مهجوریت قانون منع استفاده ابزاری از زنان و کودکان هر روز بیشتر از دیروز
خشونتهای پنهان علیه زنان
ماجرای استفاده ابزاری از زنان در تبلیغات بازرگانی پیشینهای به درازای تاریخ رسمی تبلیغات در کشورهای مختلف دارد.
، ماجرای استفاده ابزاری از زنان در تبلیغات بازرگانی پیشینهای به درازای تاریخ رسمی تبلیغات در کشورهای مختلف دارد. اگر سراغ نخستین نمونههای تبلیغات در نشریات و روزنامهها بروید با استفاده ابزاری از زنان مواجه خواهید شد؛ روندی که با گسترش فرهنگ برهنگی، داغ و با بازار تبلیغات به عنوان یک حرفه کاملاً تخصصی جدیتر میشود و امروز زنان و کودکان به جزء جدا نشدنی اغلب آگهیهای بارزگانی تبدیل شدهاند. این مهم حتی در کشور ما به عنوان کشوری اسلامی با هنجارها و پارادایمهای یک جامعه سنتی و مذهبی نیز از سوی بنگاههای تبلیغاتی عادیسازی شده و جا افتاده است،به گونهای که ما نیز پذیرفتهایم در انواع و اقسام تبلیغات چه تبلیغ تن ماهی باشد و چه تبلیغ پودر ماشین لباسشویی خانم خوش لباس با چهرهای آراسته به رویمان لبخند بزند و از محاسن کالای مورد نظر تعریف کند. این در حالی است که در فصل هشتم و نهم قوانین و مقررات تبلیغات کشوری، هرگونه استفاده ابزاری از زن در تبلیغات و استفاده از جذابیتهای جنسی در تبلیغات ممنوع اعلام شده است، اما این قانون نیز همچون بسیاری از قوانین دیگر روی کاغذ مانده است تا جدیترین خشونت علیه زنان به عنوان بخش معمولی از زندگی رقم بخورد.
ماجرای انتشار تصویری از زنانی با چهره و آرایش خاص در کنار اتومبیلی آخرین مدل در یک نمایشگاه آنچنان توهین آمیز بود که خشم کاربران شبکههای اجتماعی را برانگیخت. این تصویر به گونهای بود که انگار این زنان هم جزو تزئینات نمایشگاه اتومبیل به شمار میآیند و همین مسئله هم مصداقی عینی از خشونت علیه زنان با رنگ و لعابی متفاوت بود. هر چند اعتراض و واکنش کاربران فضای مجازی و رسانهها به چنین رفتاری اعتراضی بجا و منطقی بود، اما نباید فراموش کنیم که ما طی روز بارها و بارها با چنین رفتارهایی در قبال زنان و کودکان در تبلیغات گوناگون مواجیهم و این مواجهه آنچنان زیاد بوده که در کوران تکرار و شدت این تبلیغات برایمان عادی شده است.
ابزار شدن زنان و کودکان برای تجارت
تبلیغات کارشان القای نیازهای غیر واقعی است تا در برابر این القای دروغین، شما به خرید بیشتر و بیشتر کالا و استفاده از خدماتی که در حالت عادی به هیچ عنوان به آنها نیازی ندارید ترغیب شوید. در این مسیر کارشناسان تبلیغات و بازاریابی که امروز به یکی از اصلیترین رشتهها در جهان تبدیل شدهاند از هر وسیلهای برای جلب توجه بیشتر در مسیر القای نیاز و ترغیب به مصرف بهره میگیرند و بهرهگیری از کلیشههای ذهنیتی هم یکی از کاراترین راهکارهایی است که در تمام دنیا جواب داده است.
القای نیازهای دروغین و به کارگیری زنان جوان با چهرههایی جذاب و همچنین استفاده ابزاری از کودکان اما مطابق آیین نامه تبلیغات در کشورمان ممنوع است، اما ببینیم این قانون چیست وچه میگوید و چرا اینچنین مهجور باقی مانده است.
آیین نامهای مهجور مانده با بندهایی در دفاع از حقوق زنان
آییننامه «تأسیس و نظارت بر نحوه کار و فعالیت کانونهای آگهی و تبلیغاتی مصوب 27 اسفند 1358» توسط شورای انقلاب در 21 ماده تنظیم شده بود و طی سال های بعد مشمول اصلاحاتی شد که آخرین بازنگری آن در سال 1392 انجام شده است.
