براساس محتویات پرونده، این زن روز 14بهمن‌ماه سال 90 با اورژانس ورامین تماس گرفت و برای نجات شوهرش که بیهوش شده بود، کمک خواست. زمانی که امدادگران بر بالین مرد جوان حاضر شدند معلوم شد او ساعتی قبل جانش را از دست داده است. در نگاه اول مرگ این مرد طبیعی به‌نظر می‌رسید اما وقتی جسد از سوی متخصصان پزشکی قانونی معاینه شد، آنها اعلام کردند که او بر اثر خفگی جانش را از دست داده و به‌احتمال زیاد به قتل رسیده است. به این ترتیب تحقیقات برای شناسایی عامل این جنایت آغاز شد.

زن مقتول در جریان تحقیقات به مأموران گفت: شب قبل از حادثه شوهرم بدون اینکه مشکلی داشته باشد، خوابید اما صبح که بیدار شدم هر چه کردم او بیدار نشد. ابتدا فکر کردم بیهوش است. اما بعد ترسیدم و با اورژانس تماس گرفتم ولی ظاهرا چند ساعت قبل جانش را از دست داده بود.

معلوم نبود چه‌کسی در پشت پرده این جنایت مرموز قرار دارد. با وجود این بررسی‌ها ادامه یافت تا اینکه کارآگاهان به اطلاعاتی دست یافتند که نشان می‌داد همسر مقتول به‌طور پنهانی با مردی غریبه در تماس است. دنبال‌کردن این سرنخ کارآگاهان را به جایی رساند که به این نتیجه رسیدند همسر مقتول او را به قتل رسانده است.

به همین دلیل وی و مرد غریبه بازداشت شدند.زمان وقوع جنایت به‌جز مقتول و همسرش هیچ‌کس در خانه نبود و همه شواهد و مدارک علیه او بود. با این حال وی حاضر نبود قتل شوهرش را به گردن بگیرد. او رابطه مخفیانه با مرد جوان را قبول کرد اما گفت او در قتل نقشی ندارد.

در چنین شرایطی پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در جلسه محاکمه که صبح دیروز در شعبه دوم، به ریاست قاضی محسن زالی بوئینی برگزار شد، ابتدا پدر و مادر مقتول خواستار قصاص قاتل پسرشان شدند. در ادامه اتهام مباشرت در قتل عمدی به زن جوان تفهیم شد و او در دفاع از خود گفت: من شوهرم را به قتل نرسانده‌ام. من و او زندگی خوبی داشتیم و در کنار یکدیگر خوشبخت بودیم و دلیلی وجود ندارد که من بخواهم وی را به قتل برسانم.

در ادامه وقتی قاضی از او درباره رابطه مخفیانه با مرد جوان پرسید، او گفت: چون شوهرم گاهی به من بی‌توجهی می‌کرد می‌خواستم با پیامک فرستادن برای مرد جوان که خواستگار سابق خواهرم بود، کاری کنم تا شوهرم حسادت کند و به من بیشتر بها دهد. من قتل را قبول ندارم.

سپس مرد جوان که اتهامش رابطه نامشروع بوده و با قرار وثیقه آزاد است در جایگاه ایستاد و گفت: من مدت‌ها قبل خواستار خواهر این زن بودم و قرار بود با او ازدواج کنم اما وقتی فهمیدم او یک مرتبه با مرد دیگری عقد کرده، از ازدواج با او منصرف شدم. در آن مدت زن جوان دچار توهم شده بود که من به او توجه دارم و براساس همین خیالات شروع به فرستادن پیامک برای من کرد اما من زیاد به او توجه نمی‌کردم تا اینکه فهمیدم شوهرش به قتل رسیده است. من در این ماجرا نقشی ندارم. با پایان دفاعیات متهمان و وکلای‌شان، رئیس دادگاه ختم جلسه را اعلام کرد و قرار است به‌زودی رأی دادگاه صادر شود.