پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- میثم امیری- با کمی آسان‌گیری، ناوردایی ویژگی است که تحت یک تبدیل تغییر نکند؛ تردیدی نیست که نام خانم دکتر مریم میرزاخانی (1356-24 تیر 1396) نیز چنین است؛ یادش با تأثیر مرگ از میان نمی‌رود و تغییر نمی‌کند. 

میرزاخانی موفّق‌ترین الگوی زن ایرانیِ دانشمند بود و هست که بی‌هیاهو و جایزه‌بازی -پریدن به فضا یا کشف چیزی در آشپزخانه زیرزمین- کار علمیِ «واقعی» می‌کرد؛ هیچ رفتار نوکیسه‌گرانه‌ای هم نداشت؛ کار و جانش و عشقش ریاضی بود؛ چه قبل از فیلدز، چه بعد از آن. با این که قدرش را نجفی، وزیر سابق آموزش و پرورش چنین برآورد کرده است: «مریم را می توان در عالم ریاضی با بزرگترین ریاضیدانان دنیا مانند «امی نوتر» مقایسه کرد».

او همانند ریاضی‌دان شهیر تاریخ، کارل فریدریش گاوس، اولین‌بار با جمع‌بستن یک تا صد با قدر نسبت یک و تکنیک تصاعد حسابی سِحر شد؛ ریاضی از آن‌جا بود که روی جادویی‌اش را نشان داد و او را به درون دنیای پر رمز و رازش کشاند و تا آخر رهایش نکرد.

 تردیدی نیست اگر بگوییم خانم دکتر میرزاخانی موفّق‌ترین ایرانی هست در دنیای علم؛ اولین کسی که نمره کامل -یعنی 42- در المپیاد ریاضی گرفت؛ حیف! سال اول هم می‌توانست نمره کامل را بیاورد، با این که مدال طلا گرفت، یک نمره از نامساوی سؤال اول را از دست داد. او اولین ایرانی بود و -تا به حال- هست که جایزه‌ای در سطح نوبل برد و همراه این اولین ایرانی، اولین زن را هم بیافزایید... نه؛ حرفِ مفت است. دریافت محمّد علی نجفی در کمال فهم و درستی -حالا دیگر دردآور- است: «اما آنچه مرا در طول این سال‌ها پیش از پیش از نبوغ ریاضی مریم تحت تاثیر قرار داده است، سجایای اخلاقی و به خصوص سادگی و تواضع علمی و سایر خلقیات نیکوی او است که از وی یک انسان به تمام معنی ساخته است».

برای این قلم، نوشتن از زنده‌یاد میرزاخانی دلیل شورانگیز دیگری هم دارد؛ او رمان‌خوانی حرفه‌ای بود و از دنیای ادبیات جداپذیر نبود. آن‌چنان که رؤیای کودکی‌اش، نویسنده شدن بود و ماندگارترین خاطره‌اش از سال‌های دانش‌آموزی‌اش، قدم زدن و خیال را پَر دادن بود در راسته کتاب‌فروشی‌های خیابان انقلاب. نویسندگی تنها رؤیای کودکی او نبود؛ بلکه در دبیرستان هم می‌خواست در المپیاد ادبی شرکت کند؛ ولی مشاور اعظم استعدادهای درخشان -در آن سال‌ها- روی صندلی چوبی نشست، اشک‌های دخترک عاشق ادبیات را نادیده گرفت و زد روی میز که «باید بروی ریاضی». دور نیست حالا مشاور اعظم دو افسوس داشته باشد؛ افسوس قدیمی، سازمانی بود که زودتر از استعدادهایش خدابیامرز شد و پودر و افسوس امروزش شاید فیلدز گرفته‌ای باشد که ممکن بود روزگاری به نوشتن روی بیاورد و حتمی بود که موفقیّت را با همان کیفیت تکرار کند؛ باور ندارید؟ فیلم‌های تدریسش در دانشگاه استنافورد را ببینید؛ تا به حال کمتر فردی را در دنیای ریاضی دیده‌ام -مثل استاد که‌کو یوحنایی سایه‌شان مستدام باد- تا این حد مصمم روی تخته بنویسد، علاقه ویران‌کننده‌اش به ریاضی و هندسه ریمانی و سیستم‌های دینامیکی را در این فیلم‌ها می‌توان دید؛ وقتی مسأله را طرح می‌کند، وقتی بازه را با ابتدا و انتها می‌کشد و روی آن 2n را جدا می‌کند و kتا را ثابت نگه می‌دارد و لب‌خندزنان مسیر حل را ترسیم می‌کند. با این توضیح، اگر ریاضی علاقه ثانوی او در زندگی بوده است، او با آن علاقه‌ای که دنیای کودکی‌اش را ساخته است و پی گرفته چه می‌کرده است؟! صد روی صد در داستان هم می‌توانست با ارزش‌ترین جایزه را ببرد؛ چنان‌چه توصیف او هنگام برنده شدن مدال فیلدز، بی‌شباهت به توصیف یک نویسنده «قائم به ذات» نیست: «او تجسم ترکیبی کمیاب است از توانایی تکنیکی، بلندپروازی جسورانه، بینش وسیع و کنجکاوی ژرف». 

