشخصاً همان دو کارخانه تولید کاغذ تحریر شیت و بسته بندی شده را در کشور تولید می کنند که یکی از کارخانه کاغذ پارس و دیگری هم کارخانه کاغذ پارس و دیگری هم کارخانه کاغذ مازندران است. کارخانه اول مشخصاً بین ۲۰ تا ۲۵ هزار تن تولید سالانه دارد. نزدیک به همین مقدار هم تولید کارخانه کاغذ مازندران است که نگاهش برای تولید، بیشتر کاغذ رل است، نه کاغذ شیت، ولی در این چند سال اخیر تلاش کرده تا سهمی جدی در بازار داشته باشد. سرجمع چیزی نزدیک به ۴۰ تا ۴۵ هزار تن، سهم بازار داخلی ماست. البته این اعداد در بهترین شرایط موجود، یعنی ۱۵ درصدی که من گفتم به دست می آید. شاید عددش کمتر از این هم باشد، اما من در شرایط ایده آل این عدد را می گویم. در کنار این، ۲ یا ۳ کارخانه هم به این اسم راه اندازی شده اند، ولی هیچ گاه به بهره برداری جدی نرسیدند. این ها ظرفیت جدی هستند و بالقوه این امکان را دارند که به کمک این وضعیت موجود بیایند، ولی هنوز نتوانسته اند در چرخه تأمین نیاز داخلی قرار بگیرند. البته به نظر من سرمایه گذاری در این کارخانه منطقی نبوده است، ولی بخشی که منطقی و ایده آل بوده هم هنوز نتوانسته است به عرصه تولید برسد.
به هر حال آن ۸۰ تا ۸۵ درصد مورد نیاز را باید به شکلی تأمین کنیم که راه آن، واردات است. این واردات هم خیلی روشن و مشخص از مبادی رسمی و قانونی کشور صورت می گیرد. کاغذ جز معدود محصولاتی است که اساساً قاچاق در آن وجود ندارد از مرحله ابتدایی که ثبت سفارش است تا مرحله ورود کالا و انتقال آن به انبارهای مربوطه، کاملاً قابل شناسایی و دسترسی است. اساساً طی سال های گذشته، کاغذ دچار تغییرات عمده قیمتی نشده است.
* در بحث کاغذ با شکنندگی مواجه هستیم
عمده کاغذ مورد نیاز ما در طی این سال ها، ابتدا از اتریش و آلمان و بعد از آن و در حال حاضر از چین، هندوستان و کره جنوبی و بخش دیگری را هم از کشورهای روسیه و اکراین تأمین کردیم. نکته مهم این است که طی سال های اخیر (به خصوص در این ۴-۵ سال اخیر) کشور چین بیشترین کاغذ را به ما فروخته است. کره و هند هم در ۲ سال گذشته سهم قابل توجهی از بازار ما را به خود اختصاص داده اند. ما این میزان نیاز را طی سال های اخیر از این کشورها تأمین کردیم. با آن بحث مقدماتی در مورد تولید واردات، به راحتی پی می بریم که ما با یک به اصطلاح شکنندگی جدی در موضوع کاغذ مواجه هستیم. صرف نظر از این که در داخل چه اتفاقی می افتد، همواره این نگاه و نگرانی وجود داشته که دستخوش برخی از تصمیمات کارخانه های خارجی قرار بگیریم. خاطرم هست که در سال ۸۵، برخی از کشورهای اروپایی که منشأ کاغذ بودند و کاغذ را از آن جا وارد می کردیم، شروع به فعالیت های تحریمی برعلیه کشور ما نمودند و موضوع کاغذ را در رأس فعالیت های تحریمی قرار دادند. البته به این معنا نیست که کاغذ وارد نشده است و نتوانستیم کاغذ بیاوریم، اتفاقاً من معتقدم سال ۸۵ یکی از موفق ترین سال هایی بود که تشکل های صنفی موفق شدند کاغذ را با بهترین کیفیت وارد کنند. ما در سالیان گذشته، سال های سال اتکا خودمان را براساس واردات قرار دادیم.
