مقام معظم رهبری بارها تاکید کردند که مردم از لحاظ سلامت باید در وضعیت قابل قبول باشند و بیمار و خانواده اش نباید دغدغه و رنجی، جز رنج بیماری داشته باشند.

متاسفانه باز شاهد بی مهری مسئولین نسبت به یک بیمار هستیم.دختر نوجوان افغانی که جز خدا هیچ کس را ندارد.دختری که دو کلیه خودش را از دست داده است و باید سریعا پیوند کلیه بشود تا بتواند زنده بماند.خدیجه که در بیمارستان مفید تهران بستری است می گوید یک فرد خیر ایرانی پیدا شد که به من کلیه اهدا کند ولی متاسفانه می گویند قانون اجازه اهدا کلیه یک ایرانی به افغانی را نمی دهد و با هزار بدبختی یک فرد افغانی پیدا کردیم که به من کلیه بدهد ولی این شخص 20میلیون تومان پول می خواهد و من هزینه بیمارستان را ندارم بدهم چه برسد به این هزینه و هیچ کاری نمی توانم بکنم جز اینکه منتظر بمانم تا بمیرم...

صحبت های این دختر نوجوان بسیار دردناک و ناراحت کننده است.دختری که لحظه شماری می کند تا زودتر بمیرد و دیگر زجر بی پولی نکشد.

رهبر معظم انقلاب چندی پیش دستور داده‌اند که همه کودکان افغانستانی، چه آنها که دارای شرایط قانونی حضور در ایران هستند و چه آنها که مدارک قانونی حضور در ایران را ندارد باید در مدارس دولتی ثبت‌نام شوند و این یک تصمیم بزرگ و تاریخی بود.

البته برای همه کسانی که روش و منش رهبر معظم انقلاب سر مسئله « مهاجرین افغانستانی» را دنبال می‌کنند مسئله عجیبی نیست. مرور فقط همین 2 سال اخیر نشان می‌دهد که رهبر انقلاب با دستور به «تکریم همه مهاجرین افغانستانی» و بیان جمله «تهران؛ خانه افغانستانی‌هاست»، مشخص کرده بودند که سیاست عالی نظام جمهوری اسلامی در مواجهه با مهاجرین افغانستانی، همچنان طبق آرمان‌های اولیه انقلاب تدوین می‌شود و کم‌کاری‌ها و بدکاری‌های مدیریت بی‌آرمان و بوروکراتیکی که مهاجرین را به‌چشم «بیگانگان» نگاه می‌کند، انحراف از آرمان‌های انقلاب است و شخص رهبری جلوی این انحراف ایستاده است. و حالا این دستور، سند تضمین‌شده دیگری بر اولویت نگاه انسانی و اسلامی، در تصمیم‌گیران اصلی نظام‌ جمهوری اسلامی است.

جناب آقای هاشمی، وزیر محترم بهداشت انتظار می رود شما نیز به عنوان یک ایرانی به کمک این دختر افغانی بروید و دست پدرانه بر سر این دختر بکشید و آرزوی مرگ او را به امید و شادی تبدیل کنید.