بچه ها یک هفته کامل را انتظار می کشند تا بالاخره زنگ ورزش از راه برسد. یک ساعت
بازی و شور و نشاط میان زنگهایی که معلم ها در آن درس های خشک و جدی
مدرسه را تدریس می کنند. شاید از یک هفته قبل بچه ها برای این روز برنامه ریزی کنند تا روز موعود از راه برسد اما اینبار خانم معلم یا مدیر از راه می رسد و خبر می دهد که به علت آلودگی هوا، بارندگی یا نداشتن
معلم ورزش قرار است در این زنگ فیلم ببینند یا اینکه در کلاس بنشینند و درسهای ساعت قبلشان را مرور کنند. آن همه
شور و نشاط و
انرژی ناگهان فروکش می کند و کتاب های درسی روی میزها باز می شود.
بچه ها افسرده و ناکام از تخلیه انرژی که یک هفته منتظرش بودند، به حرفهای معلم گوش می کنند اما شاید هیچ کدام چیزی از درس متوجه نشوند چون مجبور شده اند این ساعت را در کلاس بنشینند. این شاید نوعی حس انزجار از درس و مدرسه هم برایشان بهوجود بیاورد وقتی نمی توانند بهازای ساعت های طولانی درس و مشق، یک ساعت را با هم بازی کنند و فعالیت بدنی انجام دهند.این وقتی به اوج خود می رسد که هفته های متوالی این ماجرا ادامه پیدا میکند و
دانش آموزان گاهی یک ماه را هم زنگ ورزش ندارند. برای پسرها نتیجه اش این می شود در حیاط مدرسه یا خیابانهای نزدیک آن به طور ناگهانی انرژی شان را تخلیه میکنند و با هم گلاویز می شوند و آسیب می بینند.
آنها در واقع میخواهند انرژی درونی شان را بیرون بریزند که منجر به حادثه می شود. چندی پیش حسین بابویی، مدیرکل تربیت بدنی
وزارت آموزش و پرورش درباره اختصاص دادن زنگ ورزش به درس های دیگر مثل ریاضی در مدارس گفته بود:« این کار به لحاظ قانونی تخلف است و هیچ مدیری این کار را نمیکند. اگر چنین مواردی رخ دهد از
قانون سرپیچی شده است». البته او به این موضوع هم اشاره کرده بود که همه نیازهای حرکتی دانش آموزان در این دو ساعت خلاصه نمی شود و دانش آموزان باید در ساعت های بیرون از مدرسه هم برای ورزش کردن وقت بگذارند.
صحبتهای مدیرکل تربیت بدنی وزارت
آموزش و پرورش در حالی مطرح میشود که مدارس و دانش آموزان به دلایل مختلف لزومی برای جدیگرفتن زنگ ورزش نمی بینند. حجم درس ها و کتابهای درسی آنقدر زیاد است که معلم ها هر روز هم ریاضی یا علوم به دانش آموزان درس بدهند، باز هم کم است. از طرفی زنگ های
ورزش در مدارس جدی گرفته نمی شود. البته این در مورد درس هنر هم صدق می کند. این در حالی است که بخشی از این دانش آموزان قرار است در آینده ورزشکار یا هنرمند شوند، در حالی که ممکن است استعدادهایشان در این زمینهها جدی گرفته نشود و از مدرسه و تحصیل و در نهایت از زندگی سرخورده شوند.
ناکامی های آنها باعث بروز آسیب هایی در شخصیتشان می شود که تا سال ها جبران پذیر نیست. محسن باقریان، کارشناس تربیت بدنی درباره نادیده گرفته شدن زنگ ورزش در گفت و گو با «قانون» میگوید:«ما باید درباره ورزش مدارس والدین را هم آگاه کنیم. متاسفانه بعضی از
والدین از تعطیل شدن زنگ ورزش در مدارس خوشحال می شوند و نمی دانند که این باعث ایجاد بیماری های روحی، روانی و جسمی در فرزندانشان می شود».
چاقی و بیماری های مزمن در انتظار دانش آموزان بی تحرک
درزمینه اینکه وزرات آموزش و پرورش مانند دیگر
وزارتخانه ها با بحران های مالی مواجه است، شکی نیست بهطوری که حتی پرداخت
حقوق نیروهای حق التدریسی با تاخیر انجام می شود. به همین دلیل معلم های مناسبی برای درس ورزش در مدارس استخدام نمی شوند یا اینکه از معلمانی استفاده می شود که سابقه بالایی دارند. در این مورد هم شکی وجود ندارد که اگر امکانات ورزشی از حدود 13میلیون
دانش آموز ایرانی دریغ شود، افزایش چاقی و بیماری های مزمن بین دانش آموزان ایرانی، دور از انتظار نیست. همین که بر اساس آمارهای رسمی وزارت بهداشت، حدود 30درصد دانش آموزان ایرانی دچار اضافه
وزن و
چاقی هستند، بهخوبی نشان می دهد که تا چه حد ورزش و تحرک در مدارس ما به فراموشی سپرده شده است. باقریان در ادامه با تاکید بر اینکه متاسفانه نسبت به فعالیت دبیر ورزش دیدگاه غلطی وجود دارد،
گفت:« خیلی افراد فکر میکنند در زنگ ورزش کار خاصی انجام نمی شود و همه دبیران و معلمان ورزش فقط زنگ ورزش را به طور ظاهری و بدون برنامه خاصی دنبال میکنند؛ در حالیکه معلمان ورزشی وجود دارند که درواقع برای این ساعت انرژی و زمان میگذارند و مانند دروس دیگر: فیزیک، ادبیات،
شیمی و... درسشان را جدی گرفته و طرح درس دارند و به طور منظم اموری چون گرم کردن، تمرین دادن، بازی کردن و در نهایت ارزشیابی صورت میگیرد. از طرفی برای رسیدگی به کلاسهای ما بازدیدهایی از منطقه صورت میگیرد و کاملا تحت کنترل هستیم. البته هنوز همکارانی داریم که مثلا توپ یا وسیلهای ورزشی به بچه ها میدهند، آنها را بدون هیچ برنامه ای به حال خود رها میکنند و اصلا کار خاص و منسجمی انجام نمیدهند».
