پارس بررسی میکند:
حیوان زیستی!؛ سگ و گربه جور فراق و جدایی انسان ها از یکدیگر را می کشند
دور ساختن حیوانات از حیات طبیعی و جهان وحش و به خدمت در آوردن آنها برای زیست به انسان ها با عنوان محبت یا حیوان دوستی، مصداق این ستمکاری روشن و آشکاری است.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- سینا کلهر- بر اساس آمارهای پزشکی قانونی کشور بطور میانگین روزانه ۱۶۰۰ شهروند به دلیل نزاع و درگیری به پزشکی قانونی مراجعه کرده و تشکیل پرونده می دهند. یعنی تنها بر اساس پرونده های تشکیل شده هر ساعت حدود ۶۶ نفر با هم درگیر شده اند! اگر به این آمار، موارد ثبت نشده و در گیرهای لفظی گذری و خشونت های غیر کلامی نیز اضافه شود، وضعیت بسیار وخیم تر خواهد شد. خشونت بر روابط انسانی ما سایه انداخته است. با کم ترین محرکی، خشم های فروخفته فوران می کند و به خاطر امور کوچک و بی اهمیت نزاع های بزرگ ایجاد می شود. عصبانیت از در و دیوار کلان شهر می بارد. به قول دوست حکیمی زمانه، زمانه گسستن و بریدن پیوندها و محبت هاست.
گربه ها و سگ ها و به طور کلی حیوانات اما ظاهرا روزگار خوشی دارند. انسان های بریده از هم و خسته و ناامید از دیگران به دنیای حیوانات پناه برده اند. گویا آن ها هر چقدر نسبت به هم پرخاشگر تر و عصبانی تر می شوند نسبت به حیوانات علی الخصوص گربه ها و سگ ها مهربان تر می شوند. بعضی ها حتی نگران منزلت اجتماعی سگ ها شده و از علما خواسته اند عنوان نجس بودن از روی سگ ها برداشته شود. کار به جایی رسیده است که حاضرند به خاطر محبت به حیوانات، به انسان ها هم نوع خود ستم کنند و حتی ستم می کنند.
این شکل و شیوه حیوان دوستی که منجر به حیوان زیستی(زیست با حیوانات) شده است اما صورت حادی از خودخواهی انسانهاست که حیات طبیعی حیوانات را مختل کرده و زندگی عادی آنها را در حیات وحش دگرگون ساخته است. نه گربه ها به گربه ها می مانند و نه سگ ها به سگ. انسان های تنها و عاجز مانده از ارتباط سالم با هم نوعان انسانی خود، جهان حیوانات را استثمار کرده و آن ها را به تصرف خود در آوردند. در ورای ظاهر محبت به حیوانات، شکل حادی از حرص و طمع برای تملک و تصرف جهان وجودی و گونه ای از بذل محبت و احسان وجود دارد که بنیادش خود خواهی انسان است و چون در جهان انسانی سیراب کردن این ولع سیری ناپذیر هر روز دشوارتر می شود، حیوانات را طعمه آسان تری برای خود می بیند. دور ساختن حیوانات از حیات طبیعی و جهان وحش و به خدمت در آوردن آنها برای زیست به انسان ها با عنوان محبت یا حیوان دوستی، مصداق این ستمکاری روشن و آشکاری است.
به دلیل همین ستم کاری پنهان کوچه و خیابان محله ها پر از گربه های بی حالی شده است که همیشه در حال خمیازه کشیدن هستند.! همه اضافه وزن دارند و از فرط چاقی و بی حرکتی توان حرکت ندارند. از 3 توله تازه به دنیا آمده یکی از این گربه ها در پارکینگ آپارتمان ما، سه ماه می شود که دو تا از توله ها موهایشان ریخته و موقع راه رفتن به در و دیوار می خورند. از فرط پر خوری و چاقی سرگیجه دارند. ولی همه همسایه ها آنها را تحمل می کنند!
هر روز غروب خانمی میانسال با یک گونی گوشت از ضایعات گوشت قصابی ها برایشان غذا می آورد. قبل ترها گوشت ها را داخل پارکینگ و ورودی ساختمان ها پرت می کرد ولی بعد از اعتراض یک نفر از همسایه ها! جلوی در ساختمان می گذارد. گوشت تقریبا سه برابر وعده مورد نیاز گربه هاست.
هر روز صبح ورودی، پارکینگ و زیر ماشین های آپارتمان پر از تکه های گوشت هایی است که گربه ها بعد از خوردن و بازی کردن، رها کرده و رفته اند. بعضی از گوشت ها در گوشه و کنار و دور از چشم مستخدم می مانند و بوی بسیار نامطبوع گوشت گندیده همه ساختمان را می گیرد. باز هم همسایه ها به خاطر گربه ها تحمل می کنند.! گربه ها و سگ ها عزیز دردانه اند.
دیروز اما اتفاق شگفت انگیزی افتاد. یکی از همسایه ها به خانمی که به گربه ها غذا می دهد بسیار محترمانه گفت که کارش باعث شده است گربه ها خیلی زیاد شوند.! ناگهان آتشفشان خشم زن گربه دوست فوران کرد. فریاد که نه، نعره می زد: مگه شما آدم های زیاد می شوید کسی با شما کاری دارد!...بی شرف ها....ش ها....ها ...عوضی ها .... معرکه ای گرفته بود. باور کردنش سخت بود که این الفاظ از زبان همان آدمی که این قدر به فکر گربه هاست، بیرون می آید. چهره برافروخته اش شبیه گربه های خشمگین شده بود. انگار تعبیری بود از گفته: مغاک اندیش، عاقبت مغاک خواهد شد.
