پرونده تجاوز یک فیزیوتراپ و یک پرستار به 2زن بیمار
پرونده اتهامی دو مرد که به صورت جداگانه متهم به آزار و اذیت دو زن شدهاند، در دادگاه کیفری استان تهران مورد رسیدگی قرار گرفت.
پس از شکایت این زن، مأموران مجید را بازداشت کردند او به مأموران گفت: من هرگز فرشته را مورد آزار قرار ندادهام، او از نظر ذهنی مشکل دارد، بههمینخاطر ممکن است خیلی چیزها بگوید.
بهاینترتیب مجید با قرار وثیقه صد میلیونتومانی آزاد شد. اما بعد از چند روز در پی نظریه پزشکیقانونی مبنیبر مورد آزار قرارگرفتن دختر عقبمانده و شکایت زن جوان، کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه پنجم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و مجید به صورت غیرعلنی در این دادگاه محاکمه شد. بعد از انجام تشریفات قانونی، مجید در برابر قضات قرار گرفت و بار دیگر آزار دختر عقبمانده را انکار کرد و گفت: فرشته دروغ میگوید و از نظر ذهنی دچار مشکل است و نباید حرفهایش را باور کرد. من هرگز با او کاری نکردهام. این در حالی است که خواهر این دختر همچنان بر شکایت خود باقی است و عنوان کرده حاضر به گذشت نیست.
بهاینترتیب ادامه رسیدگی به این پرونده از سوی شعبه پنجم دادگاه کیفری استان تهران در حالی به بعد موکول شد که هیئت قضائی حکم بازداشت متهم را صادر کردند.
در دومین پرونده که آنهم در شعبه پنجم دادگاه کیفری استان تهران مورد رسیدگی قرار گرفت، پرونده اتهامی یک فیزیوتراپ که متهم به تعرض به زنی شده بود، مورد رسیدگی قرار گرفت.
با توجه به مدارک موجود در پرونده، چندی پیش زن جوانی به پلیس آگاهی مراجعه و از کارمند یک شرکت کاردرمانی شکایت کرد. زهرا ٣٧ساله که از ناحیه پا دچار معلولیت است، به مأموران آگاهی گفت: چندینسال است که از ناحیه یک پا دچار معلولیت هستم برای همین همیشه دنبال راهی برای درمان آن میگردم. مدتی قبل یکی از دوستانم یک مؤسسه کاردرمانی و فیزیوتراپی را برای درمان به من معرفی کرد. وقتی برای درمان به این مؤسسه مراجعه کردم، پزشکان به من گفتند احتمال اینکه پایم در جلسات متعدد فیزیوتراپی بهبود پیدا کند وجود دارد. برای شروع فیزیوتراپی مرد جوانی به نام مهران را به من معرفی کردند. زمانی که برای درمان به مهران مراجعه کردم، قرار شد او هر جلسه به خانه ما بیاید و آنجا درمان را شروع کنیم. مدتی از آشنایی من و مهران گذشته بود و من به او اعتماد کردم، چون هر جلسه به منزل ما میآمد و من از او رفتار نامناسبی ندیده بودم. مدتی به همین منوال گذشت که مهران به من ابراز علاقه کرد. من که تابهحال رفتار بدی از او ندیده بودم به او اعتماد کردم و چندبار برای دیدنش به منزل او رفتم. رابطه ما با هم خوب بود و به او علاقهمند شدم. با شرایطی که من داشتم، معمولا مردها چندان به من توجه نمیکردند، اما مهران فرق داشت. او به من توجه میکرد. برای همین روزبهروز علاقه و اطمینانم به او بیشتر میشد تا اینکه بار آخری که به دیدن مهران رفتم او مرا مورد آزار قرار داد.
بهاینترتیب پس از شکایت زن جوان مهران بازداشت شد. او که منکر آزار زهرا شده بود، به مأموران گفت: پس از مدتی که برای فیزیوتراپی به منزل زهرا رفتم رابطه احساسی میان ما ایجاد شد. من این را با او مطرح کردم. زهرا هم من را دوست داشت. او خودش به دیدن من آمد و هرگز به او آزاری نرساندم. در نتیجه با شکایت زن جوان، کیفرخواستی علیه مهران صادر شد و او در شعبه پنجم دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت.
پس از پایان جلسه رسیدگی، مهران از اتهام تجاوز به عنف تبرئه و به جرم عمل منافی عفت به ٩٩ ضربه شلاق محکوم شد.
ارسال نظر