ادبیات انقلاب شاید شاهکار نباشد، اما اصیل است
زهیر توکلی گفت: انقلاب بر همه شئون ما تاثیر گذاشت و امری که چنین باشد، اصیل است و از دل جامعه خود جوشیده است. انقلاب ما به همین خاطر توانست ادبیات خاص خودش را خلق کند. شاید این ادبیات شاهکار نباشد، اما منحصر به انقلاب ماست.
به گزارش پارس ، به نقل از مهر، نشست پژوهشی ادبیات و انقلاب اسلامی، عصر روز چهارشنبه ۲۱ فروردین در تالار مهر حوزه هنری برگزار شد.
در این نشست علیرضا حافظی در سخنانی با اشاره به آیاتی از کلام الله مجید اظهار داشت: می توان با تصاویر موجود در ذهن و خیال، عوالمی ایجاد کرد که در عالم واقع بالعینه با آن روبرو نیستیم و به نظر من کار ادبیات هم چنین چیزی است. به واقع ادبیات یعنی احضار عالم موجود و هستی و ترکیب آنها که البته نگرش ناظر بر آن از منظر ما باید قرآن کریم باشد.
وی وجه اصلی ادبیات را آفرینش نقش، صورتگری و خیال انگیزی دانست و افزود: آنچه ناظر بر کارکردهای ادبی است، آموزه های قرآنی و اسلامی است و با بررسی آثار ادب فارسی در این ۱۴۰۰ سال متوجه حضور این آموزه ها می شویم. به عنوان مثال در شاهنامه فردوسی شاهد انطباق آن با نهج البلاغه هستیم.
این نویسنده کشورمان با بیان اینکه انقلاب اسلامی برای احیای پیام قرآنی و محمدی روی کار آمد، خاطرنشان کرد: ما در طول این سه دهه شاهد فوران تولید آثار ادبی بودیم، اما ما به دوره ای رسیده ایم که می توان سطح این آثار را زلال تر دید و در این زمینه آثار خوبی در ژانرهای مختلف به تولید رسیده است.
ادبیات انقلاب در حوزه پژوهش عقب مانده است
وی همچنین تصریح کرد: ما در گونه خاطره نگاری در ادبیات انقلاب صاحب مکتب شده ایم، اما در حوزه پژوهش بسیار عقب مانده ایم و به همین خاطر به نظر ما جا دارد تا آثارمان را یک بار دیگر از منظر روش تولید مورد ارزیابی و بررسی قرار دهیم.
این منتقد ادبیات ادامه داد: در حوزه رمان، ادبیات انقلاب بدون شک به نظریه ادبی نیاز دارد. ما صاحب یک گنجینه ادبی هستیم که کماکان می شود از آن برای تولید آثار ادبی برجسته استفاده کرد، اما کماکان نسبت به آن بی اعتناییم.
حافظی تاکید کرد: ما نیاز داریم تا پژوهش را به صورت امری جدی در منابع خود مورد استفاده قرار دهیم تا به کمک آن به یک ادبیات همه جانبه برسیم. می دانید که رمان، اثری جدید و واردتی از غرب است و شاید به درستی از سوی ما درک نشده باشد، اما من معتقدم برای نوشتن رمان انقلابی نخستین کار پژوهش است و جایی مثل حوزه هنری می تواند امکانی برای این موضوع فراهم کند.
ادبیات انقلاب شبیه صدای آوینی است
در ادامه این نشست، علی محمد مودب در سخنانی با اشاره به سالروز شهادت شهید آوینی گفت: یکی از ویژگی های آوینی که در حافظه ما مانده، صدای اوست که موجب ماندگاری روایت هایش شده است. به نظر من ادبیات انقلاب بسیار شبیه صدای آوینی است. او به معنی مصطلح گوینده نبود. سعی داشت به واسطه صدایش مواجهه انسان و مرگ و خدا و زندگی را به شکلی دیگر به ما عرضه کند و مخاطبش را به حقیقت و دوری از قالب های موجود هدایت کند.
مودب ادامه داد: این صدا با یک حماسه نسبت دارد. ادبیات انقلاب هم این گونه است که ما را با عالم و چالش های تازه ای مواجه می کند که جدی ترین آن جنگ بود.