با وجود این اما با نگاهی اجمالی به قوانین تبلیغات از سویی و تبلیغات سطح شهر و رسانههای دیداری و شنیداری از سوی دیگر، متوجه فاصله بسیار عمیق و عجیب نص صریح قانون با نوع تبلیغاتی که روزانه شاهد آن هستیم میشویم.
در فصل دهم قانون تبلیغات کشوری درباره حضور بانوان در تبلیغات آورده شده است:
ماده 56: زن در نظام مقدس اسلامی از موقعیت ویژهای برخوردار است و قوانین و احکام مقدس اسلام برای زن جایگاه رفیعی را قائل است، لذا استفاده از حضور خانمها در آگهیهای رادیوتلویزیونی مستلزم اعمال دقتهای خاصی است و باید جایگاه زن مسلمان و شئون او مدنظر باشد.
ماده 57 هم میگوید: حضور خانمها و دخترخانمها در آگهیهای رادیو تلویزیونی در صورت اقتضای موضوع مورد آگهی بدون آرایش و با رعایت کامل حجاب اسلامی امکانپذیر است.
در ماده 58، حضور خانمها در آگهیهایی که وضعیت کالا و مصارف آن با نقش خانمها بستگی نداشته باشد مجاز نیست.
ماده59 هم تأکید میکند: آگهیهای رادیوتلویزیونی نباید تداعیکننده این امر باشد که اشتغال و تلاش زن ایرانی محدود به امور منزل است و در عرصههای علمی و فرهنگی حضور ندارد و بهطور کلی زن مسلمان ایرانی نباید تحقیر شود.
بر اساس ماده 60 آگهی نباید تداعیکننده ترجیح بین جنس مذکر و مونث باشد.
ماده 61 هم تأکید دارد: در آگهیهایی که در آن خانواده حضور دارند نباید نقش یکی از اعضا اعم از زن ، شوهر و فرزندان دختر یا پسر تحقیر شود.
ماده 62 میگوید: آگهیها نباید تداعیکننده این فکر باشد که زنها از مردها ناتوانترند و نقش هر کدام باید کامل و بینقص مشخص شود.
همچنین بر اساس ماده 63، در آگهی نباید حسب تعبیر عوامانه رفتارهایی مانند غیبت کردن، صحبت کردن طولانی با تلفن و... به زنان نسبت داده شود یا به تصویر کشیده شود.
همچنین در فصل هشتم قوانین و مقررات تبلیغات کشوری صراحتاً به این موضوع تأکید شده است که«استفاده ابزاری از زنان، مردان و کودکان که نقش اصلی را در معرفی کالا و خدمات ایفا مینمایند» ممنوع است. در فصل نهم هم باز تأکید میشود که «هرگونه استفاده ابزاری از زن در تبلیغات ممنوع است» و «آگهیها نباید تداعیکننده ترجیح بین جنس مذکر و مؤنث باشد.»
باز هم در فصل نهم بند ب 5 تأکید میشود: استفاده از جذابیتهای جنسی در تبلیغات ممنوع است. با بازخوانی هر کدام از موارد ذکر شده به شکلی عینی میتوانیم فاصله آگهیهای مرسوم را با قوانین موجود متوجه شویم. نکته قابل تأمل اینجاست که کسی به این نکته که چنین برخوردی با زنان هم کرامت آنان را زیر سؤال میبرد و هم مصداق عینی از خشونت و تبعیض جنسیتی است توجهی ندارد و شعارهای جنسیتی برخی طرفداران حقوق زنان به این سمت و سو نرفته است. خلاصه اینکه با وجود چنین قوانینی واقعیت چیز دیگری است؛ بر اساس واقعیتی که هر کدام از ما در طول روز بارها و بارها با آن مواجهیم زنان همچون بخشی از ابزارهای تبلیغات به کار گرفته میشوند تا هر کدام از ما بیشتر و بیشتر با ولع مصرف مواجه شویم که روشنترین مصداق خشونت علیه زنان است که هر کدام از ما اعم از زن و مرد بیاعتنا از کنارش عبور میکنیم.
منبع: روزنامه جوان
مطلب فوق مربوط به سایر رسانهها میباشد و خبرگزاری فارس صرفا آن را بازنشر کرده است.
ارسال نظر