درباره ازدواج بهنگام، امام علی (ع) و حضرت زهرا (س)
ازدواج، وقتی همه آماده ایم/ همه آنچه درباره مراسم خواستگاری باید بدانید/ مزایا و معایب ازدواج در سنین پایین
دخترخانم از فرط خجالت، گونههایش گل انداخته و آقاپسر با آخرین دستمال باقیمانده جعبه دستمال کاغذی، عرق پیشانیاش را پاک میکند.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- نیره حسینی - چطور می شود زندگی پر نور یک زوج جوان این طور الگو شود؟ یک دختر 9 ساله و جوانی که با شرم و حیا نزد پیامبر خدا رفت و سرش را به زیر انداخت و رسول مهربانی ها با نگاهی از دل جوانش خبردار شد و بساط عروسی دخترش را با او پهن کرد. چطور می شود یک زندگی 9 ساله بشود طرح ماندگار عالم برای هر زوجی که قصد بستن پیمان دارند، پیمانی به بلندای زندگی، به بلندای عمر...
از زندگی امیرمرد اسلام، حضرت علی(ع) و بانوی آب و تطهیر، حضرت زهرا(س) سخن بسیار شنیدیم و نوشته های زیادی خواندیم... ولی آخرش هم پای عمل که می رسد، مخصوصا پای ازدواج انگار باز هم یک جای کارِ پیروی بعضی از ما از آن اسوه های روشن می لنگد. یکی از آن پاشنه آشیل ها، سن ازدواج است. آخر، وقتی قرار است آدم از یک الگوی عینی تبعیت بکند، آن هم الگوی معصوم، پای چون و چرا به میان نمی آید ولی فراز و نشیب زندگی های امروزی و آمار صعودی طلاق و ازدواج هایی که سن پدربزرگ و مادربزرگ شدن دو نسل قبلی را به یاد آدم می آورد، همه مان را سر خط مرزهای زندگی مشترک نگه می دارد و هزار هشدار و علامت و چراغ قرمز جلوی مان روشن می کند. پرونده امروز «زندگی سلام»، به بهانه سالروز پرنور ازدواج حضرت زهرا(س) و امام علی (ع) چترش را روی موضوع «ازدواج بهنگام در سن پایین» انداخته است تا این موضوع را دوباره مرور کنیم. واقعاً ازدواج در سن کم، شدنی است؟ سن پایین یعنی چه سنی؟ خانواده چه نقشی در پرورش و آماده کردن فرزندان برای ازدواج در سن کم دارد؟ جوانان برای ازدواج به موقع، باید چه ویژگی هایی داشته باشند؟ سن مناسب ازدواج برای دختران و پسران چه سنی است؟ کارشناسان چه می گویند و شما چه می گویید؟
عیسی محمدی- این یک تجربه عمومی و همگانی است: همه ماهایی که ازدواج کردهایم میدانیم که برای برگزاری یک مراسم عروسی خوب، چه کارهایی باید انجام بشود، اما اکثریت همین «ماها»، در روز عروسی معمولا گیج شده و نمیدانیم که باید چکار کنیم.
شگفتی اینجاست که نزدیکانمان نیز آنقدر درگیر مدیریت کارهای خودشان هستند که فراموش میکنند به ما بگویند باید دنبال چه کارهایی برویم، چه برنامههایی را هماهنگ کنیم و زمانبندیمان چطور باشد، تا هم در چند ساعت مراسم عروسی و هم بازخوانی خاطرات آن در سالهای بعد دچار تأسف و پشیمانی نشویم. در حال نزدیک شدن به عیدهای غدیر و قربان هستیم. خیلیها دوست دارند که عروسیهای خود را در همین روزها بگیرند و در نتیجه، شاهد ترافیک سنگین مراسمهای اینچنینی هستیم. این مطلب، یادآوری نکاتی است که معمولا فراموشی آنها در روز عروسی، عواقب بدی به همراه داشته و دارد.
آرام باشید و زیرک
روز عروسی بیشتر مردم همراه با استرس طی میشود؛ استرس سنگین اینکه آیا همه کارها به نوبت و طبق برنامه انجام میشود یا خیر؟ نخستین و مهمترین سفارش این است که آرام باشید. امروز با خودتان تصمیم بگیرید هر اتفاقی که افتاد آرام باشید و سریع دنبال یک راهحل بگردید. در تعریف زیرکی گفتهاند که «استعداد کشف آلترناتیوها». آلترناتیو همان راهحل جایگزین خودمان میشود. امروز تصمیم بگیرید که زیرک باشید. هر اتفاقی که افتاد، اعم از خرابی وسایل، دیر رسیدن ماشین و ترافیک سنگین، تصادف ناگهانی و... تصمیم بگیرید که به جای گرفتن سرتان و فکر کردن به اینکه چقدر بدشانس هستید، سریع یک جایگزین پیدا کنید. گاهی این جایگزینها، جالبتر از خود برنامه اصلی میشوند.
تیم تشریفات داشته باشید
متولیان عروسیهای شیکتر معمولا سعی میکنند تیم تشریفات بگیرند تا بار سنگینی را از دوش خود بردارند و همه کارها را به آنها بسپارند. تیم تشریفات، یک جورهایی همان مدیریت اجرایی خودمان است و همه کارهایاجرایی، هماهنگی و... را انجام میدهد. شما نیازی نیست آنقدر خرج کنید. فقط یک تیم تشریفات از نزدیکان یا دوستان خود تدارک ببینید. معمولا در بیشتر عروسیها، این مسئولیت به نفر باسابقهتر در مدیریت اینجور مراسم سپرده میشود. اما یک نفر به هیچ عنوان کفایت نمیکند، باید یک تیم 3تا 5نفره خانم و آقا داشته باشید. نگران نباشید. این کار برای خود آنها هم جذاب است.
