مصحف فاطمه (س) چیست+پاسخ امام صادق (ع)
فاطمه (س) پس از رسول خدا (ص) ۷۵ یا ۹۵ روز زندگى کرد و بر اثر از دست دادن پدر، دچار اندوهى شدید شد. جبرئیل براى تعزیت نزد حضرت مىآمد و ایشان را از حوادثى که درباره فرزندانشان رخ مىدهد، آگاه مىکرد و امام على (ع) آنها را مىنگاشت.
به گزارش پارس به نقل از فارس، مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه علمیه قم در پاسخ به سؤال « مصحف فاطمه چیست؟ آیا خبر مصحف فاطمه در منابع شیعى حکایت از تحریف قرآن موجود دارد؟ » یادداشتی در اختیار خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس قرار داده که متن آن را تقدیم مخاطبان گرامی می کنیم:
*کم و کیف مصحف فاطمه به روایت امام صادق (ع)
منابع شیعى حکایت از وجود مصحفى دارند که در آن مجموعه حوادث آینده ثبت شده است، پس از وفات رسول خدا (ص) اخبار این مصحف توسط جبرئیل بر زهراى مرضیه (س) آورده و به خط امیرمؤمنان امام علی (ع) ثبت مى شده است -و به همین دلیل زهراى مرضیه (س) را « محدَّثه» مى نامند-این مصحف یکى از میراث هاى اهل بیت (علیهم السلام) است. در کتاب کافى از امام صادق (ع) نقل است: فاطمه (س) پس از رسول خدا (ص) هفتاد و پنج روز زندگى کردند و بر اثر از دست دادن پدر، دچار اندوهى شدید شدند، جبرئیل براى تعزیت نزد ایشان مى آمد… و ایشان را از حوادثى که درباره فرزندانشان رخ مى دهد آگاه مى کرد و امام على (ع) آن ها را مى نگاشت و این ها- این نگاشته ها- مصحف فاطمه (س) است. (۱)
به همین مضمون روایات زیادى در مدارک شیعه وجود دارد، (۲) کلمه « مصحف» در این روایات به همان معناى لغوى (مجموعه اى از نوشته ها که بین دو جلد قرار دارد) است، در منابع اهل سنت نیز، گاهى کلمه مصحف به همین معنا به کار رفته است، مانند مصحف خالد بن معدان (م. ۱۰۴ ق. ) که درباره وى گفته اند: دانش خالد بن معدان در مصحفى ثبت شده بود که داراى دکمه و دستگیره بود (۳) و یا کلمه « المصاحف» درباره کتاب « المصاحف» ابن ابى داود که در آن مباحثى درباره مصاحف صحابه وجود دارد.
این بحث که آیا پس از وفات رسول خدا (ص) امکان فرود جبرئیل یا هر فرشته دیگر وجود دارد و یا این امر در مورد شخص زهراى مرضیه (س) به وقوع پیوسته است، مجال دیگرى را مى طلبد. اجمالاً باید گفت: طبق مدارک فریقین این امر در مقام ثبوت و امکان، محرز است و در مقام وقوع و اثبات نیز به صورت صریح در احادیث شیعه وارد شده است و جاى انکار نیست، (۴) هم چنین به صورت استنتاج از چند مقدمه از مدارک اهل سنت نیز این امر قابل اثبات است و جایى براى تردید باقى نمى گذارد، خلاصه این مقدمات بدین شرح است:
الف) امکان وجود محدَّث -مردانى که فرشته با آنان سخن مى گوید بدون آنکه آنان نبىّ باشند- (۵) در این امت وجود دارد، بخارى در صحیح خود حدیثى از پیامبر اکرم (ص) در این زمینه نقل کرده است (۶) و از قول ابن عباس نیز نقل مى کند که وى آیه شریفه ۵۲ سوره حج را چنین قرائت کرده است: « وَما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُول وَلا نَبِیّ ولا محدَّث إلاّ إذا تمنّى« (۷) جملگى این احادیث در زمره احادیث صحیح به شمار مى آیند. (۸)
ب) زهراى مرضیه (س) « سیدة نساء أهل الجنّة» است، این حدیث با طرق گوناگون در مدارک اهل سنت وارد شده است؛ از جمله در صحیح بخارى، باب مناقب فاطمه (۹) ابن حجر نیز در شرح این حدیث به برخى از اسانید آن اشاره کرده است. (۱۰)
بنابراین، اگر فرشتگان با مریم (س) سخن مى گویند به دلیل آن است که مریم، پاکدامن و سرور زنان عصر خود و برگزیده از ناحیه خداست، همان طور که قرآن درباره مریم مى فرماید: « وَإِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفاکِ وَطَهَّرَکِ وَاصْطَفاکِ عَلى نِساءِ الْعالَمِینَ» ، (۱۱) هنگامى که فرشتگان به مریم گفتند: اى مریم خداوند تو را برگزید و پاک کرد و بر زنان جهانیان برگزید.
