این روزها در هر کوی و برزنی که گذر کنی بیرق‌های عزای سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) را خواهی دید که در معابر، خیابان‌ها، سر درب مساجد و تکایا به اهتزار درآمده است. کوچه و خیابان‌ها سیاه‌پوش می‌شود و هرکسی در هر جایی که قرار دارد دلش برای مظلومیت خاندان اهل‌بیت به تپش در می‌آید و همگان با خود زمزمه می‌کنند «بر مشامم می‌رسد هرلحظه بوی کربلا/ بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا/ تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده/ تابگیرم در بغل قبر شهید کربلا».

در این میان سربازان وطن که دور از خانه و کاشانه در پادگان‌های نظامی مشغول انجام وظیفه هستند نیز حال و هوای حسینی را مهمان محل خدمت خود کرده و ندای یا حسین(ع) خود را بلند می‌کنند.

در هفت پرده دلنشین از علاقه و محبت سربازان قرارگاه آموزشی شهدای جوادنیای قزوین به سیدالشهدا(ع) پرده برداشته تا با هم به تماشای حس و حال سربازان وطن بنشینیم.

پرده اول: کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا


سفر آغاز شد؛ با 45 کیلومتر فاصله از قزوین در اتوبان قزوین-تهران به پادگان شهداء جوادنیا رسیده و با گذر از دژبانی وارد محوطه ای شدیم که جای جای آن با نصب پارچه‌های سیاه و بیرق‌های عزاداری و نصب علم سیاه به نشانه عزاداری سیه پوش عزای پسر فاطمه شده بود. این پادگان با 4 گردان که یکی از آنها از فارغ‌التحصیلان و دانشجویان مقطع کارشناسی تا دکترا را شامل می‌شود، تنها مرکز آموزشی وزارت دفاع در کل کشور است که وظیفه برگزاری دوره‌های آموزش نظام وظیفه را برعهده دارد و سربازانی از اقصی نقاط کشور در آن حاضر هستند.

پرده دوم: این فراخوان حسین(ع) است بیایید همه


با گذر از درب اصلی پادگان به محوطه‌ای مزین شده با پرچم های سرخ و سبز حسینی رسیدیم که ندای «لبیک یاحسین» از آن بلند بود.به راستی چه سرّی است در وجود مطهر امام غریب که دل هر عاشقی را شیفته خود می‌کند و فرقی ندارد که در کجای این عالم هستی و در چه لباسی باشی. اینجا سربازانی تحصیل‌کرده از محبین و دوستداران حضرت امام حسین(ع) با چشمانی اشک‌بار گرداگرد هم حلقه وصل ایجاد کرده و با میانداری دیدنی 3 روحانی و طلبه دسته‌جات سینه‌زنی و نوحه‌خوانی راه انداخته بودند و جوانانی نیز پرچم‌ یا ابوالفضل را برافراشته کرده و در صفوفی منظم عشق و ارادت خود را به حضرت ثارالله نشان می‌دادند.

ذکر مداحی و مصیبت سربازی عجیب بر دل می نشست؛ آنجا که می خواند:

این گل را به رسم هدیه
تقدیم نگاهت کردیم
حاشا اینکه از راه تو
حتی لحظه‌ای برگردیم

از شام بلا، شهید آوردند
با شور و نوا، شهید آوردند
سوی شهر ما، شهیدی آوردند
(یا زینب مدد)
در خون خفته که نگذارد
نخل زینبی خم گردد
حاشا از حریم زینب
یک آجر فقط کم گردد
(یا زینب مدد)
هم چون این شهید، فراوان داریم
تا وقتی سر و تن و جان داریم
ما به نهضت شما ایمان داریم

با زمزمه حسین آقام آقام آقام و شربتی از جنس همان شربت‌های شهادت رهسپار پرده سوم شدیم.

پرده سوم: پرتاب اتمسفر عشق از قلوب به سوی مولای سر جدا


کیانوش محمدی از گروهان یازده گردان شهید چمران جوادنیا، در توصیف فضای عزاداری در این قرارگاه آموزشی به خبرنگار ایسنا گفت: در داخل پادگان به سبب وجود فضای صمیمانه و دوستانه و قرار داشتن سربازان در سنی مشابه، خلوص عزاداری خاصی نسبت به سید و سالار شهیدان حاکم است و هیئت‌های عشق و معرفت را تشکیل می‌دهند.

