کتاب زنان در شرایط بحرانی منتشر شد
چگونه حضور زن امدادگر در ایجاد ارتباط بهتر با دیگر زنان مصدوم و کودکان و برگرداندن آرامش سریعتر به آن فضای سخت، موثر است. چقدر شنیدن صدای یک زن امدادگر برای زنان در بحران که دیگر این سدهای فرهنگی در بین نیست میتواند حیاتبخش باشد و «چگونه یک موقعیت مشترک میتواند برای زنان پیامدها و دغدغههای متفاوت از مردان و دیگر گروههای جامعه ایجاد کند» به همین نسبت چه میزان باید در برخورد صحیح با شرایط ویژه دختربچهها و دختران نوجوان آگاهانه عمل شود.
زنان در شرایط بحرانی نوشته سارالقمانی که در این کتاب تجارب زیسته خودرا به عنوان امدادگر در مواردی مثل زلزله اذربایجان نگاشته،توسط نشرشیرازه منتشر شد. در کتاب «زنان در شرایط بحرانی» به موضوع مشخص امداد برای زنان در شرایط بحران پرداخته شده که برخاسته از تجربیات چند بحران اخیر در ایران است. از این رو ضرورت اتخاذ یک رویکرد جدید و مناسب لازم به نظر میرسد.
مولف در مقدمه این کتاب مینویسد: «تو چرا رفته بودی؟»، «بم، الان جای زنها نیست»، «واقعاً بم بودی؟» 25 ساله بودم که بم لرزید. دی ماه 1382. همان روز اول دکتر اقلیما استاد دانشگاهام همه بچههای کلاس را جمع کرد. یک اتوبوس دختران و پسران جوان مددکار اجتماعی راهی «بم» شدیم. شهری که وصف آن را زیاد شنیدهاید. اما آنچه آن روزها بیشتر از همه ذهن مرا به خود مشغول کرد ناامنی شهر بود و پادگانی شدن آن. نسبت میان مردانه شدن شهر با ناامنی چه بود؟ به وضوح متوجه میشدی هیچ نهادی به ضرورت حضور زنان امدادگر اهمیت نمیدهد. از دید همه، کارها مردانه بود. سخت و خطرناک. خیلی از نقاط شهر خالی از زن شده بود. زنان بمی با دیدن مددکاران زن از چادرها بیرون میآمدند و با آنها گفتوگو میکردند. بهخوبی میشد حس کرد هر جا که زنان امدادگر با روحیه و پرتوان حضور دارند تنش میان افراد محلی و غیرمحلی کمتر میشود. زنهای داغدار و بهتزده از لاک خود بیرون میآمدند و کودکان غمزده با حضور زنان امیدی در چشمانشان راه مییافت.
در بخش اول کتاب به رابطه بین جنسیت و بحرانهای ناشی از حوادث طبیعی پرداخته و سعی شده با ذکر تجربیات زیست شده در سراسر دنیا ضرورت پرداختن به امدادرسانی در بحرانها را با رعایت وضعیت متفاوت زنان نسبت به مردان نشان دهد. مولف در بخش دوم به ارائه نکاتی در ارتباط با نحوه امدادرسانی به زنان در شرایط بحرانی پرداخته و کوشیده با گریز زدن به موقعیتها و ابعاد مختلف زندگی، هنگام و پس از وقوع زلزله یا سیل نشان دهد چگونه یک موقعیت مشترک میتواند برای زنان پیامدها و غدغههایی متفاوت از مردان و دیگر گروههای جامعه ایجاد کند. در ادامه با نگاهی به شرایط کلی کودکان، فارغ از جنسیت بر اهمیت توجه به وضعیت ویژه دختربچهها و دختران نوجوان تاکید کرده و در آخر به بحث مهم و کلیدی ضرورت مشارکت اجتماع محلی و توانمندسازی زنان در حد مجال این نوشتار اشاره و منابعی برای مطالعه بیشتر معرفی شده است.
نگارنده در همراهی با دیگر نهادهای امداد، در وضعیت اضطراری به موضوع بسیار حساسی برمیخورد که شاید تاکنون تا به این حد ملموس و آگاهانه تجربه نشده بود. مشاهده موانع جنسیتی و فرهنگیای که عمدتاً موجب میشود زنان آسیبدیده منع شده یا نتوانند بهراحتی از امدادگران مرد کمک بخواهند. زاویه دیگری را در این مبحث گشود که حاصل آن لزوم اتخاذ رویکرد جنسیتی در زمانه امدادرسانی به زنان در شرایط بحرانی و درنظرگرفتن ویژگی فرهنگی، بستر اجتماعی و بینش موجود خاص ما در ایران شد. با توجه به نکاتی که در پژوهش حاضر به دقتآورده شده است مشخص میشود چرا لازم است اولویت نهادهایی همچون هلال احمر در اقدام فوریتی اولیه، گسیل زنان امدادگر در اولین گروه امدادگران باشد.
شماره جدید هفته نامه شهر امید را اینجا بخوانید.
ارسال نظر