این وسط غمِ ما -معمولی‌ها- این است که دانشمند واقعی‌ و «کمیاب»مان را از دست داده‌ایم؛ ورنه بعید است خانم میرزاخانی در لحظه رهایی، مثل کلاس‌هایش لبخند نزده باشد. 

از ایران تا استنفورد

مریم میرزاخانی در 13 اردیبهشت 1356 متولد شد و از همان ابتدا نبوغ خود را در ریاضی نشان ‌داد. پدرش احمد میرزاخانی مهندس برق و رئیس هیات‌مدیره یک مجتمع آموزشی نیکوکاری بود. او در کودکی آرزو داشت نویسنده شود و بیشتر زمان خود را صرف خواندن رمان می‌کرد. پس از پایان دوران ابتدایی، با شرکت در اولین دوره جذب استعدادهای درخشان وارد دبیرستان فرزانگان تهران شد. او در سال‌های تحصیلش در این دبیرستان طی سال‌های 1373 و 1374 موفق به کسب مدال طلای المپیاد ریاضی کشوری شد. از افتخارات زمان تحصیلش می‌توان به کسب مدال طلای المپیاد جهانی ریاضی در سال‌های 1994 (هنگ‌کنگ) و 1995 (کانادا) اشاره کرد. او همچنین در این سال، به‌عنوان دانش‌آموز ایرانی، جایزه نمره کامل را کسب کرد. او اولین دختری بود که به تیم المپیاد ریاضی ایران راه یافت و به‌عنوان اولین دختر، در المپیاد ریاضی طلا گرفت.

عبادالله محمودیان، استاد دانشگاه شریف و از مسئولان برگزاری المپیاد ریاضی در سال 1372 از حدادعادل درخواست کرد که میرزاخانی در المپیاد شرکت کند چون آن زمان فقط سال سومی‌ها اجازه شرکت در المپیاد را داشتند و میرزاخانی سال دوم بود. او درنهایت انتخاب شد و سال بعد در المپیاد شرکت کرد و موفق به دریافت دو مدال المپیاد جهانی شد. بعد از دریافت مدال المپیاد جهانی، گروه اعزامی به المپیاد در سال 1374 با آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی دیدار کرد که میرزاخانی هم جزء این افراد بود.

میرزاخانی در ادامه افتخاراتش، در سال 1999 (1378) مدرک کارشناسی و کارشناسی‌ارشد خود را در رشته ریاضی از دانشگاه شریف و دکترای خود را در سال 2004 از دانشگاه «هاروارد» اخذ کرد. این ریاضیدان ایرانی از سال 2008 (1387) در دانشگاه استنفورد به‌عنوان استاد و پژوهشگر رشته ریاضیات مشغول فعالیت شد. او پیش از آن استاد دانشگاه پرینستون بود. در اسفند 1376، اتوبوس حامل دانشجویان ریاضی شرکت‌کننده در بیست و دومین دوره مسابقات ریاضی دانشجویی، که در آن رتبه اول کشور را کسب کرده بودند و میرزاخانی هم جزء آنها بود، از اهواز، محل برگزاری مسابقات ریاضی دانشجویی راهی تهران بود که در یک حادثه به دره سقوط کرد و مریم میرزاخانی از جمله دانشجویان بازمانده از این سانحه بود. همسر او «یان وندارک»، دانشیار ریاضی دانشگاه استنفورد و پژوهشگر سابق علوم کامپیوتر نظری مرکز تحقیقات آی‌بی‌ام و اهل جمهوری چک بود و یک فرزند به نام آناهیتا داشت.

