۴ منبع انتشار اخبار دروغ در اینترنت
اینترنت امروز شاید از نان شب واجبتر است چون نان و آب و درآمد و ثروت شمار قابل اعتنایی از میلیاردها انسان ساکن کره زمین از این پدیده شگفتانگیز به دست میآید. اینترنت اما درکنار خوبیها و فایدههایش بنابر طبیعت آدمی بدیها و عیبهای خودش را دارد.
میکلسون یک اینترنتباز درجه یک است که سایتی برای غربال کردن اخبار دروغ از راست تاسیس کرد و اکنون این سایت میلیون ها بیننده دارد.
نشریه گاردن گزارشی از کار میکلسون را در گفت وگو با او تهیه کرده است که سایت ترجمان ان را به فارسی برگردانده است. این گزارش جذاب اما طولانی از سوی ساعت ۲۴ کوتاه شده و در اختیار علاقمندان قرارمی گیرد.
میکلسون مالک و مدیر اسنوپز داتکام است، وبسایت بسیار معروف ارزیابی واقعیت که افسانههای زبانزد، قصههای همسران قبلی، اخبار ساختگی، روزنامهنگاری سرهمبندیکار و چرخشهای خبری را از اعتبار میاندازد.
دو دهه پیش، در دوره پلیستوسن اینترنت، این سایت در قالب یک سایت سرگرمی آغاز به کار کرد و آرامآرام به شکل سایتی حرفهای تکامل یافت و امروزه میلیونها نفر بهعنوان دروغیاب روی آن حساب میکنند.
وجود اسنوپز و سایتهای مشابه چون فکتچِک، تروثآور فیکشن و پولیتیفکت سؤالات زیادی را به ذهن میآورند: گنداب را چه کسانی ایجاد میکنند؟ و تا چه حد باید به کسانی که خرابکاری دیگران را گزارش میکنند، اعتماد کرد؟ ذهن ناآرام میکلسون در یک کودکی چالشانگیز ریشه دارد. مادرش خنزر پنزر جمع میکرد و پدرش خانه را ترک کرد و دیوید کوچک تنها ماند و با خواندن کتاب و پیگیری افراطی بازیهای تیم بیسبال لسآنجلس داجرز، خود را تسکین میداد.
«من به دنبال راهی بودم تا در واکنش به مشکلاتی که در خانه داشتم، نظمی حاکم کنم. همیشه میکوشیدم همهچیز را ساماندهی و دستهبندی کنم.» کسب مدرک علوم کامپیوتر موجب شد در شرکت تجهیزات دیجیتال مشغول به کار شود و از اینترنت که در مراحل آغازین خود بود، بهره ببرد. او و همسرش باربارا –که دیگر در سایت همکاری نمیکند- در جهت علاقه خود به فرهنگ عامه، مطالبی را جستجو میکردند.
او اسنوپز را بهعنوان نام مستعار اینترنتی خود انتخاب کرد، نام خانوادهای رشوهخوار در سهگانهای از رمانهای ویلیام فاکنر.
این زوج همین نام را به سایتی که در ۱۹۹۴ آغاز به کار کرد، منتقل کردند تا برای گروه کوچک و وفادار مخاطبان خود، در اسطورهها و افسانههای زبانزد مثل بشقاب پرندهها و ماجرای ساختگی فرود بر ماه، کندوکاو کنند. وقتی میکلسون در پی تعدیلِ نیرو کارش را از دست داد، پول بیمه بیکاری و زمان اضافه خود را صرف بهروزرسانی سایت میکرد. بعد القاعده مرکز تجارت جهانی را در هم کوبید. «پس از یازده سپتامبر حجم شایعات خیلی زیاد بود.»
