پارس؛
به خاطر چنین تجربههایی است که زندگی مجازی که ساختهاید/ دوباره به دنیا بیایید
دیگر تجربۀ جنسیت متفاوت، سختترین مانع بیولوژیک درفضای واقعی، هم دشوار نیست. سدهای مکان، زمان، تن و ذهن، شکستنی شدهاند تا همانی باشید که میخواهید. شک دارید؟ اسامی سرزمینهای واقعیت مجازی را مُرور کنید: «زندگی دوم»، «واقعیتبَس»، «همزاد» و «آنجا.»
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- محمد معماریان- واژۀ «آواتار» (به معنای «تمثال») که در قرن هجدهم میلادی از سانسکریت به زبان انگلیسی راه یافت، در ریشۀ اصلی خود به نزول و هبوط خدایان هندو روی زمین اشاره داشت. این واژه در زبان انگلیسی به تدریج معنای هرگونه تناسخ به شکل بشر و سپس «تجسم» را یافت که به بازنمایی موجودات جاندار نیز محدود نمیشد.به جای آواتار خدایگان، فرد میتوانست تمثال (تجسم) یک مفهوم یا فلسفه نیز باشد و در عصر رسانههای جدید ارتباطی، آواتار به تصویری اطلاق میشود که فرد برای خود در این رسانهها انتخاب میکند.
انتخاب واژۀ «آواتار» برای این تمثال الکترونیک، یک دلالت الهیاتیِ عمدتاً مسیحی هم دارد. خدا انسان را به وجه دلخواهش آفرید و انسان سرکش تلاش میکند تا خود را دوباره اما آنطور که خود میخواهد بیافریند.ردپای این سرکشی را میتوان ازدوران باستان مثل نقاشی و مجسمهسازی و داستانسرایی به ویژه اسطورهسازی، تا تلاشهای علمی مدرن مثل شبیهسازی با دستکاری ژنتیک یافت.در همۀ این نمونهها، آنچه را نقص خلقت و سهلانگاری طبیعت و ظلم جامعه تلقی میشود روتوش میکنیم تا به نسخهای بهتر، کاملتر و آرمانیتر از خود دست یابیم. فضای مجازی هم عرصۀ مناسب دیگری برای تلاش در همین راستاست.
با واسطهگری فناوریهای الکترونیک در ارتباطات بینفردی و جمعی، فناوریهایی که روزبهروز هم پیشرفتهتر و هوشمندتر میشوند، دست کاربر باز شده تا تصویر دلخواه خود را به دیگران عرضه کند. در زندگی آنلاین میتوانید خود را جوانتر، لاغرتر، ثروتمندتر، خوشپوشتر و شادتر نشان دهید. اگر تنها و منزوی بودهاید، فضای آنلاین به شما اجازه میدهد بدون نگرانی چندانی، ارتباطگیری با دیگران را تجربه کنید و هربار هم که تیرتان به سنگ خورد، ارتباط با کس دیگری را از نو دوباره امتحان کنید. اگر کمرو و خجالتی یا کممهارت در بیان احساستان هستید، کتابخانۀ گستردهای از عبارات دراختیار شماست تا در موقعیت مناسب به کاربگیرید و برای ویرایش تکتک کلمات و جملاتتان هم فرصت کافی دارید. با انبوه لطیفهها و کلیپهای خندهدار، میتوانید محور طنّاز محفل مجازی دوستانتان شوید. حتی اگر میل داشتهاید خود را مطلّع و فرهیخته نشان دهید اما در دنیای واقعی به هر دلیل این امکان از شما دریغ شده است، موتورهای جستجو و دایرهالمعارفهای سهلالوصول و انبوه اطلاعاتی که همگان جمع کردهاند با فاصلۀ چند کلیک در خدمت شماست تا یک کارشناس همهفنحریف شوید!میتوانید دربارۀ کتابهایی که نخواندهاید و فیلمهایی که ندیدهاید، حرفهای گیرا و قانعکننده بزنید. اگرهم در دروغگویی مدرن قدری مهارت پیدا کنید، میتوانید بی آنکه دستتان رو شود از تجربههایی که نداشتهاید، خاطره بگویید. حتی دیگر تجربۀ جنسیت متفاوت، سختترین مانع بیولوژیک درفضای واقعی، هم دشوار نیست. سدهای مکان، زمان، تن و ذهن، شکستنی شدهاند تا همانی باشید که میخواهید. شک دارید؟ اسامی سرزمینهای واقعیت مجازی را مُرور کنید: «زندگی دوم»، «واقعیتبَس»، «همزاد» و «آنجا.»
پس به تعبیر شری تورکل، استاد جامعهشناسی فناوری دانشگاه امآیتی، «جای تعجب نیست که وقتی مردم از دنیای مجازی به دنیای حقیقی میروند، احساس یأس میکنند» چون واقعیت در مقابل این مَجاز کم میآورد. همین نکته یکی از دلایل آن است که در جمعهای واقعی، افرادی را میبینم که سر در دستگاههای الکترونیک خود فرو بُردهاند تا افسون اثیری آن زندگی موازی را مزه کنند. شاید در جمع حرفی زدهاند و کسی تحویل نگرفته؛ اما لابد در توییتر کسانی منتظر نشستهاند که همان حرف را لایک بزنند. به خاطر چنین تجربههایی است که زندگی مجازی که ساختهاید، با تصویرسازی و داستانسراییهای خلاقانهتان، یک تناسخ و تمثال دلفریب و به مراتب دوستداشتنیتر از واقعیت است. شاید در ابتدای کار کاملاً آگاه باشید که این فضا فقط یک بازی و نمایش از کیستی شماست و ربطی به واقعیت ندارد؛ اما به تدریج، در نقش خود فرو میروید و هویت مجازی، حسی مشابه کیستی اصیل پیدا میکند.
در فیلم آواتار، جیک سولی میگفت:«هر انسان دو بار زاده میشود. بار دوم، زمانی است که جایگاه خود را میان مردم به دست آوری.» به لطف فضای مجازی، کسب این جایگاه مطلوب دیگر چندان دشوار و دور از دسترس نیست. حساب کاربریتان را بسازید و برای روتوش آن، چنان که میلتان میکشد، قدری وقت بگذارید. مبارک است؛ شما دوباره و این بار با تواناییهایی به مراتب بیشتر از خود واقعیتان، به «دنیا» آمدهاید!
ارسال نظر