ما باید نگاهی اساسی تر داشته باشیم. در کشور ما اتفاقی در خصوص کاغذ رخ می دهد و همه اظهارنظر می کنند و تلاش می کنند، اما بعد از مدتی مثل بعضی از کارهای دیگر به بوته فراموشی سپرده می شود و منتظر می مانیم تا دوباره اتفاقی رخ بدهد. حالا این اتفاق داخلی باشد یا خارجی، منشأیی می تواند داشته باشد. عرایض من مبتنی بر این است که نیاز و شرایط مان را بدانیم… شرایط پیش آمده که ظاهرش یک تهدید برای ماست، برای جامعه نشر فرصتی فراهم شود تا از آن در بلندمدت به نفع جامعه نشر کشور بهره برداری کنیم.
یعنی به نظر من این نگاه که ما الان تهدید را التیام ببخشیم و شرایط را اصلاح کنیم، قطعاً باید دنبال شود و از آن فاصله نگیریم. نکته اساسی تر این است که این شرایط تهدیدآمیز جامعه نشر و جامعه فرهنگی کشور را، کلان تر ببینیم و به فرصتی مطلوب و شرایطی مناسب برگردانیم و به این سمت برویم که در طی ۳ تا ۵ سال آینده، شرایط ایده آلی داشته باشیم و اساساً مشکلی جدی، حداقل در رابطه با موضوع کاغذ در کشور نداشته باشیم.
ما می گوییم کاغذ را خودمان تولید کنیم، در شرایط موجود، اگر بخواهیم همه ظرفیت ۳۰۰ هزار تن را خودمان تولید کنیم، بخشی از مواد اولیه اش را هم باید از خارج از کشور وارد کنیم. ما به جایی می رسیم که مقدار مورد نیاز ماده اولیه غیر از چوب و باگاس را هم خودمان تولید کنیم. پایه اساسی کاغذ در دنیا، همان طور که عرض کردم براساس مزیت آن کشور است. بعد از انقلاب اسلامی با توجه به توسعه کارخانه های نیشکر و راه اندازی کارخانه های متعدد نیشکر، ظرفیت تولید کاغذ بالا رفته است. در حال حاضر آخرین اطلاعی که دارم، این است که بیش از ۲ میلیون تن تولید باگاس کشور است و به ازای هر ۶ کیلوباگاس خیس، ۱ کیلو کاغذ تولید می شود. فرآیند تولید کاغذ، ۶ به ۱ در باگاس خیس است و ۳ به ۱ در باگاس خشک. فرآیند تولید کاغذ از خشک و خیس بحث مفصلی دارد که می شود به آن پرداخت، اما از این رد شویم. اگر بخواهیم همان ۶ کیلو را تصور کنیم، عددی بیشتر از ۳۰۰ هزار تن تولید را در سال به ما می دهد. معتقدم با توجه به این مواد اولیه، این ظرفیت وجود دارد که با یک برنامه ریزی ۳ تا ۵ ساله، می توان کاغذ مورد نیاز داخل را تولید کرد. در حال حاضر باگاس به غیر از مصرف صنعتی و به خصوص مصرف کارخانه کاغذ پارس، بقیه آن سوزانده می شود و ضمن این که به محیط زیست صدمه می زند، منابع سرشار ما هم از بین می رود.
رسیدن به این شرایط کاملاً عملیاتی است و قابل انجام است. ما به سرعت می توانیم، به این مهم دست پیدا کنیم. من این را که عرض می کنم براساس تحقیقات است، تحقیقات من مبتنی بر اطلاعات داخلی، اطلاعات خارجی، ظرفیت کارخانه های نیشکر، مواد اولیه و تحقیقات میدانی است. تحقیقات من تحقیقات پشت میزنشینی نیست، من همه جوانب را کاملاً ارزیابی کردم و با استادان این حوزه، با کارشناسان این حوزه و با مصرف کنندگان این حوزه صحبت کرده ام. اگرچه معتقدم خود واردکنندگان پشت همه این ها قایم می شوند.