افتخارات و اقدامات علمی

میرزاخانی در سال 2014 به دنبال کار روی پروژه «دینامیک و هندسه سطوح ریمانی و فضاهای پیمانه‌ای آنها» موفق به دریافت مدال «فیلدز» شد. او از سوی نشریه «پاپیولار ساینس» در آمریکا یکی از 10 ذهن جوان برگزیده سال 2005 و ذهن برتر رشته ریاضیات تجلیل شد. میرزاخانی همچنین برنده جوایزی چون جایزه «ستر» از انجمن ریاضی آمریکا در سال 2013، جایزه «کلی» و مدال فیلدز در سال 2014 بود که نوبل ریاضیات محسوب می‌شود. او در سال 1999 میلادی توانست راه‌حلی برای یک مشکل ریاضی پیدا کند که ریاضیدانان دنیا مدت‌ها به دنبال یافتن راهی عملی برای آن بودند و در تلاش برای محاسبه حجم رمزهای جایگزین فرم‌های هندسی هذلولوی بوده‌اند. او در سال 2009 به خاطر دستاوردهایش در ریاضیات برنده جایزه «بلومنتال» شد. او سال 2016 به عضویت آکادمی ملی علوم آمریکا درآمد تا باز هم بر افتخاراتش بیفزاید.

پایانی برای بانوی ریاضیات

دیروز، 24 تیر 1396، فیروز نادری، از مدیران ارشد سازمان فضایی آمریکا (ناسا) بعد از پست ابهام‌برانگیزش در توییتر و اینستاگرام که عده‌ای آن را به فوت مریم میرزاخانی مربوط دانستند خبر فوت او را در توییتر و اینستاگرام تایید کرد. پیش از آن اعلام شده بود که میرزاخانی مبتلا به سرطان است اما مرگ نابهنگام او، همگان را بهت‌زده کرد. در ادامه، رئیس دانشکده ریاضی دانشگاه شریف نیز عنوان کرد که یکی از استادان دانشگاه استنفورد خبر فوت نابغه ریاضی ایرانی را تایید کرد. این نابغه ریاضی ایران از چهار سال قبل به سرطان سینه مبتلا شد و سرطان به مغز استخوان وی سرایت کرده بود و درنهایت صبح دیروز دار فانی را وداع گفت.

ریاضی از نگاه میرزاخانی

میرزاخانی دیدگاه جالبی درباره ریاضیات دارد. او می‌گوید: «بدون علاقه داشتن به ریاضی ممکن است آن را سرد و بیهوده بیابید اما زیبایی ریاضیات، خود را تنها به شاگردان صبور نشان می‌دهد. پرارزش‌ترین بخش مطالعه ریاضی لحظه‌ای است که می‌گویی آها! ذوق کشف و لذت فهمیدن چیزی جدید. احساس ایستادن بالای یک بلندی و رسیدن به دیدی شفاف و واضح.» او در آخرین پست فیسبوکی خود این‌گونه نوشته است که «هر چقدر بیشتر برای ریاضیات زمان گذاشتم، بیشتر هیجان‌زده شدم.»

واکنش‌ها چگونه بود؟

با انتشار خبر مرگ میرزاخانی، ریاضی‌دان ایران دانشگاه استنفورد، موجی از واکنش‌ها به راه افتاد. روحانی، رئیس‌جمهور ایران با تسلیت درگذشت میرزاخانی، حضور او را در میان نخبگان ایرانی، نقطه عطفی در معرفی زنان و جوانان ایرانی در عرصه‌های بین‌المللی دانست. حسن روحانی رئیس‌جمهوری، محمد فرهادی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری و نیز سایر چهره‌های علمی و دانشگاهی به‌طور جداگانه درگذشت این نابغه ریاضی ایرانی را تسلیت گفتند.