واکنش مردم به درگیری دستفروشها و ماموران
انتشار خبری درباره حمله به دستفروشان در محدوده متروی شادمان، واکنش تند کاربران را در پی داشت.
به گزارش پارس به نقل از ایسنا، روز گذشته خبری منتشر شد که حکایت میکرد ساعت 17:30 روز دوشنبه 26 بهمن، در محدوده خروجی متروی شادمان، مسافران در حال خروج از ایستگاه، با صحنه درگیری ماموران شهرداری با چرخیهای میوهفروش مواجه شدند.
در این خبر آمده: حدود 10 نفر از ماموران شهربان - حریمبان عصر روز دوشنبه برای برخورد با سد معبر، با دو ماشین شاسیبلند که هیچ اثری از شماره منطقه و ناحیه شهرداری روی آنها نبود و فقط آرم شهرداری داشتند، در خیابان آزادی حاضر شده و اقدام آنها جهت برخورد با دستفروشان و چرخیهای مقابل خروجی مترو به درگیری و مجروح شدن شماری از دستفروشان منجر شد.
البته شهرداری در واکنش به این خبر، اعلام کرده است: عصر روز دوشنبه و در جریان رفع سد معبر دستفروشان مقابل ایستگاه متروی شادمان، تعدادی از اراذل و اوباش به ماموران خدمات شهری شهرداری منطقه 2 حملهور شده و پنج نفر از آنها را مجروح و راهی بیمارستان کردند. این سازمان ادعا کرد که سرگروه از سابقه داران شرارت در سطح منطقه محسوب میشود و تاکنون چندین بار تعهدنامه محضری مبنی بر عدم بساط گستری که سوابق آن در شهرداری ناحیه موجود است، داشته و متعهد شده که از هرگونه بساط و سد معبر خودداری کند.
اما واکنش کاربران به این خبر در نوع خود جالب بود. یکی از مخاطبان مینویسد: این اراذل و اوباش که میگن گاری دستی میوه داشتن، میوه میفروختن، تو سایتای دیگه عکس انار و سیب و پرتقالای لهشدشونم انداختن، دست پیش گرفتین که پس نیفتین؟ اونجا حداقل سه تا بانک با دوربین مداربستهس. فیلمای حمله اراذل رو نشون بدین.
کاربر دیگری شهرداری را به دروغگویی متهم میکند و میگوید: این دروغ رو برای توجیه کارشون در کارواش دریا پخش کردن که آهای ملت، ما شهرداریچیها با اراذل طرفیم و باید خودمون هم قمه و چماق به دست باشیم.
فرد دیگری به بیان خاطره ناراحتکنندهای میپردازد و معتقد است این رفتار شهرداری همیشگی بوده. او خاطرهاش را این چنین بازگو میکند: برای پایان کار خونه، شهرداری از ما 35 میلیون تومان خواست. دستمون تنگ بود اما گوش شهرداری به این حرفها بدهکار نیست. 10 نفری اومدن جلوی در تا سنگ بذارن جلوی درمون. به قرآن مجید ساعت 9 صبح طوری زنگ رو میزدند و در رو میکوبیدن که مثل جندیدهها پریدم از خواب. واقعا با حالت بدی دویدم و رسیدم جلوی درب منزل تا ببینم چی شده و کیه. دیدم 10 تا مامور که اکثرا درشتهیکل بودن وایسادن عین اینکه قاتل میخوان بگیرن. یکیشون داد زد این ماشین واس شماس؟ زودتر ورش دار میخوایم سنگ بذاریم. بدو زود کار داریم. این طرز برخورد با یک هموطن درسته؟ به قرآن دشمن هم اگه الان تو خاکمون بود اینطوری برای اجرای حکم نمیومد. این طرز برخورد با من بود. حالا دستفروشها که بماند.
یک مخاطب اعتقاد دارد که هیچ اراذل و اوباشی حاضر به دستفروشی نیست و آدمهای حلالخور و آبرومند این کار را میکنند، نه اراذل.
