پارس؛
اندر احوالات جریان عدالتباز
جرات و تواناییشان در حد مجاهدین(خلق و القاعده) نیست. فانتزیها و مدلهایشان ذهنی و انتزاعی است و بزودی اکثریتشان همچون اسلاف خط امامیشان از پشت بام چپ سقوط می کنند و از همه لیبرال تر می شوند
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- اگر جای سیاست گذاران میز ایران در وزارت خارجه ایالات متحده آمریکا بودم بجای اصلاح طلبهای افراطی بر روی جریان عدالت باز سرمایه گذاری میکردم تا با همین مدل عدالت بازی، ایران را هم به سمت مسیر لیبی، سوریه و مصر ... ببرم
عدالت بازان از آنجا که کنشگری و تاثیر مثبتی ندارند، همچون طیف موازیشان در جهان اهل سنت یعنی مجاهدین بینوای القاعده قصد انتحار دارند تا به حورالعین موهوم برسند. حالا کاری نداریم که خودشان ۱۰۰ گروه شده اند و در قالب احرار الشام و الفاروق و التوحید و القاعده و دولت اسلامی و طالبان و ... بر سر وصال "سبعون زوجه حور العین فی الجنه" به جان هم افتاده اند. الی جهنم وبئس المصیر...
البته جرات و تواناییشان در حد مجاهدین(خلق و القاعده) نیست. فانتزیها و مدلهایشان ذهنی و انتزاعی است و بزودی اکثریتشان همچون اسلاف خط امامیشان از پشت بام چپ سقوط می کنند و از همه لیبرال تر می شوند
جمهوری اسلامی سیستمی است با ویژگیهای مثبت و البته نقایص فراوان اما قابل اصلاح. با شناسایی Root Causes، میتوان Common Causes را اصلاح کرد
جریانهای عدالت باز به جهل یا به عمد نه عرضه شناسایی علل ریشه ای(Root Causes) و نه توان ارائه راه حل دارند. نتیجه اش شده همین کمدی تراژدی بن بست فعلیشان که دچارش شده اند و قصد دارند آن را به کل تعمیم دهند.
مانند علف های هرز؛ حادترین مشکلات علل ریشه ای دارند، این یک قانون مدیریتی است که از طبیعت وام گرفته شده است. ریشه را بکنید، علفهای هرز ناپدید می شوند.
ریشه یابی شود ظهور پدیده عدالتبازی نتیجه نپرداختن به کدام مسائل ریشه ای است؟!
نبود شفافیت و فساد اداری؟! بوروکراسی کاذب؟! نبود شایسته سالاری؟! سیستم تامین اجتماعی ناکارآمد، قوه قضائیه با عملکرد غیر مطلوب و ...
ارسال نظر