شما اول باید بگویید چقدر واردات کاغذ دارید. گردونه موضوع کاغذ در کشور ما اجزای مختلفی دارد. صدها مغازه در خیابان ظهیرالاسلام وجود دارد، ولی همه این ها را که جمع کنیم، چند تا وارد کننده اصلی کاغذ وجود دارد؟ شاید اصلاً سرشاخه ها در یک منطقه هم خیلی کمتر باشند و یا اساساً نباشند. اگر بخواهم خیلی دقیق و روشن به شما بگویم، اطلاق این واژگان و نگاه تولید به داخل کاملاً واقع بینانه است و اصلاً دور از دسترس نیست. من معتقدم که نه شعار است و نه خواب، کاملاً واقعی و شدنی است.
من دیدم که کارخانه ای با فاصله ای کمتر از ۱۰۰ متر، با یک نوار نقاله صنعتی مواد اولیه را دریافت می کند. این شکل استراتژیک در خیلی از کالاها وجود ندارد، یعنی مواد اولیه با فاصله ۱۰۰ متر تولید و تحویل می شود. شما با تولیدکنندگان دیگر صحبت کنید و بپرسید مواد اولیه را از کجا می آورند در خیلی از کالاها که تولید داخل هستند، این نوع انتقال ممکن نیست. بنابراین من معتقدم که اگر بخواهیم منطقی به موضوع نگاه کنیم، حتماً باید به مسئله تولید داخلی توجه کنیم. نهادهای مختلف بخش خصوصی و تشکل ها و اصناف باید با این نگاه جلو بروند که مشارکت سایر دستگاه ها و نهاد ها را جلب کنند این مسئله بسیار مهمی است. این جا کاملاً موافقم که ممکن است مثلاً بانک ها، همکاری خوبی نداشته باشند. راجع به این قضیه وظیفه ماست که برویم و تلاش کنیم و شرایط را بررسی کنیم و برای ا» ها تبیین کنیم. ممکن است سرمایه گذاران بسیار سخت همکاری کنند، ما باید تلاش کنیم مشارکت آن ها را هم جلب کنیم. از امکانات و امتیازات دولتی استفاده کنیم که زمینه کاری بسیار بزرگ را به نام تولید کاغذ در ایران فراهم کنیم. نگاه همه افراد هم به نظر من با اصل موضوع و جلب مشارکت و تأکید بر همراهی و همکاری دولت در راه اندازی این مجموعه ها وجود دارد. اینجاست که باید وارد شد، بله قطعاً مشکلاتی وجود دارد، قطعاً سختی هایی وجود دارد که باید همه کمک کنیم درست شود.
تأکید من این است که از این شرایط باید نهایت استفاده را کرد و این فرصت را از دست نداد، خوشبختانه گوش هایی که باید این مشکلات را بشنوند، شنیده اند. این حساسیت و نگرانی در جامعه دینی ما به وجود آمده و نشر دینی ما هم به خصوص در این قضیه آسیبی جدی دید. واکنش بسیاری از علما را دراین مسئله دیدیم این ها هزینه هایی بود که پرداختیم، ولی معتقدم که از این فرصت باید نهایت استفاده را کرد. مطالبه ای به نام پایین آمدن قیمت کاغذ صورت گرفته است، باید مطالبه بعدی این باشد ک تولید داخلی ما هم در حوزه کاغذ قوی شود.
تحقیقاتی که گفتم اجزای مختلفی دارد و همواره در شرایط مطلوب، ذائقه ناشران ما به سمت کاغذ داخلی نیست. کاغذ پارس که الان تولید می شود با کاغذ پارس ۵ سال پیش یکی نیست. معتقدم کیفیت کاغذ پارس موجود ما کمتر از کاغذ چینی و هندی که الان در بازار ما عرضه می شود نیست. من از کارخانه پارس بازدید کرده ام، کاغذش را دیده ام و بررسی کردم. از تراکم کاغذ، رنگ کاغذ و همه فاکتورهایی که برای کاغذ می شود برشمرد را برای کاغذ پارس دیده ام و با کاغذ هندی و چینی مقایسه کرده ام. الان کاغذ پارس ما به مراتب کیفیتی بهتر از برخی از کاغذهای چینی و هندی دارد یا حتی اگر هم برابری کند، باید به این سمت برویم که می خواهیم کاری بزرگ انجام بدهیم. ما مرغوبیت کاغذ را صرفاً به رنگ آن می بینیم، در حالی که اینطور نیست.
ارسال نظر