زن همسایه به خانه مان می آمد و ارتباط کثیف ما هر روز بیشتر می شد تا اینکه!/ عکس

 وحید 30ساله بیست و پنجم اسفند 90 وقتی که 26سال داشت زن 30ساله همسایه به نام عذرا را در خانه اش در شهر قدس با ضربات متعدد چاقو کشت و همانجا بازداشت شد. این متهم در حالی پای میز محاکمه ایستاد که پدر و مادر و همسر عذرا که قیم پسر 14ساله اوست برای وی حکم قصاص خواستند.

در آن جلسه وحید گفت: وقتی نوبت دفاع به وحید رسید پشت تریبون دفاع ایستاد و در حالی که اشک می ریخت گفت: عذرا زن همسایه مان بود. او می گفت از شوهرش دل خوشی ندارد به همین خاطر بعضی وقتها با من تماس می گرفت و با هم صحبت می کردیم. ما با گذشت چند ماه از این ماجرا به هم علاقمند شدیم. عذرا در غیاب شوهرش به خانه مان می آمد و با من درد دل می کرد تا اینکه خواهر و برادرم به این ماجرا پی بردند. آنها به من اعتراض کردند و گفتند باید به این رابطه پایان دهم.

وی ادامه داد: به عذرا گفتم باید ارتباطمان را تمام کنیم اما او قبول نمی کرد. صبح بیست و پنجم اسفند 90 در غیاب پدر و مادرم عذرا به خانه مان آمد و التماس کرد ارتباطم را با او قطع نکنم. او می گفت زن تنهایی است و غیر از من کسی را ندارد. هر چه به او گفتم دست از سرم بردارد گوشش بدهکار نبود تا اینکه با قهر به خانه شان برگشت. من کنترل اعصابم را از دست داده بودم که کارد آشپزخانه را برداشتم و مقابل خانه عذرا رفتم. به محض اینکه در را باز کرد با چاقو به شکمش زدم. من حال طبیعی نداشتم که ضربه های بعدی را به او زدم و همانجا از سوی همسایه ها بازداشت شدم.

وی در حالی که اشک می ریخت به پای اولیای دم افتاد و گفت: باور کنید نمی دانم چرا دست به چنین جنایتی زدم.من اصلا نمی دانستم عذرا باردار است .حالا شرمنده خانواده او هستم و از آنها می خواهم مرا ببخشند.اما اگر حاضر به گذشت نیستند و با اعدام execution من آرام می شوند تفاضل دیه را می بخشم تا آنها مجبور نباشند تفاضل را دیه را به من بپردازند.

در پایان آن جلسه هیات قضایی وارد شور شد و وحید را به قصاص محکوم کرد.حکم صادره در دیوان عالی کشور مهر تایید خورده و قطعی شده بود که وحید با پرداخت دیه 120 میلیون تومانی توانست رضایت اولیای دم را جلب کند. به این ترتیب از قصاص رهایی یافت و دیروز از جنبه عمومی جرم Crime محاکمه شد.

در جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی Judge محسن زالی بوئینی و با حضور یک مستشار تشکیل شد وحید گفت: من دلم برای زن همسایه سوخت و ارتباطم را با او ادامه دادم. وقتی 23ساله بودم عاشق دخترخاله ام شده بودم و می خواستم با او ازدواج کنم اما مادرم مخالفت کرد. به همین خاطر تصمیم گرفتم هیچ وقت ازدواج نکنم. وقتی با زن همسایه آشنا شدم کمتر احساس تنهایی می کردم. من روی او تعصب پیدا کرده بودم. در آن زمان دانشجوی رشته حقوق بودم که در زندان Prison لیسانس گرفتم و کشتی را به صورت حرفه ای دنبال کردم و در مسابقات زندان نفر اول شدم. قبل از این ماجرا هیچ وقت دست به ارتکاب جرم نزده بودم. هنوز هم نمی دانم چرا دست به چنین کاری زدم.

وی ادامه داد:وقتی پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد عذرا با 24ضربه چاقو از پا در آمده خودم هم شوکه شدم.من در زندان توبه کرده و برای اعدام اماده بودم که اولیای دم حاضر به گذشت شدند. مادرم پولی نداشت تا دیه را بپردازد. به همین خاطر خانه مان را فروخت و من شرمنده او و خواهر و برادرهایم هستم.

من از گذشته ام پشیمانم و حالا که زندگی دوباره ای به دست آورده ام قصد دارم گذشته را جبران کنم.

در بین حرف های این متهم مادرش که در دادگاه حضور داشت اشک می ریخت. وحید با دیدن اشک های مادرش به گریه افتاد و بر دستان وی بوسه زد و از مادرش خواست تا او را ببخشد.

در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تارای صادر کند.وحید طبق ماده 612 قانون Law مجازات اسلامی به 3 تا 10 سال زندان با احتساب روزهای بازداشت محکوم خواهد شد.