علی زرافشان در واکنش به اظهارات روز گذشته غلامعلی افروز مبنی بر ایرادات ساختاری مقطع متوسطه در سند تحول بنیادین اظهار کرد: دکتر افروز پیشنهادی را مطرح کرده است. در روند بررسی استقرار ساختار در دوره متوسطه به این پیشنهاد نیز توجه کردیم اما در آن جلسه پرسش‌های اساسی و بنیادی راجع به اجرای طرح مطرح شد که پاسخ به آنها موفقیت یا شکست طرح را در پی داشت.

وی افزود: ما مطالعات فراتحلیلی پیرامون ساختارهای آموزشی متوسطه دوم در دنیا انجام دادیم و این گزارش را در چندین جلسه با حضور صاحبنظران بررسی کردیم.

معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه در حال حاضر در دنیا دو ساختار متفاوت برای دوره متوسطه وجود دارد گفت: البته به لحاظ تاریخی سه ساختار وجود دارد که ساختار کلاسیک رونقی در دنیا ندارد. در حال حاضر دوساختار مشخص وجود دارد که نخست ساختار مدارس جامع متوسطه است که مدنظر دکتر افروز است و دوم ساختار متوسطه رشته‌ای است. ما تجربه مدارس جامع را قبل از انقلاب داشته‌ایم که به علت عدم توفیق جمع شدند. سهم دو ساختار یاد شده در دنیا برابر است.

زرافشان ادامه داد: در مطالعات فراتحلیلی ساختار آموزشی به لحاظ قطب‌بندی‌های سیاسی، توسعه یافتگی اقتصادی و برنامه درسی بررسی‌هایی انجام دادیم تا نگاه جامعی داشته باشیم و حاصل آن مطالعات نشان می‌دهد کشور ما در منطقه‌ای قرار دارد که به لحاظ تقسیم بندی جغرافیایی، سیاسی و برنامه درسی دارای پیشینه رشته‌ای است و در آن موفق تر بوده است.

وی در ادامه به مروری بر اشکالات ساختار نیمسالی واحدی پرداخت و گفت: یک اشکال مبنایی در تغییر نظام نیمسالی وجود داشت که موجب شکست آن شد؛ معمولا نظام‌هایی که انتخاب واحد در آنها جریان دارد باید مدارس بزرگی باشند زیرا عملا در مدارس کوچک انتخاب درس شکل نمی‌گیرد. در مدارس جامع در کشوری چون ژاپن 170 واحد درسی ارائه می‌شود و دانش آموز با گذراندن 70 واحد فارغ التحصیل می‌شود و انعطاف در انتخاب واحد وجود دارد.

زرافشان افزود: مطالعات نشان می‌دهد هرچه اندازه مدرسه کوچکتر شود قدرت انتخاب و ارائه دروس انتخابی کمتر می‌شود. در تقسیم بندی‌های جهانی مدارس ما جزو مدارس "خیلی کوچک" هستند که امکان ارائه دروس انتخابی در آنها وجود ندارد و دانش آموزان در نظام نیمسالی واحدی هیچ گاه واحد انتخاب نمی‌کردند و انتخاب واحد جنبه اجباری پیدا می کرد.

معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش گفت: ساختارهای آموزش متوسطه را به طور عمیق و علمی بررسی کردیم و با اقتضائات محیطی خودمان تطبیق دادیم. قبل از ما تجربه نیمسالی واحدی در پاکستان اجرا شد ولی یکسال بیشتر دوام نیاورد. در ایران نیز چندین مطالعه انجام شده و ما در نهایت به شیوه سالی واحدی رسیدیم، نقایص را برطرف کردیم و نظام رشته‌ای از سال 92 اجرا می شود اما انعطاف لازم را از دست دادیم. لازمه ایجاد انعطاف در برنامه درسی داشتن مدارس بزرگ است.