به گزارش پارس به نقل از عقیقمؤسسه قرآنی بیت‌الاحزان حضرت «زهرا(س)» از جمله مؤسساتی است که در راه ترویج فرهنگ قرآن به ویژه تربیت حافظ قرآن گام‌های مؤثری برداشته و تاکنون حدود 1000 حافظ کل و ده‌ها هزار حافظ دیگر تربیت کرده است.

این مؤسسه در این راستا با راه‌اندازی اولین مدارس شبانه‌روزی حفظ قرآن کریم سالانه حدود 200 حافظ کل قرآن تربیت می‌کند. از دیگر فعالیت‌های مؤسسه، گسترش شعب در سراسر کشور است که تاکنون بیش از 130 شعبه در 11 استان کشور راه‌اندازی شده است و این شعب به آموزش‌هایی مانند روخوانی و روان‌خوانی، ترجمه و مفاهیم و حفظ قرآن کریم می‌پردازند.

مؤسسه بیت‌الاحزان در راستای تربیت قرآنی کودکان و نونهالان با راه‌اندازی مهد‌های قرآنی هم فعالیت دارد. از دیگر نکات این مؤسسه می‌توان به امکان اشتغال حافظان قرآن فارق‌التحفیظ از مؤسسه اشاره کرد که برای تدریس در شعب، مهد‌ها و مدارس شبانه‌روزی به کار گرفته می‌شوند.

«اعظم محمدی» متولد 1366 از نخستین حافظان تربیت شده در مؤسسه بیت‌الاحزان حضرت زهرا(س) است.

 وی در روستای محمدآباد معروف به قرآن‌آباد شهرستان استهبان در استان فارس به دنیا آمد.

محمدی از 14 سالگی برای حفظ کل قرآن کریم به مؤسسه بیت‌الأحزان حضرت زهرا(س) می‌رود. مؤسسه بیت‌الأحزان در آن زمان تازه کار خود را در یک ساختمان کاهکلی کوچک آغاز کرده بود.

این حافظ ممتاز قرآن پس از حفظ قرآن کریم در مسابقات بسیاری شرکت کرد و موفق به کسب رتبه‌های بسیاری شد. پس از آن به مسابقات بین‌المللی قرآن اردن و لیبی اعزام شد و برای کشورمان افتخار آفرید.

محمدی برای توسعه امور قرآنی به همراه همسرش به نورآباد استان فارس مهاجرت کرد. بسیاری از مردم آنجا سواد نداشتند اما با فعالیت‌های دلسوزانه این حافظ قرآن و حمایت های مسئولان، وی موفق به تربیت 20 حافظ کل قرآن کریم شد.

در ادامه مشروح گفت‌وگو با خانم«اعظم محمدی» حافظ بین‌المللی قرآن کشورمان را می‌خوانیم.

امکاناتی برای پیشرفت در امور قرآنی نداشتیم

شما فعالیت‌های قرآنی را از چه زمانی آغاز کردید؟

من در روستایی متولد شدم که به دلیل فعالیت‌های قرآنی گسترده به قرآن‌آباد ایران معروف است. در خانواده ما فعالیت‌های قرآنی نیز از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود به همین جهت من از همان زمان به فعالیت‌های قرآنی می‌پرداختم اما اصلی‌ترین برنامه‌هایم از 9 سالگی آغاز شد.

وقتی به سن تکلیف رسیدم با قرآن انس بسیاری پیدا کردم به طوری که هر هفته زمانی را به خواندن قرآن اختصاص می‌دادم تا جایی که در مدت 5 سال موفق به حفظ 8 جزء قرآن کریم شدم.

وقتی این توانمندی را در خود دیدم دوست داشتم حافظ کل قرآن شوم اما در آن زمان کلاس نظام‌مندی برای حفظ کل در روستا وجود نداشت تا اینکه آقای علیرضا شاهسونی مؤسسه بیت‌الأحزان حضرت زهرا(س) را تأسیس کرد.

از چه سالی به مؤسسه بیت‌الأحزان رفتید؟

سال 1380 که این مؤسسه فعالیت خود را آغاز کرد من هم در این کلاس‌ها شرکت کردم.

بسیاری از اساتید قرآن ما کم‌سواد بودند

مشوق اصلی شما برای ورود به فعالیت‌های قرآنی به ویژه حفظ قرآن چه کسی بود؟

خانواده نقش مهمی در شکل‌گیری شخصیت قرآنی من داشتند. همیشه دوست داشتم که بتوانم کل قرآن را حفظ کنم اما در روستای ما نه تنها زمینه پیشرفت در این عرصه وجود نداشت بلکه ما از هیچ امکاناتی هم برخوردار نبودیم.