آشوبهای بعدی اسنوپز را به سیاست متمایل کرد و این سایت توانست به ارزیابی وقتی میکلسون در پی تعدیلِ نیرو کارش را از دست داد، پول بیمه بیکاری و زمان اضافه خود را صرف بهروزرسانی سایت میکردوقایع در میان تعصبات تلخ و فزاینده یک ملت بپردازد و در این میان فوجی از هواداران را به خود جلب کند که به آنها اسنوپزترز میگویند.وی میگوید، رسانه جریان غالب، با وجود همه اشتباهاتش، مایل نبود که «چرندیات قدیمی را سرهمبندی کند» اما انفجار رسانههای اجتماعی، شرایط دربانها را تغییر داده و هرکسی مجاز است نظرات خود را منتشر کند و محتوا وارد اینترنت کند.
مثلاً یک کارگاه خانگی مطالب فیسبوک است که جزئیات تلاشهای فرضی قاچاقچیهای انسان برای به چنگ آوردن قربانیانی در فروشگاهها، اتومبیلها، مصاحبههای شغلی، نمایشهای آتشبازی و ماشینهای بستنی را منتشر میکند.
اسنوپز آنها را در دسته غلط یا ثابتنشده قرار میدهد.بعضی گزارشهای رسانههای اجتماعی از روزنامههای سنتی سریعتر و زیرکانهتر هستند و بیش از آنکه به اخبار گزارششده واکنش نشان دهند، اطلاعات نادرست را تقویت میکنند. «اگر کسی موضوعی جنجالانگیز را در فیسبوک بگذارد و ۲۰ دقیقه بعد، این مطلب تیتر دیلیمیل یا نیویورکپست باشد، اوضاع بدتر میشود. پس لازم است دربانهای جدیدی ایجاد کنیم.»
به گفته اوجین کیلی، مدیر فکتچِک، تلاقی انتخابات مهارنشدنیِ ایالات متحده و تیراندازی پلیس سیلی از اطلاعات نادرست را به راه انداخت اما عطش مردم را برای اعتبارسنجی زیاد کرد. «طبق شواهد تقاضا برای اجبار سیاستمداران به پاسخگویی در خصوص ادعاهای غلط هرگز بدین حد زیاد نبوده.
سال گذشته وبسایت ما رکورد ترافیک وب را شکست و امسال بازدید از صفحه ما ۱۴۶ درصد بالاتر است. البته دیگر اقدامات ارزیابی واقعیت نیز همین نتایج را نشان میدهند.» کیلی میگوید، به اشتراک گذاشتن تحقیقات با نشریاتی چون یواِساِیتودی و وبسایت اماِساِن اعتماد مخاطبان را بیشتر جلب میکند. وی اظهار میکند که رتبهبندیهای غمانگیزِ میزانِ صداقتِ ترامپ و هیلاری کلینتون نشان میدهند که ارزیابی اثرگذار است. «فکر میکنم این شاهدی است بر اینکه مردم نامزدها را پاسخگو میدانند.»
وقتی از شایعات چندساله سخن به میان میآید، مثلاینکه دولت ایالات متحده در حال برنامهریزی برای اردوهای بازداشت یا توقیف سلاح است و یا میخواهد پارکهای ملی را به سازمان ملل واگذار کند، میکلسون آهی میکشد. «پرداختن به یک موضوع برای بارها و بارها خستهکننده است. بیشتر چیزهایی که اعتبار آنها را رد میکنیم آنقدر با مرجعِ خبر تفاوت دارند که بهسختی میتوان باور کرد همه اینها اتفاقی بوده.» بااینهمه، میکلسون آدمی فیلسوفمآب است. این گنداب دستفروشان اطلاعات نادرست چون حیوانات جنگلی خجالتی هستندگفتمان عمومی را آلوده میکند ولی تخریب نمیکند. ترامپ لرزه به جان او میاندازد اما به ترس از فاشیسم اهمیتی نمیدهد. «رئیسجمهور در این حد قدرتمند نیست».