مسافتها را حتما دریابید
یکی از بزرگترین و همیشگیترین مشکلات روزهای عروسی، دوری آرایشگاه عروس به آتلیه و نیز دوری این دو به تالار یا مکان اصلی برگزاری عروسی است. این مشکل با یک پیشبینی ساده، قابلحل است. سعی کنید این 3تا را نزدیک به هم بگیرید؛ به همین راحتی. در ضمن میتوانید کارهای آتلیه را هم خودتان انجام بدهید. معمولا در هر فامیلی، یک یا 2 نفری محرم هستند که عکاسی هنری هم بلدند. اگر هم کسی را پیدا نکردید میتوانید خودتان ژستهایی را در همان روز از اینترنت استخراج کنید و تحویل عکاس فامیلتان بدهید. اینجوری مجبور نیستید که مدام به دستورهای ریز و درشت آتلیهها تن بدهید و هر جور دلتان بخواهد عکس میگیرید و درنهایت هم نگران نیستید که مبادا نامحرمی عکسهایتان را ببیند.
این روز را طبیعی باشید
در بیشتر عروسیها، مدیریت عروس و داماد از صبح عروسی تا آخر مراسم با فیلمبردار است. این اتفاق جالبی نیست؛ چون نمیگذارد که طبیعی رفتار کنید و بهکار و بار خودتان برسید. در روز عروسی باید کاملا راحت و ریلکس باشید تا بتوانید طبیعیترین رفتار را داشته باشید. البته برای اینکه عکس و فیلمتان خوب در بیاید سعی کنید درصدی از همکاری را با عکاس و فیلمبردار داشته باشید اما اجازه ندهید که کل مراسم و روز عروسی تحت الشعاع دستورهای آنها قرار بگیرد.
ماشین دوم و سوم داشته باشید
همان اول صبح که بیدار شدید به فکر ماشین دوم و سومی هم برای عکاس و فیلمبردار و نیز همراهان عروس باشید. اگر فک و فامیل ماشین داشتند که چه بهتر، فقط باید مدیریت زمان بسیار خوبی داشته باشید. این کار را به تیم تشریفاتتان بسپارید یا اینکه توی فهرست کارهای مهم بنویسید.
عکس با نزدیکان فراموش نشود
ممکن است به واسطه استرس موجود و جو مراسم عروسی، فراموش کنید که با نزدیکترین فامیلهای خودتان عکسهای اختصاصی بگیرید. به تیم تشریفات بسپارید که حتما این مورد را در فهرست برنامهها بگنجانند و خودتان هم در لیست کوچک و مهمی که همراهتان بگنجانید که باید این عکسها گرفته شوند.
سعی کنید زودتر برسید
اگر تأکید زیادی بر استفاده از آرایشگاه یا آتلیهای خاص وجود دارد چارهای نیست جز اینکه زودتر به آرایشگاه بروید و منتظر عروس خانم بمانید. باورتان نمیشود اگر بگوییم که درصد بالایی از عروسهایی که در آرایشگاه عروس کارشان تمام شده، بین 10دقیقه تا یک ساعت و نیم منتظر میمانند تا آقا داماد با ماشین عروس از راه برسد! اگر آقا داماد زودتر در آرایشگاه حاضر بشود، این زمان صرفهجویی شده و حتی درصورت وجود ترافیک سنگین میتوانید با کمترین استرس، خودتان را به آتلیه و تالار برسانید.
یک دقیقه را هم هدر ندهید
وقتی که اول صبح و رأس ساعت مشخص شده عروس خانم را به آرایشگاه بردید، حالا باید سریع برگردید و به گلفروشی بروید. گلفروشی را از قبل هماهنگ کنید. سر ساعت بروید و ماشین را در اختیار گلفروشی قرار دهید. این کار بین یک تا چند ساعتی زمان میبرد؛ بسته به نوع سفارش شما. از این زمان، نهایت استفاده را ببرید و هماهنگی بعدی را انجام دهید. یادتان باشد که حتی یک دقیقه از زمانهای روز عروسی هم نباید به انتظار بگذرد. یا باید از انجام شدن کارهای دیگر مطمئن شوید یا کارهای بعدیتان را توی فهرست بیاورید و یا اینکه در حال هماهنگی کامل با تیم تشریفات یا کسانی باشید که کمک دست شما در این روز مهم هستند.
مراسم پذیرایی فراموش نشود
مدیریت شیرینی و میوه و آب خنک آشامیدنی و شربت و سرانجام شام را حتما به نزدیکان خود بسپارید تا هم از حیف و میل شدن آنها جلوگیری شود و هم مطمئن شوید که از همه به خوبی پذیرایی شده است. درصورت نیاز میزهای خالی شده را هم دوباره پر کنید. میوه و شیرینی و شربت و شام، هزینهاش با شماست، نه متولیان تالار، پس شما هم میتوانید مدیریت و نوع پذیرایی را مشخص کنید.
جی پی اس زنده داشته باشید
سعی کنید که راننده ماشین عروس، به غیر از محرم بودن، یک راننده ماهر و آشنا به زیر و بم شهر باشد چون میتواند در یک ترافیک سنگین، شما را از میانبرها سروقت به آتلیه و آرایشگاه و تالار یا مکان عروسی برساند. اگر راننده ناشی باشد معمولا مستقیمترین مسیرها را انتخاب میکند و احتمال دیر رسیدن بهشدت بالا میرود.
بازماندهها را دریابید
یکی از رایجترین مشکلات عروسیها این است که آخر شب معمولا کمتر کسی به فکر مدیریت بازماندههای عروسی است که شامل میوه، شیرینی، شام و... میشود. این بازماندهها برای بعضی از مراسمهای بعدی، بهکار میآیند. در این مواقع، معمولا کدورتهایی بین تالارچیها و کارگران تالار با صاحبان مجلس عروسی پیش میآید. حتما انجام این کار را هم به تیم تشریفاتتان بسپارید.
خرید میوه و شیرینی را مدیریت کنید
خرید میوههای تازه و نیز شربت و شیرینی و کیک عروسی را از همان ابتدای روز عروسی در فهرست برنامههای خود بگذارید. بهترین بارها اول صبح به میدان تره بار میرسد. چون خودتان نمیتوانید بروید به یکی از فک و فامیل بسپارید که این کار را انجام بدهد یا اینکه به یکی از میوه فروشهای معتمد محله بسپارید که این کار را انجام بدهد. خودتان هم به شیرینیفروشی بروید و تأکید کنید که بچهها چه ساعتی برای بردن شیرینی و کیک عروسی خواهند آمد. به تیم تشریفات یا نزدیکانتان هم بسپارید که این کار را در فهرستشان قرار دهند.