در کلاس‌های قرآن محدودی هم که برگزار می‌شد، افراد کم‌سواد تدریس می‌کردند به همین جهت فکرش هم نمی‌کردم که بتوانم حافظ کل قرآن شوم تا اینکه آقای شاهسونی حافظ کل قرآن مؤسسه کوچکی در استهبان راه‌اندازی کرد و از تمامی موقعیت‌هایی که می‌توانست در قم، مشهد و حتی تهران داشته باشد، چشم‌پوشی و تلاش کرد تا روستا در امر قرآن پیشرفت کند.

 

 

حفظ قرآن در یک ساختمان کاهگلی/ دلایل خسته شدن افراد از حفظ

پس شما از اولین‌ فارغ التحفیظ‌ های مؤسسه بیت‌الأحزان حضرت زهرا(س) هستید؛ از کلاس‌های قرآن این مؤسسه بگویید.

کلاس‌های حفظ در روستای ماهفرخان در یک ساختمان کاهگلی و خشتی تشکیل می‌شد. آن زمان هنوز مدارس شبانه‌روزی راه‌اندازی نشده بود بلکه قرآن‌آموزان صبح تا ظهر در کلاس حاضر می‌شدند و تحت آموزش قرار می‌گرفتند.

این ساختمان 2 طبقه بود که از صبح تا ظهر در طبقه اول آقایان و در طبقه دوم بانوان تحصیل می‌کردند. محیط محقر و در عین حال بسیار صمیمی بود. در آن زمان حدود 60 نفر برای حفظ کل ثبت‌نام کردند که در پایان 30 نفر حافظ کل قرآن شدیم.

 

 

یعنی حدود نیمی از افراد در وسط مسیر از ادامه حفظ خسته شدند؟

بله؛ سال اول نیمی از قرآن‌آموزان به حفظ چند جزء اکتفا کردند.

فکر می‌کنید دلیل این ریزش‌ها در حفظ کل قرآن چیست؟

شاید یکی از دلایل آن باشد که هدف اصلی آن‌ها حفظ کل نبوده است. من با انگیزه حفظ کل وارد این عرصه شدم به همین جهت برای رسیدن به اهدافم تمامی سختی‌ها را به جان می‌خریدم.

البته شاید برخی افراد هم به دلیل مشغله‌های درسی، کاری و زندگی نتوانند حافظ کل شوند.

هدف شما از حفظ کل قرآن چه بود؟

من با هدف فهم آیات الهی و انس بیشتر با قرآن و عمل به آن‌ حفظ قرآن را ادامه دادم. به نظر من هر چه انس با قرآن بیشتر باشد تدبر در آیات الهی هم افزایش می‌یابد و در نتیجه دروازه‌های عمل به دستورات خداوند متعال بر روی افراد گشوده می‌شود.

حفظ قرآن چه تأثیری در زندگی‌تان داشت و چقدر در تحقق اهداف خود از حفظ، موفق بودید؟

حفظ قرآن تأثیرات بسیاری در زندگی‌ام داشت. انس با آیات الهی مرا صبورتر و مسئولیت‌پذیرتر کرد. علاوه‌ بر این تأثیر مثبتی در حافظه‌ام داشت به طوری که در تحصیلاتم هم کمک بسیاری به من کرد.

معلم‌هایم از من انتظار قبولی در رشته پزشکی داشتند/ به علوم قرآنی علاقه داشتم

پس از حفظ کل قرآن چه کردید؟

اول دبیرستان بودم که مدرسه را رها کردم تا بتوانم حافظ کل قرآن شوم. پس از اتمام حفظ دوباره به مدرسه رفتم و در رشته تجربی ادامه تحصیل دادم. وقتی پس از یک سال ترک تحصیل و حضور در کلاس حفظ قرآن به مدرسه برگشتم فکر می‌کردم از درس‌ها عقب باشم اما معلم که درس می‌داد حس می‌کردم همه این‌ مباحث را بلد هستم و انگار درس‌های دوران دبستان را به من می‌آموزند.

پس از آن به دلیل اینکه استعداد خوبی در رشته تجربی داشتم تمامی معلمان انتظار قبولی در رشته پزشکی داشتند اما من به علوم قرآنی علاقه بیشتری داشتم به همین جهت در انتخاب رشته دانشگاه، رشته علوم قرآن و حدیث را انتخاب کردم.