درباره زهراى مرضیه (س) به طریق اولویت چنین امرى امکان داشته است؛ چون هیچ دلیلى بر اختصاص مقام « محدَّثه» به امت هاى پیشین ندارد و زهراى مرضیه (س) سرور بانوان بهشتى و یا طبق روایات دیگر، سرور بانوان جهانیان است. (۱۲)
با این وجود برخى از سلفیان، مانند احسان الهى ظهیر (۱۳) ، محمد مال الله (۱۴) و… که هرگز نمى توان آنان را محقّقان بى طرف نامید، از کلمه مصحف که اشتراک لفظى است، سوء استفاده مى کنند و آن را حمل بر معناى قرآن مى کنند و مى گویند: شیعه قرآنى دارد که نام آن « مصحف فاطمه» است و از آن جا که این مصحف به لحاظ محتوا با قرآن موجود به کلى متفاوت است، پس قرآن شیعه، قرآنى دیگر است!
محمد مال الله مى نویسد: قرآن نزد شیعه، سه برابر قرآن موجود است و در آن هیچ حرفى از این قرآن نیامده است، ابوجعفر کلینى در کتاب کافى خود از ابوبصیر، و وى از ابو عبدالله (ع) چنین نقل مى کند: ابو عبدالله گفت: نزد ما مصحف فاطمه است، آنان چه مى دانند مصحف فاطمه چیست؟ گفتم: مصحف فاطمه چیست؟ فرمود: مصحف فاطمه ۳ برابر قرآن شماست، به خدا سوگند در آن مصحف حرفى از این قرآن نیست. (۱۵)
سپس در ادامه مى آورد: اجماع اهل سنت بر این است که هر کس حرفى از قرآن را انکار کند، یا بر این پندار رود که نقصان و تبدیلى در قرآن رخ داده، کافر شده… ، چه رسد به ادعاى شیعه که مى گوید: قرآنى هست که حرفى واحد از این قرآن در آن نیست! ! (۱۶)
این نوع داورى ها که ریشه در جهل یا تجاهل، همراه با کینه ورزى دارد، موجب بدبینى مسلمین به یکدیگر و آثار بسیار زشت در بین آنان خواهد شد، ناگفته نماند در یکى از منابع شیعى چنین آمده است: از اهل بیت خبر رسیده که عثمان بن عفان -در هنگام رخداد توحید مصاحف- از امام على (ع) مصحف فاطمه را که با اشاره پدر تدوین کرده بود، طلب کرد و آن را با مصاحف دیگر که در دست صحابه بود تطبیق داد و… . (۱۷)
مؤلف، این واقعه را از کتاب دیوان دین و آن نیز از کتاب تاریخ طبرستان (تألیف محمد بن محمود آملى که از مورخان قرن هفتم است) نقل کرده است، (۱۸) هر چند در تاریخ طبرستان چنین مطلبى به چشم نمى خورد، لیکن، اگر چنین امرى مسجّل باشد، حکایت از قرآنى دارد که زهراى مرضیه (س) در زمان حیات پدر تدوین کرده اند، شاید از همین روست که ایشان در فرازى از خطبه خود، تعبیر « وعندنا کتاب الله» … کتاب خدا نزد ماست (۱۹) را به کار برده اند.