تشکر فراموش نشود
مراسم که تمام میشود، مهمانها میروند و میزبانها و تیم تشریفات خسته و کوفته هستند. تشکر کردن را فراموش نکنید، بالاخص از اعضای خانوادهتان که احتمالا به اندازه شما و یا حتی بیشتر از شما استرس داشتهاند. در مراسمهای بزرگ گاهی دلخوریهایی هم پیش میآید. یادتان نرود که یک عذرخواهی ساده میتواند جلوی یک کینه طولانی مدت را بگیرد.
از همراهان باتجربه سود ببرید
در مراسم عروسی بیشتر اقوام ایرانی، معمولا ساقدوش و سولدوش دارند؛ کسانی که از ابتدای مراسم عروسی در کنار داماد هستند تا هماهنگکننده کارها و راهنما و همراه او باشند. یکی از این دو باید باسابقهتر باشد تا به داماد تذکر بدهد که چه کارهایی بکند. برخی از اقوام یکی از این دو را مجرد و دیگری را متاهل تعیین میکنند. حضور یک فرد باتجربه در کنار شما، هم قوت قلبی برایتان است و هم باعث میشود درصد اشتباهات شما به حداقل برسد.
مدیریت روز طلایی
فهرست پیشنهادی برای برنامههای روز عروسی
کارهای روز عروسی نام/ شماره تماس ها توضیحات آقای داماد تیک انجام شدن کار
عکاس کیست؟
فیلمبردار کیست؟
هماهنگی تالار ؟
عاقد نیاز هست؟
....
این کارها را هم به جدول اضافه کنید.
تزئینات مراسم؟ گل آرایی و دسته گل عروس؟
شیرینی پذیرایی؟ کیک مخصوص عروس و داماد؟
ساعت حضور عروس در آرایشگاه؟ ساعت حضور داماد در آرایشگاه؟ مجری یا مجریان مراسم عروسی؟ نیاز به اجاره وسایل هست؟ چه وسایلی؟ گروه اجرایی عروسی یا گروه تشریفات هماهنگ شده؟ چه کسانی هستند؟
راننده ماشین عروس؟ به شهر آشناست؟ تند که نمیراند؟ تحویل لیست برنامههایی که باید گروه اجرایی هماهنگ و اجرا کند همراه یا همراهان عروس؟ نیاز هست وسایلی را ببرند، مثل وسایل عروس و داماد را؟ لیست مهمانانی که باید با آنها عکس گرفته شود مجلس، نیاز به مادرخرج دارد که بعدا همه حسابکتابها با او انجام شود؟
همه آنچه درباره مراسم خواستگاری باید بدانید
مریم کمالینژاد- دخترخانم از فرط خجالت، گونههایش گل انداخته و آقاپسر با آخرین دستمال باقیمانده جعبه دستمال کاغذی، عرق پیشانیاش را پاک میکند.
هر چه به مغزشان فشار میآورند سؤال اساسی به خاطرشان نمیآید که از هم بپرسند. نیم ساعتی میشود که خانوادهها آنها را برای سؤال و جواب و آشنایی بیشتر تنها گذاشتهاند اما هنوز هیچ حرف حسابی که منجر به شناخت شود بین آنها ردوبدل نشده. در پایان این جلسه تنها چیزی که از هم میدانند یکسری حرفهای کلیشهای است؛ «نجابت، صداقت، اخلاق»؛ مثلث تکراری همه جلسات خواستگاری که دائم تکرار میشود. نجابت، صداقت و اخلاق خیلی هم خوبند، مهم و پایهای هم هستند اما خیلی کلیاند. دختر و پسری که در آستانه ازدواج قرار میگیرند، بیش از هر زمان دیگری نیاز دارند به کسب مهارتهای گفتوگو برای شناخت خود و راههای کاربردی برای شناخت طرف مقابل؛ به معیارهای عینی و واقعی. ما در این فرصت کوتاه به مجموعه مهارتهایی اشاره خواهیم کرد که برای برگزاری جلسات خواستگاری مهم بهنظر میرسند.
یاد بگیریم
تصمیم به ازدواج گرفتهاید؟ پیشنهاد ما این است که شروع کنید به مطالعه و تحقیق. پسر و دختر جوانی که ازدواج را در اولویت زندگیاش قرار دادهاند، بهتر است چند کتاب درباره شخصیت زن یا مرد مطالعه کرده و به شناختی که از طریق خواهر و مادر یا پدر و برادرش کسب کرده اکتفا نکند. خواندن کتاب، مشاوره، شنیدن سخنرانی و شرکت در کارگاههای آموزشی میتواند افراد را چه دختر و چه پسر در شناخت جنس مخالف کمک کند. علامهجعفری میفرماید: آیا برای 50سال زندگی مشترک نمیخواهید 50ساعت وقت بگذارید، فکر کنید، مطالعه کنید یا به سخنرانی بزرگان در این زمینه گوش دهید؟
چقدر خودت را میشناسی؟
بهدنبال نیمه گمشدهات هستی؟ کسی که مکمل باشد؟ عالی است! اما چطور میخواهی نیمه گمشده کسی را پیدا کنی که هنوز خودش پیدا نشده! چقدر خودت را میشناسی و پیدا کردهای؟ تا خودت را از هر نظر خوب و کامل نشناسی و خواستههایت را دقیق و روشن ندانی و از اولویتهای خودت خبر نداشته باشی نمیتوانی انتخابی مطمئن داشته باشی. قبل از اینکه بخواهی سؤالات را در جلسه خواستگاری از طرف مقابل بپرسی بهتر است اساسیترینهایش را از خودت بپرسی.
