حسودها بخوانند
اگر احیانا جزو آدمهایی بودهاید که قبلا حسادت را تجربه کردهاید پس به خوبی میدانید که این حس چقدر قوی است.
وقتی کنترل این احساس از دست افراد خارج شود احتمال بروز واکنشهایی که منجر به تخریب روابط میشود بالا خواهد رفت. رفتارهایی مانند احساس مالکیت خصمانه نسبت به دیگری یا جاسوسی کردن از همسر به طرق مختلف میتواند از جمله این واکنشها باشد.
با همه این احوال اگر از جمله افرادی هستید که با حس حسادت درگیر شدهاید ، بخصوص در رابطه زناشویی خود ، پس بهتر است یاد بگیرید تا وقتی چنین احساسی بروز میکند چطور به شکل متفاوتی رفتار کنید و به قول معروف این حس را مهار کنید.
آنچه در مطلب پیش رو میخوانید توصیههای دکتر رابرت لاهی ، درمانگر شناختی _ رفتاریست که رفتارهای سالمی را در هنگام بروز حس مخرب حسادت که با افکار خاصی همراه میشود توصیه میکند؛
"من به شدت حسادت میکنم پس مجبورم کاری در اینباره انجام بدهم"
وقتی بعضی افراد چنین تفکر آگاهانهای دارند ، برخی دیگر صرفا نیاز به واکنش نشان دادن بر اثر حس حسادت را تجربه میکنند بدون اینکه از بازتاب این تجربه چیزی بدانند. آنها روی این موضوع تمرکز میکنند که چطور توجه یا تاثیر حضور یک آدم را برای خودشان از دست میدهند یا ممکن است از دست بدهند. بنابراین بر اساس این تفکر واکنش نشان میدهند به طوریکه در برابر چنین حسی یا ضمانت برای اطمینان میخواهند یا درخواست توجه میکنند.
در عوض باید تمرین مشاهده احساسات نشات گرفته از حسادت را در برنامه قرار داد. در این مواقع باید دغدغهها و ترسهایی که برای یک رابطه از دید شما تهدید آمیز هستند را با طرف مقابل مطرح کرد. شاید شما درباره چیزی فکر میکنید که همسرتان به آن اهمیت میدهد البته بدون اینکه شما آگاه باشید. بنابراین میتوانید این ابراز نگرانی را با ابراز علاقه همراه کنید تا سوء تفاهمی مبنی بر حسادت ایجاد نشود.
"اگر واقعا مرا دوست داری نباید فرد دیگری برایت جالب باشد یا جذب شخص دیگری شوی"
خب این احساس و این نظر قطع به یقین درست است. اما اگر چنین چیزی صرفا یک احساس قوی باشد نمیتواند قطعا واقعیت و موجودیت داشته باشد. وقتی چنین حسی سراغتان میآید به این بیاندیشید که واقعا به چه چیزی اعتقاد دارید. گاهی این صرفا یک احساس اشتباه است ، فقط یک احساس بیپایه و اساس بر مبنای حسادت و افکار بیمحتوا.
"من فکر میکنم یک جای کار درباره حس حسادت من اشتباه است"
برخی فکر میکنند یک جای کار درباره آنها و غلبه حس حسادت در وجودشان اشتباه است. در چنین مواقعی باید این موضوع را به خودتان یادآوری کنید که خیلی از مردم با چنین احساسی در کشمکش هستند. باید اعتراف کنید که سر و کله زدن با چنین حسی بسیار سخت است. در واقع وقتی حسادت به سراغتان میآید و آزارتان میدهد باید خودتان را تشویق کنید تا در برابر "خود" پاسخگو باشید. باید برای کشمکش با این حس با خودتان همدلی کنید. در چنین حالتی به جای اینکه حسادت یا خشم بر شما غلبه کند باید احساسات مثبت مانند حس علاقهمندی و امنیت شما نسبت به همسرتان غالب شود. در واقع این شما هستید که باید علاقه و امنیت را به جای حسادت در رابطهتان تقویت کنید و تمرکزتان را روی این احساس بگذارید نه حسادت کردن و واکنشهای غیر ضروری نشان دادن.
مادامیکه حسادت کنید، این تصور را خواهید داشت که شما دارای نقصی هستید که اتفاقا حس حسادت را درونتان بزرگتر میکند. بنابراین آنچه که نیاز دارید تغییر تصویر ذهنی از خودتان است. حتی اگر به تنهایی از پس این تغییر برنمیآیید باید از یک متخصص کمک بگیرید آن هم قبل از اینکه حسادت روحتان را تخریب کند.
وقتی که بتوانید حسادت را کنترل کنید به خودتان کمک خواهید کرد تا آرام آرام از این احساس فاصله بگیرید. مادامیکه به خودتان بگویید "من صرفا یک ذهن حسود دارم نه یک ذات حسود" میتوانید به خود کمک کنید تا این ذهن را تغییر بدهید. به این ترتیب آنچه که در رابطه شما با همسرتان ،دوستتان یا خانوادهتان نصیب آنها میشود یک بدگمانی صرف نخواهد بود.
در واقع شما باید روی تغییر واکنشهای خود در مواجهه با حس حسادت تمرکز کنید. مادامیکه شما بتوانید احساس خود را در قبال حسادت بیان کنید و دربارهاش حرف بزنید میتوانید روابطی امنتر ،شادتر و پر احساستر داشته باشید.
ارسال نظر