مرتضی، یکی دیگر از کاربران به مشکل بیکاری اشاره میکند و میگوید: اگه کار و درآمد خوبی وجود داشته باشه هیچکی حاضر به دستفروشی نمیشه. این خیلی نامردیه که این طوری بساط دستفروشا رو جمع کنن. اول بستر مناسب برا کارو ایجاد کنند، بعد اگه دستفروشی رو دیدند هر کاری دوس داشتن بکنن. شهرداری باید خجالت بکشه که این کار رو انجام میده تو حین جمع کردن بساطا. اصلا به فکر خونواده اون بدبخت هستند؟
در این بین کسانی هم هستند که با اقدام شهرداری موافقند. یکی از این افراد میگوید: خط آخر رو بخونید، با قید وثیقه آزاد شده است. یعنی از همین دستفروشی انقدر درآمد داره که وثیقه بذاره. من اصلا موافق کار شهرداری نیستم اما بسیاری از دستفروشان و گداها و ... خیلی هم وضع خوبی دارند.
این نظر، واکنش کاربران دیگر را به همراه دارد. اکثر مخاطبان معتقدند که کتکخوردن ماموران شهرداری حقشان بوده، به خاطر اینکه با رکیکترین الفاظ، دستفروشها را خطاب قرار میدهند و بدرفتاری میکنند.
فرد دیگری مینویسد: چه طور وقتی دستفروشها را میزنند یا میکشند، پیمانکار شهرداری هستند و به شهرداری ربطی نداره ولی الان که کتک خوردند مامور شهرداری شدند؟
یکی از کاربران نه از منظر شهرداری و نه دستفروش بلکه از جانب یک شهروند نظرش را نوشته و از این وضعیت که باعث عصبیشدن و ایجاد خشونت میشود، گلایه دارد.
مخاطب دیگری معتقد است اینها اگر دستفروشی نکنند به راههای خلاف دیگر کشیده میشوند. او مینویسد: چیکار کنه؟ بره زورگیری؟ دزدی؟ چرا نون مردمم آجر میکنین؟ خودم با چشمای خودم دیدم یکی از این به اصطلاح گولاخاشون با لگد زد زیر بساط پیرزن بدبخت. حالا 4 تا لباس میخواست بفروشه بنده خدا.
عدهای از کاربران هم نوشتهاند که خدا پاسخ این اعمال را میدهد و دستفروشان را مظلوم دانستهاند. حتی معتقد بودند هم از لحاظ شرعی و هم از لحاظ اخلاقی نباید نان کسی را که داره از راه حلال در میاره، قطع کرد.
برخی مخاطبان هم پاسخ شهرداری را دستمایه نظرات خود قرار دادهاند. یکی از آنها مینویسد: مردم را جیگر فرض کردید؟ چرا به یک دستفروش اتهام میبندید و بهش میگید اراذل اوباش؟ حالا فکر میکنید خود ماموران شهرداری آدمهای سالمی هستند؟ قضیه سعادتآباد را ماموران شهرداری حمله کردند. اون دستفروشی را که به قتل رساندند، آیا اینها از کار های اراذل اوباش نیست؟
محمد هم در تایید همین کامنت مینویسد: اینهایی که شما نام اراذل روی آنها نهادهاید همان کسانی هستند که برای سیر کردن شکم زن و فرزندانشان اقدام به دستفروشی میکنند و آنوقت ماموران محترم شهرداری از آنها باجخواهی میکنند و اگر ندهند بساطشان جمع میشود.
یکی از کاربران نظر متفاوتی داده و گفته که فقط دستفروشها نیستند که سد معبر میکنند و با آنها که عملیات عمرانی و ساختمانی انجام میدهند و به خاطر همین سدمعبر میکنند هم باید برخورد شود. او مینویسد: فقط دستفروشها سد معبر میکنند؟ اون بسازبفروشی که همه پیادهرو و نصف خیابان را اشغال کرده و مردم مجبورند از وسط خیابان تردد کنند که باعث ترافیک و تصادف میشه، سد معبر نکرده؟ چرا یک بار با اون بسازبفروشها برخورد نکردید و جلوی سد معبرشان را نگرفتید؟ اون وقت گیر دادید به یک دستفروش که گوشه پیادهرو را گرفته و میخواد یک لقمه نون حلال در بیاره؟
در بین کاربرانی که نظر درج کردهاند، هستند کسانی که آنجا حضور داشتهاند. یکی از آنها مینویسد: والا من متعجبم خبر چرا اینجوری درج شده ... تا اونجایی که من دیدم وقتی از مترو اومدم بیرون، دیدم مامورای شهرداری ریختن تمام خیار گوجههای دستفروش بدبختو ریختن رو زمین. خون و خونریزی شده بود و مامورا بودن که درگیر شده بودن با مردم ... حالا اسم اون مردم و دستفروشا شده اراذل و اوباش خدا عالمه ...
