دکتر مجتبی فرح‌بخش، وکیل دادگستری که دفاع از امیرحسین، قاتل ستایش را بر عهده دارد، درباره روز حادثه گفت: امیرحسین در روز قتل ستایش به دلیل افسردگی و فرار از آن، مشروب الکلی مصرف کرده بوده، آن هم از نوع غیراستاندارد. در حد زیادی از این عرق استفاده کرده بوده و به قول خودش سیاه مست بوده. می‌گوید تحت تاثیر این مشروبات و در حالی که از خود بیخود بوده، دست به این عمل زده است. چند لیوان از این عرق استفاده کرده بوده و آن هم با شکم خالی که تاثیر آن را بیشتر کرده. من هم با قرائن عدیده‌ای این را برای دادگاه مسجل کردم اما متاسفانه مورد پذیرش قرار نگرفت.

او ادامه داد: آنچه در مطبوعات و رسانه‌ها مطرح شد مقداری مبالغه‌آمیز بود. اولا باید بگویم که اصلا بحث آدم‌ربایی وجود نداشته، او نرفته ستایش را بدزدد و به خانه بیاورد، یک دلیل این که افکار عمومی اینطور برآشفته شد این بود که امیرحسین او را دزدیده است، در حالی که محله زندگی آنها ساده و شبه‌روستا بوده و درهای ورودی منازل باز بوده. ستایش خودش به خانه آنها رفته بوده که با خواهرزاده او بازی کند اما خواهرزاده با مادر امیرحسین از منزل رفته بودند و متاسفانه این دو تنها ماندند.

این وکیل دادگستری توضیح داد: من بعد از مطالعه پرونده به کانون اصلاح و تربیت رفتم و با امیرحسین دیدار کردم، در این دیدار بیشتر برایم مسجل شد که مستحق کمک است چون کاملا مشخص بود که مشکلات روانی و شخصیتی دارد و احتمال ابتلا به اختلال سلوک یعنی اختلال روانی نوجوانان در او زیاد بود.

فرحبخش همچنین با بیان این که مرگ و زندگی امیرحسین، حالا به نوعی به تصمیم خانواده ستایش بستگی دارد، با درخواست بخشش از سوی این خانواده گفت: اگر خانواده ستایش قصاص را ببخشند، ماده 477 را شاید بتوانیم اعمال کنیم و امیرحسین را از اعدام نحات بدهیم. من در همین جا نه تنها به عنوان وکیل مدافع امیرحسین، بلکه به عنوان یک معلم دانشگاه، از آنها تقاضای بخشش می‌کنم که این بزرگواری را به دیگران هم بیاموزند و جواب کار اشتباه امیرحسین را با لطف و گذشت بدهند. همانطور که آموزه قرآن ما هم این است که می‌گوید قصاص، حق ولی دم است اما در ادامه با لحن عجیب و تاکید بلیغ می‌‌فرماید اگر عفو کنید، بهتر است

او همچنین با بیان این که امیرحسین از کاری که در مستی انجام داده، خیلی پشیمان است، در پاسخ به این که چه تضمینی هست اگر به جامعه بازگردد، دوباره مرتکب چنین جنایتی نشود، گفت: هیچوقت برای هیچ چیز تضمینی نیست. وظیفه فعلی ما تلاشی است که برای نجات یک نوجوان از اعدام انجام بدهیم، منتهی اگر امیرحسین به جامعه برگردد باید تحت نظارت و مراقبت باشد تا فرآیند جامعه‌پذیری را طی کند. جالب است که بدانید کارشناسان کانون اصلاح و تربیت می‌گویند آرامترین بچه‌های کانون، بچه‌هایی هستند که نه مرتکب سرقت شده‌اند و نه اعتیاد دارند، بلکه آنهایی هستند که در یک لحظه مرتکب قتل شده‌اند. این یعنی آنها بر اثر هیجان دست به ارتکاب این جرم زده‌اند و بازگشت آنها به جامعه هم به دلیل این که تنها در یک لحظه و از روی هیجان جرم انجام داده‌اند آسان‌تر است. درباره امیرحسین هم همینطور است، بچه‌های کانون از او راضی هستند، می‌گویند با کسی درگیر نمی‌شود و در یک مجله داخلی کانون شروع به همکاری کرده است. قطعا کسی که در چنین شرایطی، تحت نظارت و مراقبت مربیان، به هنجارهای محیط پایبند است، اگر روزی به جامعه برگردد و تحت نظارت باشد و اقداماتی برای سلامت روان او در نظر گرفته شود می تواند زندگی متعارفی داشته باشد. کاری که در کشورهای دیگر انجام می‌شود هم همین است و به نتیجه رسیده‌اند که مجازات‌های شدید برای نوجوانان چاره‌‌ساز نیست. متاسفانه ما به مجازات به چشم یک عامل جادویی نگاه می‌کنیم در حالی که شواهد تجربی نشان داده‌اند مجازات‌ها خیلی نمی‌توانند تاثیر داشته باشند.