پارس؛
رفع سد معبر یا آتش در خرمن صبر مستضعفان+ فیلم
چرا نمی تواند درک کند که وقتی یک جوان از سرناچاری و ناگزیری به دستفروشی روی می آورد، به اندازه ی کافی بر غرور خود پاگذاشته است، لازم نیست که دیگران باقی مانده ی آن غرور را زیر پا له کنند؟
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- اکبرنبوی- پیشتر نوشته بودم که انگار قرار است تا جایی که امکان دارد خشت بر خشت نارضایتی بگذارند و با انباشت خشم اجتماعی، فضای جامعه را به سوی واگرایی و سپس، انفجار اقشار محروم و توده ی حاشیه نشین سوق دهند.
بی کفایتی مدیران در بخش ها و حوزه های گوناگون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و سکوت و بی خیالی نهادها و مراکز دینی و مذهبی که وظیفه ی ذاتی شان بجز نشر آگاهی دینی، حمایت از توده ی مستضعف و رنج کشیده است، همچون خوره به جان اعصاب و روان جامعه افتاده است و روز به روز مردم را عصبی تر می کند.
این مامور رفع سد معبر که در فیلم کوتاه زیر، با چنین خشم و خشونتی، جوان دستفروش را کتک می زند، خود، از طبقه ی اجتماعی و اقتصادی همین جوان است. جزو از مابهتران نیست. پس چگونه است که نمی تواند درد محرومیت و ناداری را در چشم و چهره ی جوان بخواند و شخصیت او را اینگونه لگدمال نکند؟ چرا نمی تواند درک کند که وقتی یک جوان از سرناچاری و ناگزیری به دستفروشی روی می آورد، به اندازه ی کافی بر غرور خود پاگذاشته است، لازم نیست که دیگران باقی مانده ی آن غرور را زیر پا له کنند؟
وقتی روز به روز تولید از رونق می افتد و کارخانه ها و شرکت های تولیدی یکی پس از دیگری تعطیل می شوند، واردات افسار گسیخته و قاچاق انبوه کالاهای خارجی چون تبری زهردار به جان همین تولید نیم بند افتاده است، نقدینگی بالای یک تریلیون و پانصد هزار میلیارد تومان رسیده و پدر اقتصاد کشور را در آورده است، بیکاری همچون سیلی بنیان کن می تازد، فرصت های شغلی مناسب در شرایطی نابرابر میان نورچشمی ها و آقازاده ها و مدعیان برخورداری از ژن خوب، دارندگان آی. کیو ی بالا، و ... دست به دست می شود و تغییر الگوهای زندگی، جامعه ای حریص و سرشار از آز بوجود آورده است، برای آنها که از همه جا رانده شده اند و در عین حال نمی خواهند دست تکدی پیش دیگران دراز کنند و آن مایه شرافت و بزرگی و بزرگواری دارند که از شرافت کار خود (گرچه دستفروشی باشد) نان بخورند، با کدام برهان شرعی و عقلی و انسانی، باید با چنین رفتاری روبرو باشند؟ ... صبر جامعه را تا کجا می خواهند بیازمایند؟ چرا می خواهند محرومان را به انفجار برسانند؟
وقتی صحنه ی فیلم را دیدم بی اختیار به یاد این تک مصرع افتادم:
از دست های تو نان هم دریغ می شود.
ارسال نظر