قدیم ترها وضعیت زنگ ورزش بهتر بود
یکی از معلمان ورزش مناطق شرق تهران در گفت و گو با «قانون» درباره زنگ ورزش در مدارس ابتدایی دخترانه میگوید:« جدی نگرفتن زنگ ورزش بهخصوص در
مدارس دخترانه آنها با خطرات جدی مواجه می کند. من که سالها در این زمینه سابقه داشته ام، دیدهام دخترانی که با فشار
خانواده هایشان به باشگاه می روند و به دو ساعت ورزش در مدرسه که آن هم جدی گرفته نمی شود، اکتفا نمی کنند
سلامت روحی و جسمی بالاتری دارند». او با اشاره به اینکه دختران نسبت به پسران دچار
فقر آهن و کلسیم هستند، افزود:« بدون ورزش کردن،
مواد غذایی به خوبی در بدن جذب نشده و موجب تقویت استخوانها و عضلات نخواهد شد و حتی رسوب برخی مواد در کلیهها، بدن را به مرور دچار مشکل میکند.
بنابراین باید برنامههایی را در مدارس برای بالا بردن آگاهی خانوادهها در زمینه اهمیت
تغذیه مناسب دختران در کنار ورزش کردن منظم در نظر گرفت».همچنین مهدیه ابراهیمی، ١٧ سال دبیر ورزش بوده و در حال حاضر کارشناس تربیت بدنی مدارس دخترانه است. او درباره تفاوت دیدگاه معلم ها و دانش آموزان درمورد زنگ ورزش گفت: «بچهها ورزش کردن را همیشه دوست دارند، اما نقش معلم ورزش و مدیر مدرسه در جدی گرفتن زنگ ورزش بسیار تاثیرگذار است. متاسفانه برخی از معلمان ورزش کلاس خود را به راحتی در اختیار درس های دیگر قرار میدهند در حالیکه میتوانند نسبت به کلاس خود حساس باشند.
بنابراین بچهها هم که در ابتدای سال علاقه زیادی به زنگ ورزش دارند، به مرور این توجه و علاقهشان کمرنگ شده و سرد میشوند. البته معلمانی هم داریم که درس ورزش برایشان به قدری مهم است که توجه بچهها را نیز به ورزش کردن و به این کلاس جلب میکنند». این معلم ورزش با اشاره به اینکه بسیاری از معلمان ورزش فعلی مانند سابق انگیزه ندارند و خیلی وقت و انرژی نمیگذارند، گفت:«حضورمعلمان ورزش فیزیکی شده تا واقعی. شاید بتوان گفت زنگ ورزش به حضور و غیاب صرف و وقتگذرانی میگذرد تا کار جدی. خیلی معلمان حتی برای مسابقات نیز فقط تعدادی دانش آموز را بدون اینکه از قبل به آنها تمرین داده باشند، انتخاب میکنند و آنها را بدون آمادگی برای مسابقات میفرستند» .
او با اشاره به اینکه در سالهای گذشته وضعیت زنگ های ورزش بهتر از امروز بود، گفت:«قدیم ها تمرینات و ورزشها به عهده خودمان بود و کاستیها و نواقصشان را خودمان به آنها گوشزد میکردیم اما بیشتر معلمان فعلی همه این کارها را به چند دانش آموز به عنوان سرگروه میسپارند و خودشان بیشتر نظارهگر هستند. در واقع بازی کردن با بچهها و مشارکت در تمرینهای ورزشی، آن ها را نیز برای حضور فعال در کلاس ترغیب میکرد و واقعا در کنار هم از زنگ ورزش لذت میبردیم. از طرفی در گذشته دانش آموزان هم به دلیل نبود امکانات مثل موبایل، اینترنت،تبلت و ... بیشتر بهدنبال اموری مثل ورزش کردن بودند. حتی در بین دانش آموزان باشگاهی که مثلا حرفهای ورزش میکنند نیز توجه بیش از حد به این گونه ابزار دیده میشود و همه اینها باعث کاهش علاقه و تمرکزشان به ورزش میشود».
ارسال نظر