حیوانات اکنون نه تنها جور فراق و جدایی انسان ها از یکدیگر را می کشند بلکه بهانه جدیدی برای جدایی بیشتر آنها از همدیگر نیز شده اند.
*بعضی از نوع دوستی ها در قلمرو انسانی مخصوصا با عنوان کار خیریه ای و نوع دوستانه یا مشارکتی دقیقا از همین نوع است. تصرف جهان انسان های ناتوان برای جبران کمبودهای روحی، عاطفی و روانی. بی جهت نیست که اساس کار خیر بر گمنامی و ناشناخته ماندن است.*
وقتی در مملکت اسلامی وضعیت اقتصادی بدلیل عدم اداره درست ان موجب فرار انسانها از هم میشود برای جبران این غریزه خدا دادی انسان متوسل به حیوان میشود که چندی دیگر باید انتظار غیر معقول تر برخورد از این را هم داشت
جالب است غالب آنهایی که انیس و مونسشان سگ و گربه است قشر مرفه جامعه هستند نه آنها که مشکلات اقتصادی دارند.
بیشتر فقر فرهنگی و انسانیت است تا فقر اقتصادی؛ عزیز دل برادر
حیوونا ارث همو بالا نمیکشن از مادرشون اجرت الامثل نمیگیرن به زن داداششون هرز نگاه نمیکنن توی زندگی هم دخالت نمیکنن سرشون به کارشون
موش شهر برداشته ! كاش جاي غذا دادن بهشون يكي اين سگ گربه ها را اموزش ميداد نسل موش ها تو جوي ها اب بكنند! اين احتمالا ميدونيد كه سگ عموزاده گرگ بوده و گربه عموزاده شير وببر البته احتمالا پدر بزرگ گربه اهلي امروزي گربه وحشي يا گربه كوهي بوده ! هزاران سال پيش انسان ها اين دو حيوان اهلي كرد تا بهش خدمت كنند ! سگ براي شكار و نگهباني بود و گربه براي مبارزه با موش و موجودات موزي انبارها و خانه ها ! پدران ما هدفشون از اهلي كردن اين حيوانات جبران كمبود محبت ها شون نبوده ! سگ ها در آن زمان بايد داراي هيكل درشت بودند و لاغري و چابكي براي يك گربه مزيت بود ! ولي الان سگ ها تبديل شدند به عروسك و با سايزها منياتوري و گربه ها هم كه بيشتر به توپ كاموا شباهت دارند، و از فرط خوردن به بادكنك ،البته ما به اين هم كفايت نمي كنيم كه يك حيوان خانگي از لحاظ ژنتيكي دستكاري شده داشته باشيم و درياي محبتمونو حتما بايد نثار گربها كوي برزن هم بكنيم ، اين در حاليكه با غذا دادن به ويژه به گربه ها موجب ميشيم اين حيوانات عزيز چون شكمشان سير ميشه وظيفه اصليشون ( كه به دليل همينم اهليشون كرديم ) در اكوسيستم شهري يعني گرفتن و كنترل جمعيت موجودات موزي را انجام ندهند ،
والله كسي كه اين مطلب رو نوشتيد ،خيلي يكطرفه به موضوع نگاه كردي ،من نميدونم چند سال داري فرزندم ولي من بيشتر از تو سن دارم تا بوده همين حيوانات هم با انسان زندگي كردن ، عوض اين همه جملات كه بهم بافتيد بهتر نبود اون همسايه تون رو آگاه ميكرديد كه درست و بمقدار غذا بده ،كه هم گربه ها گرسنه نمونند و هم اضافه نمونه كه باعث درد سر بشه ،
مهربانی به حیوانات از نظر غذا وجا کار انسانهای بزرگ است وامامان وپیامبر به ان تاکید دارند انقدر از گرسنگی وسرما می میرند
کاش همه یک کمی به فکرحال همدیگر بودن و یک کمی بافرهنگ بر خورد میکردن این خانم به گربه محبت میکنه ولی در یک مجتمع مسکونی که چندین خانوار هستن به حق مردم تجاوز میکنه ضایعات گوشت باقیمانده از گربه ها محیط را از هر لحاض کثیف میکنه همانطور که به گربه ها غذا میده بایدمحیط زندگی مردم را هم تمییز نگهداره پس کی جواب این مردم آزاری را میده. تو اروپا هم سگ و گربه نگه میدارند ولی بافرهنگ هستن ودر حق همدیگر تعدی نمیکنن.
سگ و گربه حیوانات اهلی هستند و سال هاست با انسانها زندگی می کنند. استدلال شما مبنی بر برگرداندن این حیوانات به طبیعت درست نیست دوست عزیز. پیشنهاد می کنم برای مدتی کوتاه هم که شده یک حیوان خانگی در منزل نگه دار تا بدونی که چقدر منشا مهر و محبت هستند این موجودات نازنین. اینکه شما اینها را عامل جدایی انسانها می دانید تنها از نگاه متعصبانه شما خبر می دهد و بس وگرنه کاش دست کم یک پژوهش علمی رو شاهد حرفتون میاوردید.
با ناشناس موافقم اگه خودتون داشتن یه حیوون خونگی رو تجربه میکردین هرگز چنین حرفی نمیزدید گاهی اوقات همین حیوونا از خیلی از آدما با ما مهربون تر میشن مخصوصا سگ ها که واقعا با وفا و دوست داشتنی هستند و گاهی به حدی برای ما ارزش قائل میشن که برخی اطرافیان ما نمیشن اگه وافعا باور ندارید داستان هاچیکو رو براتون مثال میزنم کاری که هاچیکو کرد حتی خانواده صاحبش نکردن اگه نمیدونید میتونید دربارش تحقیق کنید