جان کندن در اعماق زبالهدانهای آنلاین تأثیر قابلملاحظهای بر دوستی میکلسون با طبیعت ندارد. او به الکل یا قهوه لب نمیزند. بیشترین بیحرمتی او، به کار بردن اصطلاح «به درک» است.اسنوپز مرتب درباره دروغها و لافهای ترامپ و البته تهمتها به او پرسوجو میکند. عکس «لو رفته» دانلد کچل و رنگپریده؟ غلط. صوتی که در آن آبراهام لینکلن را خائنی بیوفا مینامد؟ ترکیب ساختگی بریدههای صوتی سخنرانی در یک گردهمآیی. جملهای در مصاحبه با پیپل در ۱۹۹۸ که جمهوریخواهان را «کودنترین گروه رأیدهندگان» خطاب کرده است؟ غلط.
میکلسون فهرست چهار مرجع اطلاعات نادرست را ذکر میکند:
۱- سایتهای مجاز طنز مثل آنیِن که افراد واقعاً سادهلوح را گول میزنند و مستلزم مداخلههای گاهوبیگاه هستند.
«نه، پارکهای تفریحی-آبیِ سیوُرلد برای ایجاد جاذبه، فیلهای زنده را غرق نمیکنند.» «آیا والدین نوجوانی به نام کایتلین تیگارت، آسانمیری(اُتونازی) او را پذیرفتهاند چون او تنها قادر است متن بنویسد و چشمانش را بچرخاند؟ غلط.»
۲- سازمانهای خبری مجاز که بدون ارزیابی، داستانهایی را تکرار میکنند.
مانند کوتاهی ۲۰۰ دلاری موی بیل کلینتون در هواپیما که احتمالاً منجر به بر هم زدن ترافیک هوایی در فرودگاه بینالمللی لسآنجلس در ۱۹۹۳ شد.
۳- سایتهای سیاسی که دست به تحریف میزنند.
مثل بریتبارت که در حرفهای اوباما درباره «کمک به آمریکاییهای مسلمان برای ساخت تاروپود ملت ما» پیچشی ایجاد کردند و عنوان خبر اینچنین شد: «اوباما: مسلمانها «تاروپود ملت ما» را میسازند.»
۴- سایتهای خبری تقلبی که داستانهای کلیکخور از خود میسازند.
چنین سایتهایی خود میکلسون را نیز هدف قرار داده بودند. کافی است نام او را در گوگل جستجو کنید تا سریع متوجه شوید که افبیآی او را به خاطر مشارکت در به راهاندازی جنگ سگها دستگیر کرده. نیوز فور کیتیالای با نمایش تصاویر سگی خونی و زخمی و میکلسون در حال دستگیری، این خبر را پخش کرده. همه ساختگی است. شبکه نیوز فور کیتیالای اصلاً وجود ندارد. در تصویر سر میکلسون بهجای ویکتور بوت، دلال سلاح، گذاشته شده است. او میگوید سایتهای تقلبی اسنوپز را بازنشر میدهند، تا حدی بدین خاطر که فیسبوک آن را بهعنوان معیاری برای محدود کردن دسترسی به اخبار تقلبی استفاده میکند.
دستفروشان اطلاعات نادرست چون حیوانات جنگلی خجالتی هستند. شش فرد و سایتی که به خاطر این مقاله با آنها تماس گرفته شد، هیچیک پاسخ ندادند.جنا لوفور، نویسنده و فعال ساکن آریزونا، اشتباهی مرتکب نشده بود اما پاسخ داد. اسنوپز مقالهای را نقد کرده بود که او ننوشته بود اما در سایتی منتشر شده بود که او برای آن کار میکرد، وینینگ دموکراتس.
«کاری به این ندارم که اسنوپز یا هر سایت ارزیابی واقعیت دیگری سایت من را متهم کند که حقیقت محض را نمیگوید، باز میگویم که این سایتها خدمت بزرگی به کشور میکنند و مهم نیست این حقیقت چقدر مندرس شده باشد.» اما او معتقد است که اسنوپز میتواند همدردی کند و ادعاهای طنزآمیز را از اعتبار بیندازد. «فکر میکنم غمانگیز است که در دورهای زندگی میکنیم که مردم تا آخر عمر نمیتوانند بفهمند چیزی طنز است یا خیر.»
ارسال نظر