روتیتر
باید انسداد مرزها را از زیرپلههای شهر آغاز کنیم
نایبرئیس شورای شهر تهران تاکید کرد تاریخ مصرف موضوع انسداد مرزها گذشته، یعنی امروز باید مرزها را در زیرپله های مغازه ها و خیابان های شهر ببینیم و برایش فکری کنیم.
به گزارش پارس ، به نقل از خبرگزاری فارس مرتضی طلایی در این باره گفت: این روزها نیازی نیست تا برای درک وضعیت اعتیاد در جامعه به آمار و ارقام رجوع کنیم. کافیست با گشتی در شهر و به خصوص در مناطقی خاص از آن، افزایش اعتیاد و گردش مواد مخدر در میان افراد را به چشم ببینیم. کار به جایی رسیده است که برخی خرده فروشان مواد مخدر در مکان های عمومی مشتریان خود را پیدا می کنند و گاه در گوشه و کنار میادین شلوغ شهری متوجه حضور دستفروشانی می شویم که در ساعت هایی خاص مواد مخدر قابل توجهی را به فروش می رسانند.مشروح گفت و گو با مرتضی طلایی در این برنامه به شرح زیر است:
حال سوال اینجاست که چرا باید تقاضا و عرضه این مواد در میان جامعه تا به این حد افزایش یافته باشد؟
برای کنکاش پیرامون علت به وجود آمدن این وضعیت و راهکارهایی که می توان برای برون رفت از آن پیدا کرد، به سراغ سردار مرتضی طلایی رفتیم. وی علاوه بر سالها حضور در رده های مختلف فرماندهی در نیروی انتظامی، هم اکنون نایب رییس شورای شهر تهران است و به همین خاطر، هم از نظر مباحث انتظامی و قانونی و هم از نظر بررسی های اجتماعی و فرهنگی، می تواند به تشریح ابعاد مختلف موضوع اعتیاد و درمان معتادان کمک کند. برنامه روی خط شبکه سوم سیما شب گذشته با این دلایل، به گفتگو با فرمانده سابق نیروی انتظامی تهران نشست و وی در این گفتگو، موضوع اعتیاد را دارای ریشه های مختلف فرهنگی – اقتصادی دانست که در عین حال، مقابله با آن نیز یک موضوع چند وجهی است.
آیا مسئله اعتیاد نیز دارای ابعاد است؟ اگر پاسخ شما مثبت است چه ابعادی؟
بله ابعاد مختلفی دارد. نه تنها این موضوع دارای ابعاد است، بلکه همه موضوعات اجتماعی نیز دارای بعدهایی هستند که برای مدیریت و حل آن نقش مردم، بسیار مهم است. به عنوان یک مسئول اعلام میکنم که ما از نقش مدیریتی و کارآمد مردم غفلت کرده ایم.
به عنوان کسی که در این جامعه زندگی میکنم و سالها به عنوان مسئول در این زمینه کار کرده ام و با افراد معتاد زندگی کرده و بارها برخورد داشته ام، نمی توانم به آنها نگاه اداری و یا مدیریتی داشته باشم . البته بعضی افراد این دیگاه را دارند که به این موضوع به صورت اداری یا مدیریتی نگاه کنند اما بنده میگویم که باید متن جامعه را ببینید تا مسئله بهتر طرح بشود و مخاطب بتواند بیشتر برای حل آن کمک کند.
شما خود را در جایگاه دولت یا در جایگاه یک فردی که خانواده اش دچار این معضل شده می بینید؟
خودم را جزئی از این جامعه میدانم که در مقابل این جامعه و هموطنانم مسئولم و تکالیفی و حقوقی در برابر ملتم دارم، پس نمی توانم این دو را از هم جدا کنم. البته این موضوع را از نگاه مردم می پردازم و اساس تفکرم این است که در مباحثی که فرصت گفتگو دارم، تلاش میکنم حرف هایی را بزنم که مردم فرصت بیان آنها را ندارند.
چون قرار است از دید مردم صحبت کنم پس صحبت های من مقدارd متفاوت خواهد بود. بیاییم به ریشه ها بپردازیم؛ ریشه ها در کجاست که امروزه درصدی از جامعه ما مبتلابه این موضوع هستند، این پدیده چیست؟ آیا یک پدیده تک بعدی یا صرفا یک پدیده اجتماعی است؟ ابعاد دیگری ندارد؟ آیا یک پدیده اقتصادی یا پزشکی نیست؟ آیا یک پدیده روانشناسی نیست؟
آیا به پیامدهای این موضوع فکر کرده ایم؟ آیا میدانید یک معتاد چه هزینه هایی را به جامعه تحمیل میکند؟ جایگاه یک معتاد کجاست؟ اگر امروز به هر دلیلی دچار اعتیاد شده باید چه کار کند؟ اگر این فرد خواست به جامعه برگردد چه باید بکند؟ آیا جامعه پذیرای این شخص خواهد بود؟ ما باید به پاسخ چراهایی برسیم که به حل این معضل کمک کند. لذا از این منظر، موضوع مواد مخدر موضوعی است انسانی و اجتماعی.