کجا برگزار کنیم؟
خواستگاری با چت، خواستگاری در محل کار یا تحصیل، خواستگاری در خانه معرف و همسایه و فامیل، خواستگاری در پارک و کافیشاپو... هیچ کدام به اندازه خواستگاری در منزل دختر خانم، پسندیده و مورد قبول نیست. هر کدام از موارد گفته شده موانعی جهت شناخت دقیقتر ایجاد میکند. محل زندگی ما، نشاندهنده فرهنگ و سلایق، نظرات و روحیات ماست. در خانه فضا دارای امنیت است و آرامشی که پیشنیاز گفتوگوی ابتداییاست مهیاتر است. حضور اعضای خانواده به معنای حمایت همهجانبه آنها از فرزند است و دوطرف را برای انتخاب دقیقتر و عقلانیتر مصمم میکند. ارتباط رودررو سبب میشود که با دقت در حالات صورت، نحوه صحبتکردن، آداب مهمانداری، نحوه برخورد و راه رفتن و... به شناخت بهتر و دقیقتری دست پیدا کنیم که این مسئله در خواستگاریهای غیرمستقیم امکانپذیر نیست. اگر دختر خانم دارای اتاق اختصاصی است بهتر است که پیشنهاد صحبت دونفره را در همان اتاق بدهید. از تابلوها، کتابها و عناصر دیگر اتاق میتوانید به شناخت بهتری دست پیدا کنید. پس از گذشت 3-2 جلسه از خواستگاری، خانواده دختر نیز میتوانند پیشنهاد برگزاری جلسه بعدی را در منزل پسر بدهند.
اسرار خانوادگی را برملا کنیم؟
در جلسات اول خواستگاری نیازی نیست از اسراری صحبت کنید که هیچکسی به جز خانواده شما از آن باخبر نیست. اما اگر موردی وجود دارد که همه به جز خواستگار از آن خبر دارند آن را عنوان کنید؛ مثلا همه فامیل میدانند که شما یکبار با ازدواجی ناموفق روبهرو بودهاید. این نکته بهتر است قبل از پیشرفتن خواستگاری به طرف مقابل گفته شود.
گاهی ارتباط قبلی در حد یک نامزدی بوده که در شناسنامه هم ثبت نشده است، این موارد را لازم نیست از قبل بگویید، میتوانید در پایان جلسه اول با او در میان بگذارید.
اسرار مهمی که تنها خانواده شما از آن مطلعند اما نیاز هست که همسر آینده شما هم پیش از تصمیمگیری از آن باخبر شود را در جلسات بعدی خواستگاری عنوان کنید. اما اگر شما در گذشته خود خطایی کردهاید و کسی جز خودتان از آن باخبر نیست و بعد هم توبه کردهاید و امکان افشا شدنش هم نیست، لازم نیست اعتراف به گناه کنید که خدا هم این مسئله را نمیپسندد.
اگر امکان افشا شدن آن مسئله در زمانهای آینده هست و زندگی شما را با تشنج و استرس روبهرو میکند، حتما بهنحوی آن را مطرح کنید.
کی برگزار کنیم؟
پیامبر اکرم(ص) میفرمایند بهترین روز جهت خواستگاری روز جمعه و در ساعات بعدازظهر است و توجه کنید که زمانش قمر در عقرب نباشد. همچنین بین جلسات خواستگاری فواصل زمانی مناسبی درنظر بگیرید تا فرصت تفکر و تحلیل داشته باشید.
حالا من چی بپوشم؟
جلسه اول در ذهن پسر و دختر و خانوادههایشان ماندگار میشود، پس بهتر است نهایت نظافت و پاکیزگی و مرتب بودن را داشته باشید. در عین حال لباسهای خیلی خاص و پرزرق و برق که تمرکز را از طرفین میگیرد نپوشید. آقا پسر میتواند با لباسهای کمی رسمیتر به خواستگاری برود. دختر خانم بهتر است آرایش خاصی نداشته باشد. داشتن آرایش گذر از مرحله اول را آسان میکند اما امکان ایجاد موانع بعدی یا حتی مشکلات پس از ازدواج را تقویت میکند.
چه کسانی حضور داشته باشند؟
جلسات اول خواستگاری را بدون خبر عمومی و تنها با حضور خانواده دختر و پسر برگزار کنید. همچنین در اسلام سفارش شده است که بهتر است خواستگاری پنهان بماند. نیازی نیست کل محله و آپارتمان در جریان مراسم خواستگاری قرار بگیرند.
چی ببریم؟
لازم نیست خودتان را برای خواستگاری دختر خانمتان به چنان زحمتی بیندازید که تا چند ماه نتوانید کمر راست کنید. نیازی نیست سرویس مبلمان را عوض کنید و وسایل لوکس را از در وهمسایه و فامیل قرض بگیرید. خود را درگیر تعداد میوه و شیرینی برای پذیرایی نکنید. تنها سعی کنید که همهچیز منظم و مرتب و تمیز و با سلیقه چیده شده باشد تا محیطی دلپذیر فراهم آید. خریدن یک دسته گل، هم از رسومات خواستگاری محسوب میشود و هم نشاندهنده اهمیت و صمیمیت و لطفی است که ابراز میکنید. همچنین به زیبایی و طراوتش، بیش از قیمتش اهمیت بدهید.
خدا را فراموش نکن
قبل از برگزاری جلسه خواستگاری، 2 رکعت نماز طلب خیر بخوانید و دعا کنید که آنچه خیر و صلاح است برایتان رقم بخورد. فراموش نکنید که در نهایت و پس از همه شناختها باید باز هم توکل کنید.