وی ادامه می‌دهد: سربازان در این فضای جذاب در محافل سینه‌زنی و مداحی خودجوش به عزاداری پرداخته و از سوی دیگر دوری از خانواده و مظاهر تکنولوژی‌ها چون فضای مجازی کمک می‌کند دل‌ها و انرژی‌ها متمرکزتر به این سمت باشد.

محمدی که فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد رشته طراحی صنعتی است اتمسفر موجود در فضای پادگان‌های نظامی را اتمسفر جهاد دانست و گفت: در این مکان فضایی حاکم است که دل‌ها خیلی راحت‌تر می‌تواند به آن برهه تاریخی پرتاب شود.

پرده چهارم: تفکر کن، معرفتت را بالا ببر


محمد امین بسمل دیگر سرباز قرارگاه آموزشی جوادنیا نیز با بیان اینکه در فضای پادگان‌ها به دلیل دوری از فضای خانواده و زندگی روتین شهری محافل عزاداری به دور از حواشی است که به آن خدشه وارد می‌کند، گفت: در این محافل قلوب متمرکز به عزاداری امام حسین(ع) است و فرصت برای تفکر در خصوص اهداف قیام حسینی مهیا است.

این فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد مهندسی معماری تأکید می‌کند: خلوص سربازان در این بزم حسینی به سبب تفکر به معنای قیام حسینی و تک‌تک جنگ‌آوران و یاران امام در روز عاشورا بیشتر است.

بسمل، لحظه به لحظه قیام حسینی را دارای پیام دانست و بیان می‌کند: تفکر در این مسئله می‌تواند معرفت ما را بسیار کند.

پرده پنجم: پادگانی که حسینیه شد!


سرهنگ پاسدار حبیب‌الله وفاپور فرمانده مرکز آموزش شهدای جوادنیا نیز از برپایی خیمه‌ها وموکب‌های حسینی توسط 4 گردان این قرارگاه خبر می‌دهد و می‌گوید: تمامی اقدامات از جمله فضاسازی، برپایی نمایشگاه، ایستگاه‌های صلواتی، محافل و دسته جات عزاداری به صورت خودجوش توسط سربازان وظیفه جوادنیا انجام شده است.

وی ادامه می‌دهد: عشق و علاقه به حضرت ثارالله را می‌توان در تک تک رفتار و روحیه سربازان حاضر مشاهده کرد که بهترین مدعا برای بیان احساس و عشق آنها به اهل‌بیت است.

سرهنگ وفاپور از تبدیل کل پادگان به یک حسینیه باشکوه در این ایام خبر می‌دهد و تأکید می‌کند: پرچم مولای ما در پادگان بالا است و می‌توان با اطمینان گفت که نسل امروز ادامه دهنده انقلاب خواهند بود.

پرده ششم: حججی‌ها راهتان ادامه دارد...


در تمامی لحظات این سفر نیم روزه حضور شهید «محسن حججی» حس می‌شد، از عکس‌ها و بنرهایی که بر در و دیوار نصب شده بود تا لباس هایی منقش به نگاه آخر شهید. صحبت‌هایشان از عمق تأثیر حججی بر آنها حکایت داشت و اینک سربازان وطن خود را ادامه‌دهنده راستین برای حججی‌ها می‌دانند.

نوای «نگاه دیده ات سمت خدا بود
مسیر عشق تو از ما جدا بود

سر و جان دادنت از بهر ارباب
همانا گوشه ای از کربلا بود

تو دیدی هم اسارت هم شهادت
که راهت اَلبلاءُ لِلوَلا بود»
هدیه‌ای با ارزش بود که از سوی این نسل هفتادی‌ها به شهید غیور محسن حججی تقدیم می‌شد.

پرده آخر: بود، هست، خواهد بود..


نگاه آخرم به پادگان شهدای جوادنیا تأکید دارد که اینجا یکی از محافلی است که برای آموزش سربازان امام عصر(عج) همت دارد.
امامی که بود، هست، خواهد بود.. او منتظر قیام ماست پس باید بر خواست و لبیک گفت به ندای «هل من ناصر ینصرنی» مولای منتظر، لبیک یا مهدی(عج).