اما باید توجه داشت که، به طور قطع، این مصحف که به اشاره رسول خدا (ص) و در زمان حیات ایشان تدوین شده، همین قرآن است و غیر از مصحفى است که پس از وفات رسول خدا (ص) با املاى حضرت فاطمه (س) و خط امام على (ع) نگاشته شده و به کلى از قرآن جداست.
متأسفانه، باز برخى از سلفیان تجاهل می ورزند و با چشم پوشى از این نکته که (بنا به اسناد و مدارک) این ها دو مصحف اند و هر کدام در زمان و موضوع خاص تدوین شده اند، براى رسیدن به نتایج و اهدافى ناشایست و شگفت آور، این دو را با یکدیگر خلط مى کنند. (۲۰)
*پی نوشت ها:
۱. ابوجعفر کلینى، همان: ج ۱، ص ۲۴۱، رقم ۵، و ص ۲۴۰، رقم ۲.
۲. ر. ک: محمد باقر مجلسى، بحار الانوار، ج ۲۲، ص ۵۴۶ و ج ۲۶، ص ۳۸ به بعد.
۳. ر. ک: ابن ابى داود سجستانى، کتاب المصاحف، تصحیح ارتور جفرى، ص ۱۲۴ ۱۳۵.
۴. ر. ک: محمدباقر مجلسى، بحار الانوار، ج ۲۲، ص ۵۴۶ و ج ۲۶، ص ۳۸ به بعد و سلیمان بن اشعث، کتاب المصاحف، تصحیح آرتور جفرى، ص ۱۲۴ ۱۳۵.
۵. ر. ک: احمد ابن حجر، فتح البارى، ج ۷، ص ۵۰، باب فضائل الصحابة. براى توضیح بیش تر درباره امکان « محدَّث» در این امت و مسائل جانبى آن ر. ک: علامه امینى، الغدیر، ج ۵، ص ۴۲ ۵۱.
۶. ر. ک: احمد ابن حجر، فتح البارى، ج ۷، ص ۴۲، رقم ۳۶۸۹.
۷. همان، ج ۷، ص ۴۲.
۸. همان، ج ۷، ص ۵۱.
۹. همان، ج ۷، ص ۱۰۵، باب مناقب فاطمه، رقم ۳۷۶۷.
۱۰. همان، ج ۷، ص ۱۰۵.
۱۱. سوره آل عمران (۳) ، آیه ۴۲.
۱۲. ر. ک: سید مرتضى فیروز آبادى، فضائل الخمسة من الصحاح الستة و غیرها من الکتب المعتبرة عند اهل السنة والجماعة، باب « ان فاطمة سیدة النساء وافضلهن» ج ۳، ص ۱۶۹ ۱۷۷.
۱۳. احسان الهى ظهیر، الشیعة والقرآن، ص ۳۲.
۱۴. محمد مال الله، الشیعة و تحریف القرآن، ص ۶۱.
۱۵. همان، ص ۶۲ ۶۳.
۱۶. همان، ص ۱۶۳.
۱۷. سید عبد الرضا شهرستانى، المعارف الجلیة، ص ۱۹.
۱۸ حبیب الله نوبخت، دیوان دین در تفسیر قرآن مبین، ص ۵۲.
۱۹. ر. ک: ابن ابى طاهر طیفور، کتاب بلاغات النساء، ص ۲۸ و على بن عیسى الإربلى، کشف الغمة فى معرفة الأئمة، تعلیق سید هاشم رسولى، ج ۲، ص ۴۸۳.
۲۰. ر. ک: ناصر قفارى، اصول مذهب الشیعة، ص ۲۶۸.
ارسال نظر