چرا محکومیت فائزه هاشمی کامل اجرا نمیشود؟
فائزه هاشمی به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به شش ماه حبس و پنج سال محرومیت از فعالیتهای سیاسی، فرهنگی و مطبوعاتی محکوم شد.محکومیتی که فقط بخش اول آن اجرا شد و بخش دوم آن تا امروز اصلا اجرا نشده است.
فائزه هاشمی فرزند سوم آیتالله هاشمی رفسنجانی، فروردین سال 90 در گفتوگو با یکی از سایتهای ضد انقلاب و معاند نظام، با اشاره به انتشار فیلم فحاشی یک نفر به او در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) گفته بود: در زمان شاه این شعبان بیمخ و دار و دستش بودند که مثل همین اراذل و اوباش با رفتار وحشیانه و جمع کردن رجالهها و لاتها (البته نمی دونم کلمه لات برای این افراد مناسب هست یا نه؟) با مخالفان خودشون برخورد می کردند. حالا هم متأسفانه همون ادبیات و همون روش با نام اسلام، انقلاب، دفاع از ارزش ها و این حرفها انجام میشه. اداره مملکت الان با همین رجالهها و اراذل و اوباش است. آدم چی میتونه به این جریان بگه و چه انتظاری میتونه داشته باشه؟ با این تفاوت که شعبون بی مخ یه نفر بود با یه دسته اراذل اما اینها الان شبکه ای هستند و با تعداد زیاد در همه شهرها و گسترده عمل می کنند. چون من ابتدای سخنانم هم گفتم که این کارها همه سازماندهی شده هستند و خودسر نیستند. اختصاص به منم نداره، تو این چند سال با خیلی ها از همین برخوردها صورت گرفته. حمله به من استثنا نبوده، این جریان حاکم است که به اعتقاد من سازماندهی شده است و محکومیت آن هم فیلم است.
او که پیشتر نیز سابقه اینگونه اتهامزنیها را داشت، کاسه صبر دستگاه قضایی را لبریز کرد تا اینکه حجتالاسلام و المسلمین غلامحسین محسنیاژهای، اردیبهشت سال 90 از تشکیل پرونده قضایی علیه فائزه هاشمی به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام خبر داد.
پرونده دختر آیتالله هاشمی رفسنجانی پس از طی کردن مراحل تحقیقات مقدماتی در دادسرا و صدور کیفرخواست، برای رسیدگی به شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی صلواتی ارسال شد و دادگاه نیز 23 مرداد را برای روز محاکمه تعیین کرد؛ اما در این تاریخ به دلیل تقاضای استمهال وکیل فائزه هاشمی، جلسه دادگاه برگزار نشد و محاکمه به 21 شهریور موکول شد.
اما 21 شهریور هم دادگاه فائزه هاشمی برگزار نشد و با درخواست مجدد وکیل مدافع فائزه و موافقت قاضی، جلسه دادگاه به سوم دی 90 موکول شد؛ در نهایت روز محاکمه فرا رسید و فائزه هاشمی به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به صورت غیرعلنی در شعبه 15 دادگاه انقلاب محاکمه شد.
سه روز پس از برگزاری دادگاه، شعبه 15 دادگاه انقلاب درباره این پرونده تصمیم خود را گرفت و فائزه هاشمی به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به شش ماه حبس و پنج سال محرومیت از فعالیتهای سیاسی، فرهنگی و مطبوعاتی محکوم شد. محکومیتی که بخش نخست آن یعنی شش ماه حبس، پس از تایید حکم از سوی مرجع تجدیدنظر، دوم مهر سال 91 اجرا و فائزه هاشمی روانه اوین شد.
جدا از ماجراهایی که این فرزند آیتالله هاشمی رفسنجانی در زندان اوین داشت و با اغتشاشات خود نظم زندان را بهم ریخت تا همین قضیه موجب تشکیل پرونده دیگری برای وی شود؛ فائزه هاشمی 29 اسفند سال 91 از زندان آزاد شد.
با پایان بخش نخست محکومیت فائزه هاشمی او باید بخش دوم محکومیتش یعنی پنج سال محرومیت از فعالیتهای سیاسی، فرهنگی و مطبوعاتی را تحمل میکرد اما فائزه هاشمی نه تنها از هیچ کدام از این فعالیتها محروم نبود بلکه هر روز با رسانههای داخلی و خارجی که عمده رسانههای خارجی نیز ضد انقلاب بودند، مصاحبه میکرد و در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 نیز بیکار ننشست.
به تازگی نیز این فرزند آیتالله هاشمی رفسنجانی به اقدام جنجالی دیگری دست زده و تصویر دیدارش با عضو ارشد فرقه بهائیت منتشر شده است؛ تصویری که باعث انتقادات فراوانی شده و خواستار برخورد با فائزه هاشمی شدهاند؛ البته فائزه پیشتر نیز درباره ایام زندان گفته بود« پنج روز را در سلول انفرادی گذراندم. دیگر زندانیان این امید را داشتند که زندانی بودن در کنار دختر رفسنجانی وضعیت آنها را بهتر خواهد کرد. علیرغم تمامی مشکلاتی که وجود داشت، از این تجربه پشیمان نیستم و حتی نکات مثبت بسیاری از آن به دست آوردم. زمانی که زندانی بودم، کسانی را دیدم که از آنها به عنوان مردان و زنانی بزرگ یاد می کنم: بهایی ها، طرفداران مجاهدین، اصلاح طلبان؛ و در یک کلام تمامی کسانی که در ایران برای ایدههای خود مبارزه می کنند.»
اگر زمان آغاز اجرای حکم فائزه هاشمی را هشت فروردین سال 91 که رسانهها از تایید حکم وی در دادگاه تجدید نظر خبر دادند در نظر بگیریم، فائزه هاشمی باید نزدیک به یکسال دیگر از هرگونه فعالیت سیاسی، فرهنگی و مطبوعاتی محروم باشد. محرومیتی که تا به امروز حتی یکساعت مشمول آن نبوده و هر موقع اراده کرده به فعالیتهای سیاسی، فرهنگی و مطبوعاتی خود پرداخته است.
حالا باید از دستگاه قضایی پرسید که آیا مسئول اجرای عدالت در جامعه، با سایر محکومان نیز اینگونه برخورد میکند؟.
ارسال نظر