 

 

چرا در آزمون اعطای مدرک کارشناسی به حافظان شرکت نکردید؟

اتفاقا پس از مدتی از طریق آقای شاهسونی با این آزمون‌ها هم آشنا شدم. ایشان برای موفقیت در آزمون‌ها برایمان کلاس برگزار می‌کردند. سال اول شرکت در این آزمون 5 نفر از قرآن‌آموزان مؤسسه پذیرفته شدند اما پس از بررسی‌های مسئولان آن سال اعلام کردند که نمره پذیرفته‌شدگان نسبت به سال‌های گذشته باید بیشتر باشد یعنی سقف نمره قبولی را بالاتر بردند؛ به همین جهت پذیرفته نشدم تا اینکه سال 1389 که در این آزمون‌ها شرکت کردم مدرک کارشناسی و سال 1390 نیز مدرک کارشناسی ارشد علوم قرآنی گرفتم.

برای تدریس قرآن مهاجرت کردیم

پس از حفظ کل تدریس هم داشتید؟

بله من به دلیل نیاز به حفظ قرآن به تدریس هم پرداختم. سال‌های 1385 تا 1387 هم همراه با همسرم به عنوان معلم مهاجر به روستای نورآباد رفتیم و در آنجا کار تدریس را آغاز کردیم.

چه شد که به آنجا رفتید؟

در آن زمان تازه ازدواج کرده بودیم و همسرم هم کار ثابتی نداشت. آقای شاهسونی گفت که یکی از روستاها نیاز به یک معلم آقا و یک معلم خانم دارد تا علوم قرآنی را در آنجا تدریس کنند. ما هم به دلیل علاقه بسیار به توسعه حفظ و آموزش قرآن به نورآباد رفتیم.

سواد قرآنی مردم نورآباد در چه سطحی بود؟

من و همسرم در مرحله نخست از داوطلبان آزمون گرفتیم. بسیاری از افراد آنجا بی‌سواد بوده یا حتی روخوانی قرآن هم بلد نبودند اما به لطف خداوند و تلاش‌های مردم و مسئولان ما توانستیم در مدت بیش از 2 سال حضور در نورآباد استان فارس 20 حافظ کل و چندین حافظ چند جزء قرآن تربیت کنیم. پس از آن هم افرادی که تحت آموزش قرار گرفته بودند کلاس‌های قرآنی را اداره کردند.

 

 

همسرتان هم حافظ قرآن است؟

همسرم شاهسونی قبلا حافظ قرآن بود اما به دلیل مشغله و مرور نکردن محفوظات هم اکنون تسلط کاملی به محفوظاتش ندارد.

چگونه با هم آشنا شدید؟

زمانی که من در حال حفظ کل قرآن در مؤسسه بیت‌الأحزان حضرت زهرا(س) بودم، ایشان در مؤسسه به برادران قرآن تدریس می‌کرد. من و همسرم دخترعمو پسرعمو هستیم و سال 1381 یعنی در 15 سالگی عقد و سال 1385 نیز ازدواج کردیم که حاصل این ازدواج هم 2 فرزند است؛ فاطمه 5 ساله و علی 9 ماهه.

 

 

از رتبه‌های خود برایمان بگویید.

من در مسابقات بسیاری شرکت کردم. سال 1384 اولین بار که در مسابقات سراسری اوقاف حضور پیدا کردم در رشته حفظ 20 جزء قرآن کریم موفق به کسب رتبه دوم شدم. سال 1385 هم رتبه اول رشته حفظ 20 جزء شدم و سال 1386 نیز دوباره در رشته حفظ 20 جزء رتبه اول را کسب کردم و به مسابقات بین‌المللی قران اردن اعزام شدم و رتبه نخست را کسب کردم.

در آن زمان وقتی در یک رشته رتبه کسب می‌کردیم سال بعد باز هم می‌توانستیم در بین متقاضیان به رقابت بپردازیم اما از سال 1387 به بعد مصوب شد افرادی که رتبه برتر یک رشته از مسابقات سراسری اوقاف را کسب می‌کنند سال بعد نیابد در همان رشته شرکت کنند به همین جهت سال 1387 در رشته حفظ کل مسابقات سراسری قرآن اوقاف شرکت کردم و رتبه دوم آوردم و به واسطه این برتری به مسابقات بین‌المللی قرآن لیبی اعزام شدم.

پس از آن همواره در مسابقات سراسری قرآن اوقاف شرکت کردم؛ سال 1389 رتبه دوم، 1390 رتبه سوم و 1391 رتبه اول حفظ کل قرآن این مسابقات را کسب کردم. سال 1392 نیز در رشته ترتیل موفق به کسب رتبه چهارم این مسابقات شدم.