شاهد عینی دیگری میگوید: خبر دروغ است. خودم آنجا بودم دیدم تمام سرمایه دستفروشهای بیچاره را له کردند. اگر آنها اراذل بودند که میرفتند مثلا دزدی یا زورگیری و امثال این کارها که اخبارش را گاهی مینویسید. پیشنهاد میکنم اولا خبر دروغ ننویسید، ثانیا کمی راجع به این موضوع که ماموران شهرداری و سایر دولتیها ارباب مردم نیستند، فرهنگسازی کنید. ثالثا موضوع بیکاری را فراموش نکنید. دستفروشهای شهر مگر خرج زندگی ندارند؟
فرد دیگری که آنجا حضور داشته مینویسد: نمیدونم دروغ چطور نهادینه شده؟ تو چشمای هم نگاه میکنیم دروغ میگیم به راحتی. من خودم از ابتدای حادثه اونجا بودم. ده پونزده مامور شهرداری باتوم به دست حمله کردن به میوهفروشها و چرخدستی اونها رو داغون کردن. میوهفروشها رو به قصد کشت میزدن، تا جایی که مردم شروع کردن به حمایت از دستفروشها و ماموران شهرداری در رفتن، ماشینهای شهرداری هم میخواستن در برن که مردم نذاشتن، حداقل پونصد نفر اونجا بودن و شاهد ماجرا. فیلم گرفتن مردم. میبینید دروغ رو؟ اوضاع اونقدر وخیم بود که حتی نیروی انتظامی که بعدا اومد اذعان کرد که بیتدبیری محض صورت گرفته.
کاربر دیگری که واقعه را دیده، اینطور روایت میکند: من با چشم خودم دیدم که مامور شهرداری چطور با لگد بساط یک دستفروش را به گوشهای پرتاب کرد و چگونه برخورد زشتی با آنها داشت. درسته که دستفروشی زیبنده شهرها و کشور ما نیست ولی من از شما سوال میکنم اینها برای ارتزاق خود چه کنند؟ حتی الان کار ساختمانی نیز راکد شده، اینها کارگری هم نمیتوانند بکنند. اینها چه بکنند؟ روزی خودشان را چگونه تهیه کنند وقتی اینگونه با یک شهروند رفتار میشود؟ باید منتظر عکسالعملهای اینچنینی هم باشند.
شاهد عینی دیگری هم گفته که اگر مردم به کمک دستفروشها نیامده بودند، ماموران شهرداری آنها را کشته بودند.
کاربران دیگر ذیل نظرات شاهدان عینی این طور نظر دادهاند:
* این فضاسازی دوستان آقای قالیبافه و مظلووووم نمایی خخخخخخخخخخ خیلی تابلووویید.
* یاد گرفتید به راحتی به مردم اراذل بگویید. به راستی چه کسی رذل است؟ انسان بیپناهی که حتی خدا هم او را فراموش کرده نمیتواند رذل باشد.
* آره، زود دادگاه این اراذلو تشکیل بدید ولی به اقدامات خود مامورین شهرداری!! کسی رسیدگی نمیکنه.
* مظلومنمایی رفقای برادر قالیباف با یک نمایشنامه نخنما.
* چطور به یک دستفروش زحمتکش میگید اراذل و اوباش؟ آیا خبر از تخلفات گسترده ماموران شهرداری دارید؟
کاربر دیگری به نام محمد، نظر جالبی داده. او میگوید اگر این دستفروشها دست بزن خوبی دارند، باید بروند کارمند شهرداری شوند!
یک کاربر با نظری متفاوت، واکنش دیگر مخاطبان را برانگیخته. او نوشته: کسی که کتککاری کنه اراذل و اوباشه. حالا میخواد دکتر باشه یا دستفروش یا دزد و قاچاقچی. کتک زدن جرم است، حتی یک سیلی.