رستگاری در خواستگاری
در جلسه اول خواستگاری بهتر است سراغ کلیات بروید و از سرک کشیدن به جزئیات شخصیت و خانواده فرد مورد نظر دوری کنید
در جلسه اول خواستگاری بهتر است شما یک شناخت کلی از شخصیت طرف مقابل و خانواده او بهدست بیاورید. در جلسه اول همه هم و غمتان این نباشد که زیر و روی شخصیت و خلقیات فرد مذکور را دربیاورید درحالیکه هنوز به شناخت کلیاتی از آن فرد نرسیدهاید. سعی کنید خیلی خشک و مصنوعی سؤال نپرسید و لیستی از سؤالها در دستتان نباشد. به جواب هر سؤالی که از طرف مقابلتان میگیرید خوب فکر کنید. آن جوابها را تحلیل کنید اما یک طرفه به قاضی نروید. اگر جوابها برای شما مبهم است و واضح نیست سؤالتان را به شکلی دیگر یا با پرسیدن سؤالهای جزئیتری مطرح کنید تا به پاسخ واضحی برسید. یادتان باشد که به فرد مذکور اجازه توضیح دادن و پاسخ دادن بدهید. سؤالهای خودتان را پشت سرهم و بدون فاصله مطرح نکنید یا اینکه از یک سؤال به سؤال دیگر نروید؛ به تعبیری از این شاخه به آن شاخه نپرید.
چرا من؟
اولین سؤالی که میپرسید درباره علت انتخاب طرف مقابلتان باشد؛ «چه شد که به خواستگاری من آمدهاید؟» یا «دلیل اینکه اجازه دادید من به خواستگاری شما بیایم چیست؟» شما نباید این سؤال را بپرسید که فقط حرفی زده باشید یا اینکه سر بحث را باز کرده باشید بلکه این سؤال را پرسیدهاید تا از جواب طرف مقابلتان به خیلی چیزها پی ببرید. اصلا شاید همین سؤال مقدمهای باشد برای سؤالات بیشتر و مصداقیتر در این زمینه.
اگر در شما ویژگی خاصی وجود داشته که طرف مقابل را به سمتتان کشانده، آن ویژگی میتواند اولویتهای زندگی او را مشخص کند. کسی که بگوید بهخاطر حجاب و متانت شما آمدهام با کسی که بگوید چون رشتههای تحصیلیمان یکی بود و این موضوع میتواند در آینده به ما کمک کند، تفاوت زیادی دارد. اگر شخصی به احترام انتخاب مادر و خانوادهاش به خواستگاری شما آمده حتما میتواند یک فرد منطقی و عاقل باشد که ترجیح داده فرصتهای زندگیاش را از دست ندهد.
از خودت بگو
پس از سؤال از چرایی انتخاب اولیه طرف مقابل، میتوانید از او بخواهید که اطلاعات کلی در مورد خودش بدهد؛« از خودتان بگویید؛ یعنی تحصیلات، شغل، روحیات و عقاید.» البته اگر گفتههای او را مدیریت نکنید میتواند هر چیزی را از خودش بگوید، بیربط و با ربط. هر چند خود همین موضوع هم میتواند اولویتبندی او را مشخص کند؛ مثلا اینکه فرد مورد نظر بیشتر از تحصیلاتش بگوید یا از درآمدش یا از خانوادهاش، هر کدام از اینها میتواند مشخص کند چه چیزهایی برایش مهم است.اما شما وقتتان بینهایت نیست و لااقل در همین جلسه اول فرصت محدودی دارید، پس باید با ریز سؤالاتتان توضیح او را در مورد خودش مدیریت کنید. ضمن اینکه میتوانید از کلی بودن یا ریزبودن جوابهای او به این نتیجه برسید که آن فرد چقدر خودش را میشناسد و از خودش چه میداند؟ قطعا فردی که برای همه جنبههای زندگی خودش تعریفی از خود و جهانبینیاش دارد میداند راه آیندهاش چیست و از کدام راه باید برود. اینگونه افراد در آینده دچار سردرگمی تعریف خواستههای خود نمیشوند.
هدفت چیست؟
یکی از سؤالات اساسی که در جلسه خواستگاری باید پرسیده شود و از پاسخ آن میتوان به میزان هدفمندی و مسئولیتپذیری و عقاید اساسی طرف مقابل پی برد این است که «هدف شما از ازدواج چیست؟» بعضیها ازدواج میکنند چون باید ازدواج کنند. مادرشان آرزو دارد، نوههایش را ببیند یا خودشان شرایط ازدواج را دارند و همه میگویند کی به ما شیرینی میدهی! هر کاری که هدف درستی زیر بنای آن نباشد امید چندانی به سرانجام رسیدنش نیست چه برسد به ازدواج که باید چرایی بزرگی پشت صحنهاش باشد تا با هر مشکلی در زندگی متاهلی بتوان کنار آمد و کم نیاورد. این سؤال به شما نشان میدهد کسی که قرار است شریک زندگیتان شود چقدر برای شروع زندگی متاهلی جدی است. آدمی که میداند چرا میخواهد ازدواج کند در آینده لازم نیست شما با او سر بچهدار شدن و تعداد بچهها بحث و دعوا داشته باشید. او خود را برای تطبیق دادن با خانواده همسر آماده میکند. آن وقت با کوچکترین بازخورد نامطلوبی از خانواده همسر رنجیده خاطر نمیشود و جریان درست نمیکند.
انتظارت چیست؟
از انتظاراتش بپرسید. انتظارش از زندگی مشترک و از شما چیست؟ اینکه دنبال چه چیزی میگردد . در حقیقت دورنمای زندگی آینده شما خواهد بود. حتما این نکته را بهیاد داشته باشید که انتظار امروز این فرد، وظیفه فردای شما در زندگی مشترک است.
بنابراین از انتظارات فرد مقابل هرچه بیشتر بدانید به نفع خودتان و آرامش زندگی مشترک آیندهتان خواهد بود. اگر بخواهید به پای هم پیر شوید نه اینکه یکدیگر را پیر کنید، باید انتظارات هم را برآورده کنید. پس اینکه بدانید او چه میخواهد و چه چیزهایی را اصلا نمیخواهد و اینکه آیا میتوانید در آینده آن انتظارات را برآورده کنید یا در توان شما نیست، یکی از مهمترین مسائلی است که باید قبل از ازدواج درباره آن فکر کنید. جای حل و فصل کردن و به تفاهم رسیدن درباره انتظارات دوطرف در جلسات خواستگاری است نه اینکه وقتی زیر یک سقف رفتید با هم دعوا کنید که «این انتظار تو از من، اصلا منطقی نیست»!