وی افزود: ادبیات وجود مکتوم چنین انسان هایی است. آدم هایی که انقلاب اسلامی وجود مکتوم آنها را تشکیل می دهد، انسان هایی که با وجود اینکه حرفه ای به موضوع ادبیات نگاه نمی کردند، اما به وسیله آن رفته رفته صاحب ویژگی های منحصر به فردی شدند.
رئیس موسسه فرهنگی شهرستان ادب ادامه داد: انقلاب اسلامی توده مردم را با امام وارد بخش تازه ای از حیات انسان کرد که می توان رگه های آن را هم در رمان و هم در شعر دید.
انقلاب اسلامی شعر را به سنت های زبانی و دینی اش رجعت داد
وی خاطرنشان کرد: به عنوان مثال شعر معاصر ما پس از دوران مشروطه نوآوری هایی در قالب زبان داشت و تلاش بسیاری شده بود تا از حقایق سنتی زبانی و دینی موجود فاصله بگیرد، اما با ظهور انقلاب اسلامی گویا در این مسیر دوربرگردانی ایجاد شد و شاعران به این سنت ها رجعت دوباره کردند. به عبارت دیگر با ظهور انقلاب اسلامی شاعرانی آمدند که رسما سنتی بودند و بیش از تکنیک با مردم و مخاطبشان رابطه ای بی نظیر داشتند؛ کسانی مانند حمید سبزواری که شاید به سادگی نتوان آنها را از خاطره مردم دور کرد؛ حتی اگر به تعبیر روشنفکران نتوان به شمارگان آثارش افتخار کرد.
مودب در ادامه به نسل دوم شاعران انقلاب اشاره کرد و گفت: این گروه از شاعران در دوره حیات خود سعی کردند یافته های شعر معاصر را با حقیقت شعر انقلاب پیوند بزنند و راه را برای ادامه این مسیر هموار کنند.
الهیات در ادبیات ایران درونی شده است
در ادامه این نشست زهیر توکلی با اشاره به اینکه تفکیک میان ادبیات و الهیات موضوعی است که در ایران و جهان در دوران پس از رنسانس همواره وجود داشته است، گفت: می دانیم که ادبیات دینی خود متن دین و الهیات نیست و هر اثری را که در ایران پس از اسلام و حتی اروپای پس از رنسانس نوشته شده نمی توان دینی دانست. با این حال ادبیات ایران در تمام دوره های خود از تاثیر قابل توجه قرآن و احادیث برخود بهره مند بوده است و به نوعی می توان آنها را درونی شده در ادبیات ایران دانست.
وی ادامه داد: با ورود مشروطه به ایران و تحت تاثیر تجدد غربی نوعی حیرت و رعب در میان ایرانیان به وجود آمد که در نهایت منجر به این شد که به مذهب، مقدسات و گاه قوم خود در آثار فرهنگی بی اعتنایی شود و حاصلش هم ادبیاتی شد که نویسندگانش یا ماسون بودند یا توده ای یا مارکسیست.
ادبیات انقلاب، ادبیات اصالت
توکلی در ادامه با اشاره به انقلاب اسلامی و پیوند آن با معنویت و تشیع گفت: انقلاب بر همه شئون ما تاثیر گذاشت و امری که چنین باشد، اصیل است و از دل جامعه خود جوشیده است. انقلاب ما به همین خاطر توانست ادبیات خاص خودش را خلق کند. شاید این ادبیات شاهکار نباشد، اما منحصر به انقلاب ماست و حتی به اعتقاد من بسیاری از آثارش قابل دفاع و شاهکار هم هستند.
این منتقد ادبی گفت: هنوز هم البته ادبیاتی که اسوه هایش به همه مقدسات توهین می کند، مریدانی متعصب دارد که می خواهند ما را بدرند. اما ابابی نداریم از اینکه اعلام کنیم با انقلاب اسلامی ادبیاتی متولد شده است که دغدغه اش دغدغه انسان قرن بیستم است و در عین حال به اصول بنیادی آفرینش انسان رجعت دارد.
توکلی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به وجوه ممیزه انقلاب اسلامی با رویدادهای مشابه گفت: جوهره تفاوت انقلاب اسلامی با رویدادهای مشابه برای من خلق انسان هایی چون شهید همت است؛ انسان هایی که شاید تا صدها سال دیگر هم ظهور نکنند و به تبع، عالی ترین نمونه ادبیات انقلاب نیز آن ادبیاتی است که این نوع از معنویت حاضر در چنین افرادی را به ما نشان دهد.
ارسال نظر