آرایش نامتعارف برای پذیرش اجتماعی
«من خودم انتخاب می کنم که چی بپوشم و چه شکلی باشم.» این حرف جوانانی است که با آرایشهای عجیب و قریب در سطح شهر چشم هر بیننده را به خود خیره میکنند.
«من خودم انتخاب می کنم که چی بپوشم و چه شکلی باشم.» این حرف جوانانی است که با آرایشهای عجیب و قریب در سطح شهر چشم هر بیننده را به خود خیره میکنند. عالیه شکربیگی، جامعه شناس درباره آرایشهای غیرمتعارف برخی نوجوان و جوانان می گوید: افرادی که باید فرهنگ و هویت ملی را تکریم میکردند، زمینه آشنایی را برای جوانان فراهم نکردند. به همین دلیل این کاستیها زمینهساز آرایش نامتعارف در جامعه امروز شده است.
امروزه در سطح جامعه برخی نوجوانان و جوانان گرایش به آرایشهای غیر متعارف دارند. این مساله ناشی از چیست؟
اساسا وقتی در جامعه تغییرات ارزشی و نگرشی اتفاق می افتد، پیامد این تغییرات میتواند مدگرایی و آرایشهای غیر متعارف در جامعه باشد. همچنین وقتی دقت می کنیم متوجه میشویم که اغلب آرایشهای غیر متعارف در گروههای سنی نوجوانان و جوانانی شکل میگیرد که بیشتر نیازمند پذیرش اجتماعی و کسب منزلت در جامعه هستند.
بنابراین یکی از اهداف پنهان این گروهها جستوجوی این موارد است، یعنی اینکه بتوانند در جامعه محل توجه قرار بگیرند. با وجود این، گرایش جوانان به آرایشهای غیرمتعارف دو عامل دارد: یکی اینکه آرایش برخی جوانان اقتضای سنشان است، چون میخواهند مرکز توجه باشند.
دوم اینکه ممکن است بحران هویت در میان این گروههای سنی دیده شود، یعنی این افراد به دلیل چندگانگی و تضادهایی که بین نهادهای آموزشی مثل خانواده، نظام آموزش و پرورش، رسانهها و فضای مجازی وجود دارد دچار سردرگمی در کارکرد میشوند، چرا که در واقع هر کدام از نهادها در هدایت نوجوانان و جوانان متفاوت عمل میکنند، به گونه ای که نهاد خانواده آنها را به یک شیوه تربیت میکند و فضای مجازی نیز شیوه دیگری را در پیش میگیرد.
در نتیجه نوجوانان و جوانان دچار بحران میشوند. گرچه این قشر از جامعه هویت ایرانی، ملی، مذهبی و جهانی دارند، اما این هویت کجا و چگونه برای آنها تعریف شده است؟ طبیعتا در این گمشدگی هویت، نوجوانان و جوانان به دنبال گروههای مرجع می روند و از آرایشهای غیرمتعارف آنها الگوبرداری میکنند.
بنابراین علت را میتوانیم در ذهنیت این قشر جستوجو کنیم. در نتیجه نوجوانان و جوانان به سمت اینگونه آرایشها گرایش پیدا میکنند. از آنجا که من تجربه زیستی در کشور آمریکا داشته ام اگر بخواهیم بررسی مقایسهای بین ایران و کشور توسعه یافته آمریکا داشته باشیم، آرایشهای غیرمتعارف در آمریکا خیلی کمتر به چشم می خورد.
ممکن است به لحاظ مدلها و سبک زندگی، نوع پوشش گونه های مختلف را در آنجا مشاهده کنیم، اما آرایشهای غیر متعارف به شکلی که در ایران است در آمریکا نیست و این اتفاق برخاسته از مسائل نوپدیدی در شیوه زندگی جوانان ایرانی است که رخ داده است.
لطفا مساله آرایش غیرمتعارف در برخی نوجوانان و جوانان را در ابعاد روانی و اجتماعی بررسی کنید.
با بررسی بعد روانی در افرادی که آرایشهای غیرمتعارف دارند، به گمشدگی هویت انسانی در جامعه امروز پی می بریم. برای مثال وقتی نوجوانان یا جوانان در درون خانوادهای قرار میگیرند که دچار انواع و اقسام آسیبهای نوپدید هستند، طبیعی است که از لحاظ روانی دچار خلأ شوند.
در واقع این افراد نمیتوانند به ارضای مسائل روحی خود در خانواده پاسخ دهند و از این بابت رنج روحی را تحمل میکنند، چرا که خانواده اولین نهادی است که میتواند شخصیت، تربیت و هویت افراد را بسازد و همین نوجوانان و جوانان وقتی وارد نهادهای آموزشی میشوند، به علت آنکه این نهادها محلی برای زایش و تشدید انواع خشونتهاست این مسائل را از گروه دوستان و همسالان فرا میگیرند. در واقع امروزه یک جور از جا کندگی مکان و فضا در هویت جهانی سیال در میان جوانان دیده میشود که هویت جهانی را تعقیب کرده و از جامعه و فرهنگ خودشان کنده شده اند. متاسفانه افرادی که باید فرهنگ و هویت ملی را تکریم میکردند، زمینه آشنایی را برای جوانان فراهم نکردند.