ازدواج بهنگام از نگاه مردم
واقعیت این است که تأکیدهای آیینی ما بر ازدواج به موقع مخصوصا زمانی که نیازهای شدید جوانی سر برمی آورد، صحه گذاشته و به امر ازدواج تشویق های زیادی کرده است. در ادامه گپ و گفتی داشتیم با افراد مختلف تا ببینیم ازدواج در سن کمتر از سن هایی که امروز معمول شده، در نظر آن ها چگونه است:
نتیجه ها را هم می بینی
فاطمه خانم، 47 ساله است، صاحب 4 عروس و یک داماد و دو نوه است. پسر بزرگ یعنی اولین فرزندش الان 33 ساله است، از موضوع و سوالم استقبال می کند. بیشتر که با هم حرف می زنیم، متوجه می شوم در این خانواده انگار زود ازدواج کردن یک سنت است. به نظر می رسد تجربه های این مادر میانسال و مادربزرگ جوان کمک خوبی به بحثم می کند. درباره سن و ازدواج خودش می پرسم و این که واقعاً از این ازدواج راضی است یا نه. با آرامش و بلافاصله قبل از هر چیزی از بزرگ ترین حسن ازدواج در سن کم می گوید: ازدواج در سنین پایین این حسن را دارد که تا جوان هستیم نتیجه عمرمان را و تربیت فرزندان و نسل بعد از خودمان را می بینیم، نوه و حتی اگر خدا بخواهد نتیجه هایمان را. این موضوع خیلی مهمی است و من واقعا خوشحالم.
این بانوی باتجربه ادامه می دهد: البته معایبی هم دارد؛ مثلا پیشرفت هایی که می شد در گذر عمر و در جوانی به دست آورد، فرصت هایش از دست می رود؛ مثل پیشرفت تحصیلی. آن زمان ما آگاهی نداشتیم و با اطلاعات کمی وارد زندگی مشترک شدیم ولی با همه این حرف ها راضی ام. اگر چه پیشرفت تحصیلی نداشتم ضمن این که پیشرفت تحصیلی یا هر زمینه دیگری به طرف مقابل بستگی دارد و من الان هیچ مشکل و منعی برای این کار ندارم.
فاطمه درباره این که پسرها و دخترش را زود به خانه بخت فرستاده است، می گوید: امتیازات ازدواج فرزندان در سن کم خیلی زیاد است که از همه مهم ترش همین است که از مشکلات اجتماعی که وجود دارد در امان می مانند، مخصوصا نیازهای غریزی شان در فضایی امن و حلال برآورده می شود و این موضوع از اهمیت زیادی برخوردار است. اگر چه قبول دارم فرزندانم می نالند که اگر ازدواج نکرده بودیم پیشرفت های اجتماعی بیشتری داشتیم ولی در نگاه کلی شرایط خوبی دارند.
می پرسم یعنی شما توصیه می کنید جوان ها در همین سنین ازدواج کنند؟ می گوید: قطعا چنین توصیه ای می کنم ولی به این نکته هم باید توجه کرد که متأسفانه جوانان امروزی آگاهی های خانه داری و همسرداری بسیار کمتری نسبت به نسل ما دارند و این موضوع ازدواج شان را با خطر همراه می کند، باید آن ها را برای ازدواج در سن مناسب آماده کرد و به آن ها آگاهی و اطلاعات لازم را داد.
سن مناسب از نظر فاطمه خانم، برای دخترها بین 18 سالگی تا 20 سالگی و برای پسرها حدود 23 و 24 سالگی است.
بنویس: ازدواج دست و پا گیر است!
عاطفه که الان 24 ساله است، مادر یک دختر 5 ساله است. او در حال گذراندن امتحانات پایان سال مقطع سوم دبیرستان بوده که لباس عروسی را به تن کرده است. نظر او با فاطمه کاملا متفاوت است. می گوید: من در 17 سالگی ازدواج کردم و فکر می کنم کار کاملا اشتباهی است که آدم در این سن ازدواج کند. چه این ازدواج از روی عقل باشد چه از روی احساس، اصلا اصل این کار اشکال دارد. می پرسم: چرا؟ با لحن محکمی جواب می دهد: به این دلیل که هنوز هیچ تجربه ای از زندگی و جامعه نداشتم. از همه چیز بی خبر بودم. ولی اگر آدم در سن بالاتر ازدواج کند، با منطق بهتر و قوی تری انتخاب می کند و بر اساس تجربه های بیشتر می تواند انتخاب بهتری داشته باشد. سن مناسب از نظر عاطفه برای دخترها حداقل 27 سال است و درباره پسرها هم پاسخ عجیبی می دهد: اصلا ازدواج زودتر از سن 35 سالگی را به پسرها توصیه نمی کنم، چون آن ها باید بروند و خوب هر شر و شوری که دارند، انجام بدهند و وقتی واقعا فکر کردند از پس زندگی برمی آیند و می توانند آن را اداره کنند، ازدواج کنند.
می خواهم دامن صحبتم را با عاطفه بچینم که باز هم موضع عجیبی می گیرد و می گوید: بنویس این حرف تمام اطرافیان هم سن و سال من است که مثل من زود متأهل شدند. ازدواج زود، اشتباه است. دخترهای فامیل ما می گویند بهتر است آدم اول خوشی ها، شادی ها و تفریحاتش را انجام بدهد، چون ازدواج خیلی دست و پاگیر است و فرد را از همه پیشرفت ها و موفقیت ها باز می دارد.
تاهل و تعهداتش سازنده است
حامد، نظر متفاوتی دارد. او که خود در 23 سالگی ازدواج کرده و الان 2 سال است که زندگی مستقلش را شروع کرده است، می گوید: به نظر من پسرها باید وضعیت کار و کاسبی شان را مشخص کنند و مطمئن که شدند دیگر برای ازدواج اقدام کنند و نگذارند سن شان بالا برود. آرامشی که در ازدواج وجود دارد خیلی کمکشان می کند ولی خوب فضای زندگی مشترک هم با خیالات و رویاهای قبل از آن خیلی متفاوت است باید آمادگی داشته باشند ولی نگذارند دیر بشود. مجید هم می گوید: ظاهر امر این است که ازدواج در سن کم به طور مثال 22 سال برای آقایان مانع تحصیلات تکمیلی و رشد می شود، اما حداقل درباره خودم مطمئنم که اگر در سن کم ازدواج نکرده بودم این همه امید و انگیزه برای ادامه تحصیل و پیدا کردن کار نداشتم. واقعاً چه دلیلی داشت اگر مجرد بودم بخواهم همزمان درس بخوانم و کار کنم؟ اما تاهل و تعهداتش این انگیزه را در آدم ایجاد و زمینه رشد را فراهم می کند.
