وقتی هنوز سکه قالیباف پر رونق است
کاسه کوزه هایی که بر سر شهردار سابق شکسته می شود/ سوال اساسی از اصلاح طلبان: این شهر صاحب ندارد؟
ششم شهریورماه که محمدعلی نجفی، یار غار کارگزاران و دولت اعتدالی سکان هدایت پایتخت را به صورت رسمی در دست گرفت، اصلاح طلبان، حتی برای نقد عملکرد نجفی از قالیباف، مایه می گذارند.
محمدباقر قالیباف که رسانه ها و فعالین اصلاح طلب دوست داشتند او را با لقب سردار و خلبان و نظامی و ... خطاب قرار دهند و اکراه خاصی نسبت به شهردار نامیدنش داشتند، شهریورماه بهشت را به نامزد مطبوع جریان اصلاحات تحویل داد و رفت. اما این رفتن به نظر می رسد با بسیاری از رفتن ها متفاوت باشد و رسانه های اصلاح طلب تمایلی ندارند تا از سفره خان تخریب و نقدهای بی اساس علیه شهردار سابق تهران صفحات خود را خالی بگذارند! به هر دلیل و بهانه ای باید نام قالیباف و اسم و رسمش در نقدها و تخریب ها همچنان باقی باشد.
چرایی این امر را شاید بتوان در دو حالت مورد بررسی قرار داد که بحث این یادداشت نیست ولی برای شفاف سازی به صورت مختصر به آن می پردازیم. قالیباف، مدیری کارآمد و تواناست. در میان قحط الرجال کارآمدی در ایران، یکی از کارآمدترین و با کارنامه ترین شخصیت های سیاسی و کاربلد، قالیباف است. این پتانسیل و کارنامه همواره به عنوان پای ترسی است که مدیران ناکارآمد را تهدید می کند. جامعه نخبه کشی در روح اصلاح طلبان حلول کرده است. قالیباف باید منکوب و تخریب و در نهایت در گوشه ای منزوی شود، این دستور کار روشن برای برخی از جریان های سیاسی با کارنامه ضعیف است. از سوی دیگر چه دیواری از قالیباف کوتاه تر که اینک نه رسانه ای دارد تا به دفاع از خود بپردازد و شاید نه خود وی تمایلی به چالش های تخریبی طرف مقابل داشته باشد. اصلاح طلبان به این وسیله نقد و تخریب خود را علیه شهردار سابق وارد خیابان یک طرفه کرده اند.
به هر حال آنچه مشخص است سیاست دوگانه رسانه ها و فعالین اصلاح طلب و حتی اعضای شورای پنجم شهر تهران است. بیش از 100 روز از جانشینی قالیباف در شهرداری می گذرد و آنچه در ماههای اخیر در سازمان شهرداری روی داده باید پای نجفی نگاشته شود. از انتصابات گرفته تا صدها کار نکرده و کرده دیگری که مسئولیت مستقیم آن با مدیریت جدید است.
در بازار انتصابات نجفی، صدای اصلاح طلبان و اعضای شورای شهر به آسمان بلند شده است که چرا یاران قالیباف را در برخی از پست ها منصوب کرده است! امضای تمامی احکام صادر شده به نام محمدعلی نجفی است، حال باید مشخص شود نقش شهردار سابق در این انتصابات چیست؟ چرا اصلاح طلبان اصرار دارند به جای نقد صریح و عریان نجفی در مورد انتصاباتش از قالیباف مایه بگذارند و پای وی را وسط بکشند! سیاست یکی به نعل و یکی به میخ زدن اعضای شورای شهر در نقد نجفی به چه معناست؟ تعارفات اولیه یا بازی دوگانه؟ پای هریک در میان باشد، نمی توان از مسئولیت انتخاب نجفی شانه خالی کرد. از سویی می توان سرو صداهای ایجاد شده را تلاشی برای رد گم کنی در زمینه قلع و قمع مدیران کارآمد و باتجربه در شهرداری تهران دانست که صدای آنها در گردو خاک ایجاد شده توسط اصلاح طلبان به جایی نمی رسد.
علاوه بر این در بحث ترافیک، آلودگی هوا و کند و متوقف شدن پروژه ها به ویژه، طرح های توسعه حمل و نقل عمومی، در 100 روز اخیر، کارنامه نجفی خالی و با ارفاق زیاد، نزدیک به خالی بوده است. این مشکلات و ایجاد نارضایتی های عمومی شهروندان، چگونه به شهردار سابق ربط داده می شود، هنری است که اصلاح طلبان در آن مهارت ویژه ای دارند. ذوق و شوق اولیه اصلاح طلبان همچون باد بادکنک های نازک در حال خوابیدن است. چگونه آنها برای شهر تهران نسخه های شفابخش معجزه آسایی در ایام پیش از انتخابات می پیچدند و شهر را مخروبه می نامیدند که با آمدن آنها آباد خواهد شد ولی در این چند ماه به غیر از گلایه و پاس دادن توپ به زمین قبلی ها، دستاوردی نداشته اند که هیچ بلکه عقب گردهایی نیز داشته اند.
خط 7 متروی تهران در حال خدمات رسانی به شهروندان تهرانی بود که با نظر کارشناسی سیدآقایی، معاون حمل و نقل تهران تعطیل شد که او خود در زمان مدیرعاملی راه آهن کشور فاجعه قطار سمنان- مشهد را با دهها کشته به بار آورد و آنجا نیز اتفاقا بر سسیستم سیگنالینگ خود می بالید! پروژه هایی توسعه ای و عمرانی تهران به یکباره از تحرک ایستاده و بهانه آن نیز نبودن اعتبار و پول است! چگونه است تا روز قبل از آمدن مدیران جدید شهری، این پروژه ها فعال بودند و پس از آن یکباره صندوق ها خالی شد و پروژه ها خوابید؟ اگر در این زمینه، بودجه ای نیست! چرا برخی از مدیران شهری تازه وارد، ریخت و پاش های کلانی مانند تجهیز و ساخت دفاتر مجلل و سالن های کنفرانس شیک را در دستور کار قرار داده اند!
از سویی دیگر تهران در 12 سال گذشته پروژه ها و ابرپروژه هایی را رقم زده که مورد تقدیر و ستایش سازمان های بین المللی نیز واقع شده اند، درصورتیکه رونق تهران جدید به ادعای اصلاح طلبان با شهرفروشی حاصل شده، می بایست ده شهر مانند تهران نیز فروخته می شد تا این پروژه ها به بهره برداری برسد، بنابراین رمز و رموز توسعه تهران در جایی دیگری به نام مدیریت کارآمد و جهادی است که مدیران جدید بهره ای از آن نبرده اند.
به هر حال شهر تهران را شهرداری جدیدی آمده و مسئولیت اقداماتش با خودش است. اینکه اصلاح طلبان سعی می کنند کم کاری یا کم محلی نجفی را به خود، به پای قالیباف بنویسند، یک بازی تخریبی ناجوانمردانه است که این مدیر کارآمد چندین دهه است به آن عادت کرده و با کار و تلاش مضاعف خود به آن پاسخ داده است. شکستن کاسه و کوزه های ناکارآمدی بر سر شهردار سابق، رونق چندانی در ماههای آینده نخواهد داشت و شهروندان تهرانی در صورت نارضایتی از خدمات رسانی شهری، عملکردها را مقایسه خواهند کرد و پاسخ درخور را باید از آنها جویا شد.
ارسال نظر