گزارشی از زندگی یک زن کارآفرین
یک کارگاه کوچک راه اندازی کرد که سه چرخ خیاطی بیشتر نداشت،همین کارگاه که در آمدش به چند چرخ خیاطی وابسته بود به مرور بزرگتر شد و مریم برای پرداخت رهن کارگاه دوباره از کمیته امداد یک وام 10 میلیون تومانی گرفت. وامی که به گفته ی مریم خیلی به او کمک کرد تا از پس زندگی برآید، مریم صاحب کار شد.صاحب کاری که نزدیک سی نفر برای او خیاطی می کنند.
هنگامی که ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد، زندگی روی خوشی به او نشان نداد مجبور بود در کارگاه های خیاطی کارگری کند وقتی که از همسرش هم جدا شد مسوولیتش چند برابر شد.
مریم رئوفی، 39 سال دارد، استانهای شمالی کشور به دنیا آمده است اما در اسلامشهر زندگی می کند.روزهای سختی را در زندگیش سپری کرد. مهر طلاق هم که بر شناسنامه اش خورد، روزهایش سخت و سختر شد. دیگر مسوولیت دو فرزند را هم بر دوش داشت.دیپلم خیاطی دارد، مدرک و مهارتی که در روزهای سخت زندگی به فریاد او رسیدتا بتواند گلیم خود را از آب بیرون بکشد.روی پای خود ایستاد با یک مدرک مهارتی و کمک کمیته امداد امام خمینی (ره).
هیچ پس انداری نداشت که بتواند کاری انجام دهد تنها یک چرخ خیاطی داشت که در خانه خیاطی می کرد، با وجود کمی سرمایه می توانست با مهارتی که دارد کاری را برای چرخیدن چرخ های زندگیش کند. به سراغ کمیته امداد امام خمینی (ره) رفت، پناهگاهی که امام(ره) برای نیازمندان بنیان گذاری کرد، توانست از این نهاد وام اشتغال دریافت کند و با همین وام توانست کارگاه کوچیکی راه اندازی کند، شش سال پیش مراجعه موردی به کمیته امداد داشت اما وضعیت زندگیش به گونه ای بود کمیته امداد او را تحت پوشش خود قرار داد تا مریم بتواند با وامی که دریافت کرده است از پس زندگی برآید.
یک کارگاه کوچک راه اندازی کرد که سه چرخ خیاطی بیشتر نداشت،همین کارگاه که در آمدش به چند چرخ خیاطی وابسته بود به مرور بزرگتر شد و مریم برای پرداخت رهن کارگاه دوباره از کمیته امداد یک وام 10 میلیون تومانی گرفت. وامی که به گفته ی مریم خیلی به او کمک کرد تا از پس زندگی برآید، مریم صاحب کار شد.صاحب کاری که نزدیک سی نفر برای او خیاطی می کنند.
به خبرنگار شبستان می گوید:از سال 89-90 با سه چرخ شروع کردم در حال حاضر 18 تا چرخ خیاطی دارم و 20 خانم در کارگاه و تعداد 10 نفر نیز در خانه کارهای خیاطی ما را انجام می دهند.تمام کارگرانم خانم هستند.
تمام کارگرن خانم رئوفی زن هستند، زنانی که همانند مرد مسوولیت خانه و خانواده را بردوش گرفته اند، مدد جو کمیته امداد نیستند اما یا پدر ندارند یا همسر یا همسر و پدرشان از کار افتاده اند و نمی توانندهزینه های زندگی را بپردازند، آنان به همت این کار آفرین خرج زندگی خود را در می چرخانند.
خیاط هایی که همانند مریم روزهای سختی را در زندگی تجربه می کنند اما همین کارگاه و داشتن صاحب کاری همانند خانم رئوفی آنان را در آینده ای نه چندان دور می تواند کار افرینی کند که چرخ زندگی دیگران را هم بچرخانند.
مریم کارگاه خیاطی را از 6 سال گذشته با هزاران مشکلاتی که داشت راه اندازی کرد و پا به پای کارگرانش کار کرد، حتی اکنون که زندگیش بر وفق مراد است نیز همپای دیگر خیاط ها کار می کند، به بازار برای خرید پارچه می رود، خود خیاطی می کند و در نهایت در بازار توزیع می کند.
رئوفی خیاطی کردن را دوست نداشت، اما تنها راه در آمد زایی و چرخاندن زندگی همین مهارت بود،او به کسانی که روزهای سختی را می گذرانند توصیه می کند؛ حتما یک مهارت یاد بگیرند، با یک مهارت می توانند وضعیت زندگی خود را تغییر دهند.
او گذر زمان را بهترین راه حل مشکلات روزهای سخت زندگی می داند و می گوید: به تدریج مشکلات حل می شود و با نشستن و غصه خوردن کاری از پیش نمی رود؛باید از کمترین ها شروع کرد تا به موفقیت رسید.
هفته نامه شهر امید را از روزنامه فروشی ها بخواهید
ارسال نظر