به گزارش پارس به نقل از ایسنا، هر زمان که هنرمندی دچار بیماری می شود - که این اتفاق معمولا خیلی زیاد پیش می آید - بار دیگر بحث تکراری وضعیت بیمه و درمان این قشر خاص مطرح می شود. تلاش های زیادی هم انجام شده، پیگیری هایی متعدد با نهادهایی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و… صورت گرفته، اما هنوز راه به جایی نبرده است.

پس از آنکه در چند سال اخیر چندین هنرمند در شرایط بسیار سختی قرار گرفتند و ناچار شدند هزینه های بسیار بالایی را برای درمان بیماری شان - آن هم به شکل مقطعی – متقبل شوند، عزت الله انتظامی به عنوان یک چهره پیشکسوت هنری پیشنهاد داد تا بیمارستانی ویژه هنرمندان اختصاص داده شود. این پیشنهاد پیگیری شد و تا مراحلی هم پیش رفت و ایرج راد - مدیرعامل خانه تئاتر - با خوشحالی خبر داد که قرار شده بیمارستان قلب رجایی بخشی را ویژه ی هنرمندان اختصاص بدهد، اما موضوع به نتیجه ی نهایی نرسید و مدتی بعد وزیر بهداشت هم عوض شد، تا این خوشحالی، دوامی چندروزه داشته باشد.

در بسیاری از موارد، وقتی هنرمندی به بیماری سخت دچار می شود، دیگر همکارانش سعی می کنند به شکل فردی و خودجوش هزینه های درمان را تامین کنند. مثلا خانه تئاتر طرحی را تصویب کرده که براساس آن، هر گروهی مایل باشد، می تواند درآمد حاصل از فروش یک اجرای خود را به هنرمندان بیمار اختصاص دهد، شماره حسابی هم تعیین شده تا این وجوه به آن حساب واریز شود؛ اما مساله این است که هزینه های درمان آنقدر بالاست که این مبالغ حتی گاه کفاف هزینه یک آمپول هنرمندی را که دچار بیماری سخت است، نمی دهد.

گاهی هم بزرگداشتی برای آن هنرمند برگزار می شود، تا به بهانه آن بتوان کاری کرد و اعتباری جذب کرد؛ اما همه اینها بیشتر حالت یک مسکن موقت را دارد و هیچ یک درمانی قطعی نیست.

از طرف دیگر، گاه اتفاقاتی می افتد که در شأن هنرمندان نیست و بیشتر مایه شرمساری و تضعیف روحیه هنرمند بیمار می شود.

این مسائل باعث شد که پیشنهاد تاسیس بنیاد هنرمندان بیمار مطرح شود تا کمک به هنرمندان بیمار حالت صدقه دادن پیدا نکند. مدتی بعد، بنیادی تاسیس شد که ظاهرا برای همین منظور بود اما نامش موسسه ی هنرمندان پیشکسوت بود. این موسسه شرح وظایف بسیار مبسوطی دارد اما هنوز ردیف اعتبارات چندانی ندارد، با این حال سیدعباس عظیمی - مدیر مؤسسه - که پیشتر هم با دیگر هنرمندان بیمار همراهی کرده است، سعی می کند از راه های گوناگون و بیشتر با پیگیری های شخصی هزینه های درمان هنرمندان را تامین کند.

نداشتن بیمه هم یکی دیگر از پاشنه های آشیل هنرمندان است. بر اساس قانون کار زنان بالای ۴۵ سال و مردان بالای ۵۰ سال نمی توانند بیمه شوند. این موضوع برای هنرمندان بن بستی بزرگ است. این قشر که بیشتر جوانی خود را صرف خلق آثار هنری می کنند اغلب از مسائل صنفی و درمانی خود غافل می مانند تا زمانی که گرد پیری بر سر و رویشان بنشیند و آن زمان است که بیماری های مختلف از راه می رسد، آن هم برای هنرمندی که از امتیازاتی مانند بیمه بی بهره است. همین مشکل تکراری است که ایرج راد - مدیر عامل خانه ی تئاتر ایران - را بر آن داشت تا در نشست اخیر این تشکل صنفی بار دیگر این موضوع را مطرح کند.

راد در مجمع عمومی خانه ی تئاتر در پاسخ به خواسته یکی از حاضران برای رفع این مشکل، گفت: این موضوع را بارها پیگیری کرده ایم و هر بار بی نتیجه مانده است. پیشنهاد ما این است که وزارت کار یک تبصره برای هنرمندان در نظر بگیرد، چون این قشر آنقدر وقت خود را صرف کار هنری می کنند که از مسائل شخصی شان غفلت می ورزند.

او در این برنامه از همه همکارانش که بیمه تامین اجتماعی دارند، درخواست کرد برای ثبت نام در بیمه تکمیلی اقدام کنند؛ تا اگر خدای نکرده دچار بیماری شدند، ناچار نشوند مدام دستشان را برای کمک گرفتن دراز کنند.

زمان می گذرد، آن هم به شتاب، هنرمندی که روزگاری طرفداران بسیار و عاشقانی دلسوخته داشته که صف می کشیده اند تا از او امضایی بگیرند یا عکسی به یادگار، حالا خسته و فرسوده در خانه است، از آن خیل بزرگ طرفداران جز خاطره ای - البته اگر آلزایمر نگرفته باشد - چیزی باقی نمانده و حالا چشم به راه کسی است که بیاید و حالی از او بپرسد یا اینکه دلش خوش است به زنگ تلفن که به صدا دربیاید و احیانا کسی که پشت خط است بپرسد « حالتون چطوره، مواظب خودتون باشین… »

زمان می گذرد و او خسته است از تمام شب زنده داری ها، دویدن ها، از آن روزهای تمرین که در سرما و گرما گذشت، از آن زمان که حتی از خانواده اش چشم پوشید، خسته است از تمام این سال ها… خسته که همیشه زایش یک اثر هنری رنج فراوان دارد و حالا دلش خوش است به قفسه کتابخانه که آثارش را در آغوش کشیده یا عکس هایی با چهر ه هایی متفاوت که نشان گر زندگی او در نقش های گوناگون است…

زمان می گذرد و او هیچ فکر نمی کرد که شاید روزی بیمار شود و ناتوان، چراکه فقط در اندیشه خلق بود و آفرینش و حالا اضافه کردن یک تبصره در وزارت کار برای چنین آدم هایی چقدر سخت است؟ ! به سختی خلق حتی یک اثر هنری؟ ! فقط یک استثنا برای « هنر که تاج سر آفرینش است» !