به همین دلیل این کاستیها زمینهساز آرایش نامتعارف در جامعه امروز شده است. بنابراین وقتی نوجوانان و جوانان در فضای مجازی قرار میگیرند انواع و اقسام ارتباطات را بر قرار میکنند، به گونهای که می خواهند خودشان هویت، سبک زندگی و آرایش ظاهری خود را انتخاب کنند. در واقع اساسا امروز جامعه ما یک جامعه جهانی شده است که در بستر جهانی شدن قرار دارد و ارزشها، هنجارها و رویارویی سنت و مدرنیته مباحثی در بستر اجتماع هستند که آرایشهای غیرمتعارف برخی نوجوانان و جوانان حاصل انعکاس ذهنیت آنها در این بستر است.
بنابراین این مسائل میتوانند زمینهساز آرایشهای نامتعارف و خلاف عرف در جامعه باشند. نکته دیگر اینکه ما در آرایشهای نامتعارف ممکن است به نوعی تغییر ارزشی و نگرشی داشته باشیم. جوانان ما قرار نیست همان مسیری را جلو بروند که نسل پیشین رفته اند. از دید ما برخی آرایشها غیر متعارف است، اما از دید خودشان اینگونه نیست. شاید در این زمینه تحلیل های روانشناسان تا حدی جوابگو باشد، اما اصل قضیه مطالعاتی است که باید روی کنش ها و واکنش های نوجوان و جوانان با آرایش غیرمتعارف صورت بگیرد.
برای مقابله با این پدیده خارج از عرف راهکاری وجود دارد؟ و عموما نقش خانوادهها در این زمینه چیست؟
تغییرات نگرشی و ارزشی مانند سیلی است که آمده و ممکن است در این مسیر خیلی از ارزشها و نگرش های سنتی را تخریب کند. من نمیتوانم هیچ راهکاری را در این زمینه ارائه بدهم و بگویم که آینده چگونه باشد یا چه کار کنیم که این نسل مثل نسل پیشین فکر کنند، چون اکنون نوجوانان و جوانان ما در بستر تحولات اجتماعی قرار دارند. اساسا تحولات اجتماعی از نهاد خانواده شروع میشود و بعد به اجتماع راه پیدا میکند.
بحث کلیدی که باید به آن توجه کنیم خانواده است. خانواده امروز رهبریت تحولات جامعه را به عهده گرفته است، چون شکاف را بین ساختار و عاملیت می بینیم و این ساختارهای اجتماعی به گونه ای حرکت میکنند که عموم جامعه نتوانسته اند با آنها ارتباط برقرار کنند. در واقع کارکرد ساختارهای اجتماعی نتوانسته سرمایه اجتماعی را در میان مردم ایران ایجاد کند. بنابراین مردم ایران می خواهند به گونه ای زندگی کنند که دوست دارند.
ما امروزه با دوگانگی در زندگی مواجهه هستیم. از یک طرف ساختارهای اجتماعی قصد دارند که در جامعه یکسان اندیشی را تحمیل کنند و یکپارچگی را در سبک زندگی به وجود آورند و از طرف دیگر خانوادهها هم در مقابل تغییر نگرش ها مقاومت دارند. به همین دلیل شاهد آرایش نامتعارف در سطح جامعه هستیم.
بنابراین صدای این مساله از درون خانواده بلند میشود. حالا باید دید چه عواملی در خانواده این تحولات را ایجاد کرده است که این عوامل ابزارهای نوین ارتباطی، مدگرایی، زندگی شهرنشینی و تحصیلات بالا میان نوجوانان و جوانان است. همچنین فرد گرایی هم میتواند از تحولات اجتماعی و پیامد تغییرات ارزشی در جامعه ایران باشد.
باید به همه این موارد در زمینه شکل گیری آرایش غیرمتعارف در جامعه ایرانی توجه کنیم. اگر ما نپذیریم که علت آرایشهای غیرمتعارف از جانب نهادهای خانواده، آموزشی، فرهنگی و مسئولانی است که طی چهار دهه در ساختار اجتماعی جامعه بودند، دائما جایشان را عوض کردند، با ایده های سنتی راه خود را پیش بردند و با ایده های جدید جذب ساختارهای اجتماعی نشدند، اشتباه از ماست.
بنابراین اگر ایده های جدید در ساختار اجتماعی تزریق شوند و به بحث تغییرات ارزشی و نگرشی با تعامل بیشتری نگاه می کنیم دیگر از آرایشهای غیرمتعارف به عنوان ایراد و مساله اجتماعی نام نمی بریم.
ارسال نظر