آمارهای اعلام شده توسط نهاد های ذیربط موید افزایش یک درصدی طلاق و کاهش شش درصدی ازدواج است.
امری که به روشنی نشان دهنده دلایل نگرانی هایی است که کارشناسان مسائل اجتماعی از آن به عنوان تهدیدی جدی یاد می کنند،تهدیدی که کانون و بنیان خانواده را هدف قرار داده و با اوصاف و شرایط فعلی،وضعیت نگران کننده تر از سنوات گذشته به نظر می رسد.
بر اساس آنچه اخیرا دستگاه های مسئول اعلام کرده اند در 12 ماهه سال 1394 ،164 هزار و 912 طلاق در کشور ثبت شده است و این به معنای وجود تضادها،تعارضات،تنش ها و مناقشات بسیار میان زوجین است،زوج هایی که نتوانسته اند مشکلات و عدم تفاهمات خود را حل و فصل کنند و در نهایت چاره را در گسست روابط و جدایی جستجو کرده اند.
این مکروه ترین حلال خدا،حالا در شرایط فعلی جامعه،کم کم به امری مبدل می شود که دیگر مثل سابق تامل برانگیز نیست،به واقع اگر در گذشته تعجب و حیرت،بازخورد شنیدن چنین اخباری بود،اما امروزه رفته رفته به سمت و سویی می رویم که اگر نگوییم طلاق عادی شده ،اما دیگر مانند گذشته حیرت آور نیز نیست و این به معنای زدوده شدن قبح از این واقعه تلخ و نامیمون است.
*رشد فزاینده طلاق با نیم نگاهی به آمار سالهای گذشته محرز می شود
150 هزار طلاق در سال 91 ،155 هزار مورد در سال 92 ،سال93 ،163 هزار طلاق و در سال 94 بیش از 163 هزار طلاق،این روند رو به رشد تلخی خاص به خود را در دل نهان دارد،تلخی که می تواند به اعتیاد کودکان کار،بزه مشکلات روحی و روانی واخلاقی منتهی شود.
البته لزوما تمامی طلاق ها به ورطه سقوط کشیده نمی شود،بوده اند افرادی که با اتخاذ تصمیم طلاق،خود را از وضعیتی بغرنج و غیر قابل عمل رهایی بخشیده اند و فصلی نو را در زندگی خود ورق زده اند،اما مصادیق و نمونه های آن بسیار معدود و اندک بوده است.
چندی پیش،احمد تویسرکانی در نخستین نشست خبری سال 95 با اشاره به آمار و اعداد و ارقام طلاق در سال 94،پرده ای دیگر از واقعیات تلخ اجتماعی جامعه فعلی ایران را کنار زد.
طیف سنی افراد طلاق دهنده یا طلاق داده شده نیز در نوع خود قابل توجه است،بر اساس ارزیابی های انجام شده، عمده ازدواج های ثبت شده در سال 95 برای مردان بین سنین 25 تا 29 سال ثبت شده و برای زنان نیز این رقم بین 20 تا 24 سال برآورد شده است.
در نگاه اول چنین به نظر می رسد که مشتریان ازدواج کم نیستند و همچنان اعداد و ارقام امیدوار کننده است،اما روی دیگر سکه ازدواج طلاق است،گسست و جدایی که در طیف سنی 30 تا 34 سال برای مردان و 25 تا 29 سال برای زنان برآورد شده و حال به این اعداد بیفزایید سیر نزولی ازدواج و رشد صعودی طلاق در طول سالهای گذشته را که به مخاطره ای جدی در حوزه اجتماعی تبدیل شده است.
*اشتیاق بیشتر دیپلمه ها و زیردیپلمه ها به ازدواج و طلاق
بررسی ها و ارزیابی های مطالعاتی،موید غلبه افراد با تحصیلات دیپلم و زیردیپلم در عرصه ازدواج در مقایسه با افراد با تحصیلات بالاتر همچون فوق دیپلم،کارشناسی،ارشد و...است.
همچنان که این افراد(دیپلم و زیر دیپلم ها)در طلاق نیز پیشتازند و این موید این امر است که مطالعات و بررسی کافی در امر ازدواج حاصل نشده،آنچنان که در طلاق ها و جدایی ها نیز عدم توفیق در حل مشکلات خود،معضلی جدی و قابل توجه است.
آمار به خوبی گویای این ادعا است،در سال 94،قریب به 66هزار مورد از ازدواج ها میان زوجین با تحصیلات دیپلم و زیر دیپلم ثبت شده،آنچنان که عامل و بانی بیشترین طلاق ها نیز از همین طیف و گروه بوده است.
رئیس سازمان ثبت،اسناد و املاک کشور در تشریح عمده ترین دلایل طلاق در کشور عنوان می کند:عدم برخورداری از تفاهم و سازش(بیش از 34 درصد)،دخالت خانواده ها(بیش از 7/13 درصد)، محقق نشدن یکی از شروط عقد(بیش از 4 درصد)و اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی نیز به همین میزان (بیش از 4 درصد ) طلاق را به خود اختصاص داده است.
*نیم نگاهی به مهریه هایی که هم داده شده و هم گرفته شده است
از مدت ها پیش مصطلح شده که مهریه را که داده و که گرفته،اما نمی شود از طلاق سخن گفت و یادی از مهریه نکرد،مهریه که علیرغم عندالمطالبه بودن آن،بصورت عندالاستطاعه در برخی دادگاه ها اخذ می شود.
اعداد و ارقام برآورد شده موید این امر است که همچنان سکه،اصلی ترین شاخص تعیین مهریه محسوب می شود،بطوریکه 62 درصد مهریه های ثبت شده سکه طلا بوده و نیمی از عروس ها هنوز به مهریه بالاتر از 114 سکه اعتقاد دارند.
مهریه هایی که بسیاری را به کنج زندان انداخته،زیرا ساده اندیشانه مورد قبول واقع شد و گمان این بوده که دادنی نیست،اما حالا ثابت شده اگر داده نشود امکان به حبس کشیده شدن داماد سابق غیرممکن نخواهد بود.
* لزوم آموزش مهارت های زندگی
فارغ از بررسی جزئیات،اما اصلی ترین عامل ظهور و بروز طلاق به عدم آشنایی به مهارت های زندگی باز می گردد،آموزش و آموختن راهکار و شیوه های کنترل خشم،مهار مشکلات،حل و فصل تعارضات و اختلافات از اصلی ترین مواردی است که با تکیه بر آن می توان به این امر امیدوار بود که کانون گرم خانواده بدون وارد شدن آسیبی به آن حفظ شود،آسیبی که پس لرزه های آن گاهی ابعاد وسیع تری از جامعه را در بر می گیرد و خود به عاملی مولد برای بروز دیگر ناهنجاری ها مبدل می شود.
ارسال نظر