این موارد دریافت شخصی خودتان است یا با ره یافت های علمی تلفیق می شود ؟
من ره یافت های علمی و کارشناسی و هم تجربی و واقعیت های کف جامعه را یکجا در نظر میگیرم چراکه ما نمی توانیم به این موضوع با یک بعد مثلا علمی نگاه کنیم و حتما نگاه مطالعاتی و پژوهشی باید بر این موضع حاکم باشد. در عین حال، علم کار آمد علمی است که بتواند با توجه به نیازهای روز جامعه پاسخگو باشد وگرنه به درد نخواهد خورد.
آیا این معضل راه حلی هم دارد؟
پدیده اعتیاد یک پدیده اجتماعی و مردمی است یعنی درباره مردم و جامعه است و باید پیدا کنیم ریشه اینکه در جامعه بدین میزان معتاد داریم کجاست؟ به نظر بنده ریشه های آن باز می گردد به کارکرد نهادهای مسئول، نهادهای تربیتی و ....
باید بپرسیم که در نظام آموزشی و تربیتی ما موضوع مواد مخدر چه جایگاهی دارد؟ ما هنوز در جامعه نقص قانون داریم. از یک طرف میگوییم خرید و مصرف مواد مخدر جرم است و از طرف دیگر میگوییم معتاد یک بیمار اجتماعی ست! اگر مصرف جرم است پس این معتاد مگر مصرف کننده نیست، پس تکلیفش در قانون چیست ؟
پس نکته اول، نوع کارکرد نهادهای تربیتی حوزه تعلیم و تربیت با محوریت خانواده و نکته بعد نظام آموزشی و فرهنگی و اجتماعی ما است.
دومین نکته، نابسامانی هایی است که در حوزه مسائل اجتماعی با آن مواجه هستیم. آیا در جامعه ما عدالت برقرار است؟ آیا ثروت را با عدل توزیع میکنیم یا فاصله غنی و فقیر روز به روز اختلاف بیشتری پیدا می کند ؟ آیا در جامعه ای که نابرابری و بی عدالتی باشد زمینه ارتکاب جرم فراهم نمیشود؟ آیا سرخوردگی اجتماعی پیامد آن نیست؟ بیکاری منشا بسیاری از معضلات ما است. آیا این آمارها با این آمارهایی که در کف خیابان ها می بینیم یکی است؟
امروزه در نظام آموزشی و تربیتی ما ملاکی برای انتخاب دوست نیست که به دانش آموز آگاهی و آموزش بدهد که ملاک برای انتخاب دوست چیست. حالا مثلا دوستی هم پیدا کرد، چه سطحی از اطلاعات را باید در اختیار دوست قرار داد؟ در واقع نشان بدهیم که اطرافیان و دوستان نقش تعیین کننده ای در گرایش به بزهکاری ها و مهمتر از آن، اعتیاد دارند.
اقتصاد مواد مخدر، مافیای مواد مخدر و داشتن جوانان زیاد در جامعه، زمانی که در کنارهم قرار میگیرند میشوند همان ریشه هایی که مقدماتی را فراهم می کند. این می شود که یک فرد برای خرید یک کتاب باید وقت قابل توجهی را اختصاص دهد ولی برای خرید مواد مخدر، اگر در اولین قدم نتواند، در دومین قدم آن را بدست می آورد.
-آیا ما در مرزهای کشور سدهای محکم و قوی ایجاد کرده ایم؟
از نگاه بنده تاریخ مصرف موضوع انسداد مرزها گذشته یعنی امروزه باید مرزها را در زیر پله های مغازه ها و خیابان های شهر ببینیم و برایش فکری بکنیم که مواد مخدر صنعتی و توهم زا را عرضه می کند. نگرانی های ما باید مواد مخدرهای صنعتی باشند زیرا تریاک امروزه نسبت مواد مخدر صنعتی، رتبه آخر را دارد.
نمیخواهم بگویم مواد مخدر صنعی مهمتر است و موضوع بقیه مواد مخدرها را بی اهمیت کنم، بلکه میخواهم عرض کنم که راهکار، تنها در بستن مرزها نباید جست و جو کرد. در عین حال، موضوع ما موضوعی انسانی و اجتماعی است.
در مجموع چه اتفاقی در جامعه ایران افتاده است ؟
حساسیت اجتماعی ما نسبت به آسیب ها کمتر شده است . ما می توانیم به طور کلی مواد مخدر را در سه دسته تقسیم بندی کنیم: مواد مخدر سنتی، توان افزا و توهم زا.
اگرچه امروزه روی مواد مخدر تمرکز کرده ایم، و خیلی هم خوب و درست است اما چه کسی روی مشروبات الکلی نظارت دارد؟ آیا مصرف مشروبات الکی آسیب های کمتری برای جامعه دارد. اگر نگوییم آمار و پیامدهای استفاده از مشروبات الکلی خطرات به مراتب بیشتر از مواد مخدر دارد، کمتر نیست اما پنهان است.
آیا این مشکلات راه حل دارد؟
بله. معتقدم اگر قرار است راه حلی باشد قاعدتا اولین آن خود مردم هستند و در مرحله های بعدی نظام آموزشی و نظام رسانه ای ما مسئولند. باید همه چیز را واضح و شفاف به جامعه نشان بدهند. در عین حال در نظام درمان و بازتوانی، هنوز از یک مدل مشخص استاندارد برای درمان برخوردار نیستیم و در کنار آن نظام اجتماعی باید با حضور در صحنه، بداند که این موضوعات تک بعدی نیست و باید همه به حل ان کمک کنند.
ارسال نظر