واکنشها به این نظر تند است. فردی مینویسد: چه طور وقتی ماموران شهرداری به دستفروشها و بساطشان حمله میکنند و آنها را کتک میزنند یا میکشند یا اینکه به کارواش حمله میکنند، اراذل اوباش نیستند و کارشون اوباشگری نیست ولی یک دستفروش میاد از خودش دفاع بکنه، میشه اراذل اوباش؟
یکی از کاربران که به گفته خودش بیکار است، نظر تاثیرگذاری گذاشته. او نوشته: خودم بیکارم ولی بیکار مجردم که کسی منتطر درآمدم نیست ولی میدونم اینا خونه دارن و زن و بچه. وقتی این چیزا رو میخونم گریه میکنم. مرد هم هستم. میگن مرد گریه نمیکنه ولی با وضع فجیعی که دارم به حال خودم گریه نمیکنم اما این وضعیت هموطنان رو در این رکود و گرفتاری میبینم گریه میکنم. کاری از دستم برنمیاد. فکر میکردم با مدرک داشگاه تهران و دو تا رشته خوندن حداقل زندگی نرمالی خواهم داشت، نمیدونستم تا این حد بد میشه. خودم به کنار، این افرادی که در این سرما و گرفتاری دستفروشی میکنن رو واقعا دلم براشون میسوزه که اینطور هم باهاشون برخورد میکنن. اینا انسانهای شریفی هستن. خدا حفظشون کنه و سلامت نگهشون داره. از مردم میخوام نسبت به این وضع دستفروشا بیتفاوت نباشن. اینا همه زندگیشون همینه. نباشه از بین میرن.
هستند افرادی که از اقدام شهرداری حمایت کنند. یکی از این حامیان مینویسد: من به عنوان شهروندی که در یکی از مناطق شلوغ متوسط تهران زندگی میکنه از اقدام شهرداری قاطعانه حمایت میکنم و خودم همیشه پیگیر جمعآوری دستفروشان هستم. فقط کافیه خانه شما نزدیک این مزاحمین باشد تا بفهمید ما چه مشکلاتی داریم. مردم ایران احساسی هستند.
فرد دیگری هم در تایید نوشته: بنده ضمن احترام به کسانی که واقعن کاسبی حلال انجام میدن، میخوام بگم خوب و بد در همه اصناف از جمله دستفروشان هست. تو همین رشت خودمون بارها دیدیم که اگر مدتی شهرداری رها کنه قضیه رو ... کل پیادهرو را در خیابانهای اصلی مثل مطهری ... اشغال خواهند کرد و کافیه پای شما به گوشه بساطشان گیر کنه. اونوقت باید منتظر فحاشی و ... باشید. عرض کردم بعضیها، نه همه ... باید نظارت باشه.
یکی دیگر از کاربران هم در پایان به ارائه راه حل پرداخته: جای این کتککاریها بهتر نیست شهرداری با همکاری مردم کمک به ساماندهی مراکزی برای این عزیزان کند؟ اگر دو یا سه خیابان ممنوع برای دستفروشی اعلام شد، میدان، محله یا جایی مجاز اعلام شود. جای کتککاری چه کارمند شهرداری چه شهروندان، شاید راههای دیگری هم باشد که هم یک نظم عمومی رعایت شود و هم اقشار کمدرآمد، اوباش خطاب نشوند. هم شلوغشدن معابر و سدشدن پیادهروها چندان خوشایند نیست و هم دیدن برخوردهای تند و خشن با فروشندگانی که داراییشان چند کیلو میوه بیش نیست. هر چه باشد و هر چه هست، کتککاری و قمه قدارهکشی رسمش نیست، حال از هر طرف که باشد.
طرح جمعآوری دستفروشان چند وقتی است که در مترو و سایر معابر به اجرا درآمده و موافقان و مخالفان بسیاری دارد. بسیاری از کارشناسان معتقدند که جمعآوری دستفروشان، مسکنی موقتی است و برای درازمدت جوابگو نیست. از نظرات هم این طور استنباط میشود که مردم موافق برخوردهای اینچنینی با دستفروشان نیستند و باید به دنبال راه حل بهتری بود.
ارسال نظر