سوغاتیهایی که ۵۰۰ سال قبل اروپائیان از ایران میبردند
صنایعدستی و میراث تاریخی و فرهنگی ما جهان را خیره خواهد ساخت و این مزیت انکار نشدنی ما در توسعه گردشگری، ایجاد اشتغال پایدار و پاسداری غیرآمرانه از فرهنگ و هویت ایرانی است.
زهرا احمدیپور - معاون رئیسجمهوی و رئیس سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری به مناسب روز جهانی صنایعدستی، در قالب یادداشتی نوشت: 1 - سفرنامههای سیاحان غربی در دوران صفوی به جز توصیفاتشان از آداب و رسوم و مناظر و معماری شهرهای ایران، یک جزو ثابت دیگر هم دارند و آن اشاره به دستساختهها و مصنوعات هنرمندان و صنعتگران ایرانی است.
در میان تمام آنچیزهایی که سیاحان غربی توصیف کردهاند تنها یکی از آنها را میتوانستهاند با خود به کشورهایشان ببرند. اگر معماری زیبای عالیقاپو و آداب مردم کشورمان نهایتاً به جادوی قلم مجال معرفی مییافتند ولی مصنوعات دستساخته هنرمندان صنعتگر ایرانی را با خود به موطنشان میبردند و مخاطبان غربی آن زیبایی خیرهکننده را با چشم میدیدند و با دست لمس میکردند.
از این منظر، صنایعدستی، نقش بیبدیل «فرهنگ سیار» بودن را دارد. این هنر-صنعت در بطن خود حامل و ناقل هویت و جهانبینی ایرانی است. عناصر هویتی مردمان سرزمینمان در چه «کالا»یی جز صنایعدستی میتواند به این زیبایی و ظرافت متجلی باشد؟
2- صنایعدستی ایران پیوندی ناگسستنی با معماری و شهرسازی ایرانی دارد. معماری روحافزا و باشکوه ایرانی که متأسفانه اکنون هدف تاراج الگوهای نادرست شهرسازی در شهرها و روستاهای کشورمان قرار گرفته است، هم بر صنایعدستی ما تأثیر گذاشته و هم از آن تأثیر گرفته است.
شعر و موسیقی و ادبیات ایران هم به همان اندازه معماری ایرانی در صنایعدستی کشورمان متجلی است. آنچه هنرمندان صنعتگر ما در طول تاریخ فراهم آوردهاند تجسد هنرمندانه پارههای برسازنده انسان ایرانی و نگاهش به زیباییهای جهان پیرامونش است. به همین دلیل صنایعدستی، بخش مکمل و تفسیر متجسد میراث تاریخی و فرهنگی ما است.
3- تولیدات صنایعدستی، دو ویژگی دیگر هم دارند. یکی آنکه مشاغل مرتبط با آن به نسبت دیگر صنایع به سرمایه کمتری برای ایجاد اشتغال و ارزش افزوده نیاز دارند و دیگر آنکه تولیدات سبز و دوستدار محیط زیستند.
هماکنون صنایعدستی در ایران، اگر فرش و زیورآلات و سنگهای قیمتی را از آن منفک کنیم، سالانه 237 میلیون دلار ارز به کشورمان میآورد. این میزان ارزآوری با توجه به پتانسیل کشورمان حتماً اندک و ناچیز است ولی همین میزان ارزآوری را اگر در تناسب با میزان سرمایهگذاری انجامشده در این صنعت قرار دهیم خروجی این خواهد بود که صنایعدستی فرصتی طلایی برای توسعه صادرات غیرنفتی است.
4- صنایعدستی ایرانی هنوز تا به دستآوردن جایگاه تثبیت شده و درخور شأنش در جهان فاصله دارد. آیا بر این فاصله میتوان غلبه کرد؟ قطعاً. راه زدودن این فاصله در توجه همه دستگاهها به اهمیت و ارزش صنایعدستی کشورمان است.
سرمایهگذاری همه دستگاهها بر توسعه صنایعدستی و تلاش برای از میان برداشتن موانع بر سر راه آن در درجه نخست، سرمایهگذاری برای توسعه فرهنگ و هویت ایرانی و در درجه بعد ایجاد اشتغال پایدار و ارزآوری برای کشور است.
دستیابی به این هدف به معنای تحقق عینی شعار «اقتصاد مقاومتی؛ تولید و اشتغال» است. از این منظر لازم است نهادهای مختلف بخشی از بودجه فرهنگی و ترویجی خودشان را صرف توسعه این هنر-صنعت و حمایت از شاغلان در این حوزه کنند. همراهی نهادهای مختلف با سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری برای توسعه و ترویج صنایعدستی در ایران و جهان، همراهی برای انتقال فرهنگ و هویت ایرانی در میان نسلهای جوانتر و مردمان کشورهای دیگر است.
5 - جهش در گردشگری کشور، پاسداری از میراثفرهنگی و تاریخی و توسعه صنایعدستی اجزای یک بسته هماهنگ و منسجماند. رشد هیچکدام از این بخشها بدون داشتن برنامهای هماهنگ و منسجم برای رشد دو بخش دیگر ممکن نخواهد بود. چنانچه به دنبال توسعه گردشگری ایران هستیم چگونه موفق خواهیم شد اگر میراث تاریخی و فرهنگی و صنایعدستی ضعیف و در شرف نابودی داشته باشیم؟ صنایعدستی و میراث تاریخی و فرهنگی ما جهان را خیره خواهد ساخت و این مزیت انکار نشدنی ما در توسعه گردشگری، ایجاد اشتغال پایدار و پاسداری غیرآمرانه از فرهنگ و هویت ایرانی است.
ارسال نظر