مزایا و معایب ازدواج در سنین پایین
رضا زیبایی، روان شناس بالینی - همیشه برای والدین، این سوال وجود دارد که آیا فرزندشان به سن ازدواج رسیده است یا خیر و همچنین، چه سنی بهترین سن برای ازدواج است؟
برخی خانواده ها بر اساس باورهای دینی و بومی خود، معتقد به ازدواج فرزندانشان در سنین پایین هستند؛ البته منظور از سن پایین حداقل 17 تا 18 سالگی برای دختر و20 تا 21 سالگی برای پسر است که حتی برخی از والدین سنین پایین تر از این را در صورت وجود آمادگی های لازم فرزند برای ازدواج در نظر می گیرند مثلا 15 تا 16 سال برای دختر و 18 تا 19 سال برای پسر.
اما واقعاً از جهات مختلف ازدواج در این سنین چه مزایا یا معایبی می تواند داشته باشد؟
- یکی از مزیت های ازدواج در سنین پایین، تولد فرزندان در سنین ۲۰ تا ۲۵ سال و کاهش شکاف نسل هاست.
- شکل گیری هویت مردانه به ویژه نقش پدرانه و هویت زنانه با نقش مادرانه در بهترین سال های زندگی؛ به خصوص با وجود زمینه ای بکر و پاک و تشنه یادگیری و نیاز به شریک عاطفی – جنسی که این امر خود باعث بروز نیافتن یا کاهش بسیاری از آزردگی های روان شناختی در آینده می شود و از ورود فرد به بسیاری از راه های اشتباه برای اغنای نیازهای یاد شده جلوگیری می کند.
- افزایش میزان تمرکز زوج در تلاش برای رسیدن به اهداف کوتاه مدت و بلند مدت در زندگی؛ از جمله ادامه تحصیل، یادگیری مهارت ورود به کسب و کار، خرید منزل و مواردی از این دست که تمام این ها به واسطه هدف دار شدن سفر زندگی و به خصوص مشخص بودن همسفر شما و انگیزه های مختلفی که در این بین شکل می گیرد، هم راه را برای شما هموارتر می کند و هم از دشواری ها می کاهد؛ برای مثال تجربه رابطه عاشقانه و انگیزه های قدرتمندی که به دنبال آن بروز می کند، یکی از اتفاقات این سفر است.
- تجربه و درک آرامش بیشتر والدین و جلوگیری از بروز بسیاری از تنش هایی که فرزندان در آستانه ازدواج در منزل با والدین خود دارند که بیشتر آن ها برای شما قابل حدس است و متاسفانه پیامدهای آن را دیگر اعضای خانواده نیز تحمل می کنند. همچنین بقای حمایتی پدر بزرگ و مادر بزرگ جوان تر از نوه های خود بیشتر و طولانی تر است.
اما شرایط ازدواج در سن کم
در خور ذکر است تمام موارد یاد شده در گرو یک ازدواج حداقل موفق و رو به جلوست بدین معنا که زوج از بودن با هم احساس خوبی دارند و اصلا به ترک هم تمایل ندارند گرچه ممکن است گاهی از دست هم ناراحت شوند ولی از هم متنفر نمی شوند یا بی اعتنا به هم نیستند. اشتباهات خود را قبول دارند و در صدد رفع آن هستند. پیش نیاز چنین فضایی تمایل قلبی و درونی دختر و پسر برای ازدواج است به خصوص اعتماد به نفس برای حل و فصل مسائل زندگی مشترک و نه صرفاً مالکیت و به دست آوردن فرد دیگری و این همه حاصل نخواهد شد مگر در جامعه ای که خانواده های آن با هدف داشتن جامعه سالم، فرزندان خود را طوری آماده کنند تا در سنین یاد شده آمادگی نسبی برای ازدواج و همسرگزینی داشته باشند؛ نه تمایل آتشین برای ناهمجنس طلبی، زیرا متاسفانه برخی ازدواج ها همسرگزینی نیست و بیشتر ناهمجنس گزینی است تنها برای فرونشاندن یک نیاز، در صورتی که اگر جامعه آموزشی و فرهنگی و به دنبال آن نهاد خانواده، فرزندان خود را طوری "پرورش" دهد (به آموزش اکتفا نکند) که بیاموزند ازدواج صرفاً یک رابطه مبتنی بر نیاز (وخود بینی) نیست بلکه شروع یک زندگی جدید با نیازها و فراز و نشیب های بین فردی است. در مجموع حقیقت این است که ازدواج در سن مناسب خود تناسب های بسیاری را به دنبال دارد و واقعیت این است که بسیاری از فرزندان ما آمادگی ازدواج در این سنین را ندارند تا از مواهب آن بهره مند شوند.
ازدواج در سن بالا یا سن پایین؟/این همه فاصله زمانی بین نیاز و پاسخ آن!
حجت الاسلام دکتر مسعود آذربایجانی - به چند دلیل توصیه می شود جوانان در سن پایین ازدواج کنند. با توجه به این که در جامعه کنونی ما میانگین سن ازدواج به 27 و 28 سال رسیده و سن بلوغ افراد نیز 13 تا 15 سال است، به طور طبیعی بین سن بلوغ و سن ازدواج حدود 14 سال فاصله وجود دارد؛ یعنی نیازی شکل می گیرد و بعد از چندین سال به این نیاز پاسخ داده می شود؛ لذا این فاصله زمانی می تواند مشکلات و مفاسدی را به وجود بیاورد؛ مانند انحرافات جنسی، بی نشاطی، خمودگی، کم شدن شور و انرژی جوانی و مسائلی از این قبیل.
