ویشکا آسایش:
دو تا خیابان به من بدهید تا با بولدوزر به جانشان بیفتم!
انتخابات شورای شهر امسال، رقابت بین چهره هاست. استقبال هنرمندان و بازیگران از نامزدی این انتخابات آنقدر زیاد بوده که حالا بعضی ها آن را نسخه دومی از انتخابات مجمع صنفی بازیگران می دانند.
به گزارش پارس به نقل از مجله مهر، ویشکا آسایش اگرچه نامش در میان متقاضیان عضویت در شورای شهر نیست اما برای سر و سامان گرفتن تهران آرزوهای زیادی دارد. از ایده آل هایش که برای « مجله مهر» می گوید، نام ساختمان بنیاد سینمایی فارابی را می برد. ساختمانی با معماری قاجاری که روزگاری خانه قوام السلطنه بود و حالا یکی از میراث تاریخی و زیبای تهران به حساب می آید.
*خانم آسایش، شهرتان تهران را چه طور می پسندید؟
دلم می خواست تهران شبیه کلاردشت بود! تمیز و سرسبز و زیبا با کوه و دشت و جنگل های بسیار! البته دور از شوخی آرشیتکت های ساختمان های شهر ما باید به این توجه کنند که هر ساختمانی ساز خودش را نزند و ساختمان ها در تناسب با هم باشند. حتی اگر می خواهند برج ها را دراز دراز بالا ببرند نظم و زیبایی را نباید فراموش کنند. به شهرمان از هر لحاظ که نگاه می کنم می بینم زیبا نیست. آسمان که آبی نیست. زمین که چاله دارد. ساختمان ها هم که در کنار هم زیبا نیستند.
* امسال خیلی از هنرمندان برای نامزدی در انتخابات شورای شهر پیش قدم شده اند، اگر در این دوره یک شورای شهر فرهنگی داشته باشیم که از شما دعوت کند تا در زیباسازی شهر کمک کنید، با توجه به اینکه با تحصیلاتتان در زمینه طراحی صحنه هم بی ارتباط نیست، چه طرحی را در تهران در می اندازید؟
هیچ وقت تنهایی نمی توان یک همچین کاری را انجام داد. این ها همه مثل یک رویای خیلی دور می مانند.
*همان رویا و آرزو را با ما شریک شوید.
آرزوی شخصی من این است که یک خیابان را به من می دادند تا هر کاری دلم خواست با آن انجام دهم! اولین کاری که می کردم از اول تا آخرش خانه های یک شکل دو طبقه می ساختم با پیاده روهایی با عرض ۲ متر تا یک مادر با دو بچه اش به راحتی بتوانند از آن عبور کنند. کنار خیابان درخت ها را ردیف می کردم تا ته کوچه که یک فروشگاه می ساختم که همه چیزهای مورد نیاز اهالی خیابان را داشته باشد. کمی آن طرفتر یک پارک کوچک که اهالی خیابان را دور هم جمع کند و چراغ های خیابان را طوری طراحی می کردم که مردم به راحتی بتوانند شب ها در خیابان قدم بزنند.
*خیابانتان چاشنی هنری و فرهنگی هم دارد؟
بله حتما! یک مجموعه فرهنگی جمع و جور برای اهالی چند خیابان دور و بر می ساختم که هم گالری، هم موزه و هم یک کتابخانه داشته باشد. یک سالن تئاتر هم داشته باشد که مردم را بیشتر به این هنر جذب کند. اما سالن سینما را برای مجموعه های بزرگ و غول پیکر شهری می گذاشتم!
ساختمان بنیاد فارابی همان ساختمانی است که ویشکا آسایش آرزو دارد همه ساختمان ها شبیه آن باشند
*تصویر بسیار زیبایی ست. چقدر فکر می کنید امکانش وجود داشته باشد؟
خانه های یک شکل دو طبقه را در دهات های اروپایی داریم و می تواند الگوی خوبی باشد. اگر هم قرار بود طبقات خانه ها بیشتر باشد باز هم می توانیم کاری کنیم که فضای بیرونی آن ها بیشتر به چشم بیاید و بین آن ها هماهنگی ایجاد کنیم. در کل اگر دو تا خیابان به من بدهند با بولدوزر به جانشان می افتم تا نشان بدهم که امکانش وجود دارد.
*از لحاظ هنری چه آرزویی برای شهرتان دارید؟
هرکس دلش می خواهد شهرش از لحاظ هنری غنی باشد. ما که فرهنگ غنی و سرشاری داریم. باید از مدارس شروع کنیم چون زیبایی شناسی هر آدمی از مدرسه اش آغاز می شود و در آنجا شکل می گیرد. زیبایی شناسی در معماری را باید در مدرسه ها به بچه ها بیاموزیم. من مدتی قبل برای کاری به ساختمان فارابی مراجعه کردم. وقتی آن بنای زیبا را دیدم از شدت زیبایی آن داشتم غش می کردم. پسر ۶ساله من از تعجب و هیجان دهانش باز مانده بود! چرا نمی شود همه ساختمان های ما به این زیبایی ساخته شوند؟ می دانم جمعیت زیاد است و نیاز به ساختن برج ها داریم اما برج هم می تواند با همین ظرافت و زیبایی و شکوه ساخته شود.
*فرهنگ و هنر دو پدیده ای هستند که همیشه در کنار هم از آن ها نام برده می شوند. فرهنگ شهرنشینی را در شهرتان چگونه می خواهید؟
این ها هم از مدرسه ها آغاز می شود. در مدرسه باید زیبایی را به بچه ها بفهمانند. اهمیت دادن به دیگران و احترام به هم را به همه نباید یاد داد باید از همان اول در نهاد همه قرار گرفته باشد. زمانی که ما مدرسه می رفتیم با امروز خیلی فرق داشت. هنر و ادب را در کنار هم به ما می آموختند. همین آدم ها بزرگ می شدند، معمار می شدند و نگاهشان بر زیبایی شهر تاثیر می گذاشت. اگر زیبایی شناسی داشتند امروز شاهد این ساختمان های نازیبا و بی نظم نبودیم.
ارسال نظر