بچه دار شدن با چند نسل فاصله؟
دوم این که ازدواج در سنین بالا، باعث ایجاد اختلاف و فاصله بین نسل ها می شود زیرا وقتی زوجین در 27 تا 35 سالگی بچه دار می شوند فاصله سنی آن ها با فرزندشان حدود 30 سال است؛ یعنی وقتی فرزند به سن نوجوانی و جوانی می رسد، سن والدینش حدود 50 سال می شود و این باعث دوری و عدم ارتباط مناسب بین والدین و فرزندان می شود.
وقت و انرژی نمی ماند!
نکته سوم بحث تربیت فرزندان است. به طور طبیعی با افزایش سن، انرژی و توان افراد کاهش می یابد؛ بنابراین والدین با سن بالا توان کمتری برای تربیت فرزندشان دارند.
یک، دو... تمام شد؟!
چهارمین پیامد ازدواج در سن بالا، کاهش تعداد فرزندان در خانواده هاست. وقتی جوانان در سنین بالا ازدواج می کنند تا زمانی که از یک یا دو فرزند برخوردار می شوند به 35 سالگی می رسند که بعد از آن از نظر پزشکی سن مادر برای بچه دار شدن مناسب نیست؛ در صورتی که اگر میانگین سن ازدواج برای خانم ها 18 تا 20و برای آقایان 20 تا 23 سال باشد، فرصت بیشتری برای فرزندآوری دارند.
رشد عقلی، عاطفی و مالی شرط است...
با توجه به آثار مثبتی که ازدواج در سنین پایین به دنبال دارد، به پدر و مادرهایی که فرزنــد جوان دارند توصیــه می کنیم برای شکل گیری خانواده و زندگی مشترک از فرزندشان حمایت کنند و طی 2 تا 5 سال اول ازدواج، هم حمایت مالی و مادی و هم حمایت معنوی، عاطفی و عقلانی داشته باشند تا نهال زندگی آن ها محکم و استوار شود و بتوانند کم کم به استقلال مادی و معنوی برسند. همچنین لازم است والدین به فرزندانشان از سنین 14 و 15 سالگی مهارت های زندگی را آموزش بدهند و آمادگی های لازم را برای تشکیل زندگی در آن ها ایجاد کنند و آموزش هایی را هم به صورت علمی و نظری وهم به صورت عملی و مهارتی به این منظور برای آن ها در نظر بگیرند.
در پایان یادآوری می شود که روان شناسان به طور معمول ازدواج را در سنین بسیار پایین مانند زیر 18 سال توصیه نمی کنند؛ بنابراین سن ازدواج برای خانم ها حدود 18 و برای آقایان حدود 20 تا 23 سال مناسب است.
آمادگی های لازم برای ازدواج در سن کم
به نظر میرسد آمادگیها و قابلیتهای ازدواج بیش از هر چیز به پرورش و تربیت کامل در دوران تجرد بستگی دارد، آماده کردن فرزندان برای پذیرفتن مسئولیت، مستقل بار آوردن آنها، حل تعارضات شخصیت و رفع ابهاماتی که آنها را در انتخاب مسیر درست دچار مشکل میکند و دادن آگاهیهای کاربردی از زندگی مشترک از جمله مقدمات ضروری ازدواج است. این موارد الزاما در سنین بالا به دست نمیآید؛ بر این اساس سن مناسب ازدواج، سنی است که فرد به بلوغهای مورد نظر در ابعاد مختلف رسیده باشد.
قطعا شما به عنوان یک مرد جوان که احیانا هنوز موقعیت با ثبات اجتماعی و اقتصادی نیافته اید (منظور موقعیتهای آن چنانی نیست بلکه همین اندازه که مسیر پیش روی فرد مشخص باشد و برنامه روشن و معینی که بتوان به آن اعتماد کرد، داشته باشد) انتظار ندارید خانوادهای دخترشان را به شما بسپارند در حالی که هنوز معلوم نیست قرار است چه بکنید و کجای راه هستید؟ و یا به عنوان یک دختر جوان انتظار ندارید وقتی هنوز احساس میشود از مهارتهای لازم همسرداری،خانه داری، مادری، شکیبایی و همراهی برخوردار نیستید و نگاهتان به ازدواج متأثر از کارتون سیندرلا و فلان فیلم سینمایی بومی خودمان است، شما را به خانه بخت بفرستند و آن جا چون داماد توان محقق ساختن رویاهای شما را ندارد هر روز ماتم جنگ و دعوایتان را بگیرند.
در این ازدواج بهنگام نقش خانوادهها بسیار پررنگ است. در گذشته اگر ازدواجها در سنین کم انجام میشد و به بلندای عمر، وفادارانه ادامه پیدا میکرد، واقعیت بزرگی در خود داشت و آن همراهی و حمایتهای پررنگ فکری، مالی و عاطفی خانوادهها بود که امروز میتوانند با تعریف دوران عقد مناسب و طولانیتر از قوانین نانوشته امروزی و توصیههای درست و منطقی نه بر اساس مسائل ظاهری اجازه دهند زندگیهای مشترک زودتر و بهنگامتر شکل بگیرد.
موضوع دیگر برای شکل گرفتن ازدواج بهنگام، بهرهمندی درست و مناسب از خدمات روانشناسان، مشاوران و کارشناسان زبده خانواده است. امری که متاسفانه امروز به شیوهای نامناسب رواج یافته، به این معنا که طرفین پس از انجام تمام مراحل خواستگاری و گفت و گو دقیقا در پایان کار و قبل از عقد، سری هم به مشاور میزنند و معمولا توقع تأیید انتخاب خود را از سوی وی دارند؛ امری که با اصول اخلاقی و حرفهای مشاوران سازگار نیست؛ شیوه درست برای گرفتن نتایج مؤثر و کارآمد، مراجعه به کارشناسان بسیار، پیش تر از مراحل و زمان انتخاب همسر است تا فرد مهارتهای لازم را برای شناخت درست طرف مقابل و مسیر زندگیاش کسب کند.
ارسال نظر