علاوه بر مسابقات سازمان اوقاف، در مسابقات دانشجویی و سایر نهادها هم شرکت کرده‌ام. سال گذشته در مسابقات تلاوت سازمان دارالقرآن رتبه اول را کسب کردم و در مسابقات قران دارالقرآن امام علی‌(ع) هم اول شدم.

شما به مسابقات بین‌المللی قرآن اردن و لیبی هم اعزام شده‌اید؛ از سطح این مسابقات و خاطرات خود بگویید.

در مسابقات بین‌المللی قرآن اردن 32 کشور شرکت کرده بودند. این مسابقات در رشته‌های حفظ 10، 20 و 30 جزء برگزار می‌شود که نمایندگان کشورمان به دلیل اینکه رشته حفظ 30 جزء همراه با تفسیر عربی به عربی است همیشه در رشته حفظ 20 جزء شرکت می‌کنند.

در این مسابقات، رقابت‌های خواهران و برادران کاملا از هم جدا است به طوری که در رقابت بانوان، داوران و تماشاچیان هم تنها بانوان هستند.

 

وقتی در جایگاه قرار می‌گیری و سؤال می‌پرسند چراغی وجود دارد که اگر اشتباه بخوانی قرمز می‌شود. من در این رقابت‌ها بدون هیچ‌گونه اشتباهی به سؤالات پاسخ می‌دادم و از نظر کیفیت نیز در حد مطلوبی تلاوت کردم و همین امر باعث برتری و کسب رتبه نخست این رقابت‌ها شد.

ماجرای ناداوری در مسابقات بین‌المللی قرآن لیبی/ نفر اول هم از من عذرخواهی کرد

در رقابت بانوان مسابقات بین‌المللی لیبی، آقایان هم حضور داشتند. من زمانی به این رقابت‌ها اعزام شدم که سیاسی‌کاری بر این مسابقات سایه افکنده بود و اعلام کرده بودند که امام موسی صدر در آنجا دیده شده است.

به دلیل مسائل سیاسی مسئولان مسابقات بین‌المللی لیبی اجازه ندادند که من اول شوم در حالی که نه تنها از نظر شرکت‌کنندگان بلکه از نظر داوران نیز تلاوت من بدون نقص اجرا شده بود.

وقتی در حال پاسخگویی به سؤالات حفظ بودم، داور اردنی آنقدر تحت تأثیر قرار گرفته بود که در حین پاسخگویی به سؤالات از پشت بلندگو مرا تحسین کرد و گفت: «این از اعجاز قرآن است که یک غیرعرب‌زبان چنین توانمندی‌هایی در قرائت قرآن دارد و توانسته تمامی قرآن را به خوبی حفظ کند»؛ و بعد خطاب به من گفت: «عالی می‌خوانی».

در روز اختتامیه و اعلام نتایج، همه منتظر بودند که من به عنوان نفر اول معرفی شوم و وقتی نفر اول را خواستند اعلام کنند تمام سالن یک‌صدا گفتند: «ایران؛ ایران» اما با کمال ناباوری با وجود نداشتن هیچ اشتباهی نه تنها به من رتبه اول ندادند بلکه به عنوان رتبه سوم این رقابت‌ها هم معرفی نشدم.

فکر می‌کنم در آن سال نمایندگان لیبی و یمن به عنوان نفرات اول و دوم این رقابت‌ها معرفی شدند. نفر اول این مسابقات وقتی هدیه خود را گرفت از سکو پایین آمد و به من گفت: «معذرت می‌خواهم؛ این برتری حق شما بود».

پس از اعلام نتایج من به هیأت داوران به خاطر نتایج اعتراض کردم. آن‌ها از نمره حسن حفظ من کم کرده بودند در حالی که من هیچ‌گونه اشتباهی نداشتم و حتی صدای ضبط شده خودم را هم داشتم اما چون به زبان عربی مسلط نبودم نتوانستم به خوبی از حق تضییع‌شده خود دفاع کنم.

در هواپیمای بازگشت از مسابقات بین‌المللی لیبی هم داور اردنی را دیدم. وی وقتی مرا دید، گفت: «ناراحت نباش؛ اجر شما در نزد خدا محفوظ است. اگر اینجا حق شما ضایع شد مطمئن باش که این حق در نزد خداوند ضایع نمی‌شود».

 

 

شما عضو بنیاد نخبگان قرآنی هم هستید؛ چه شد که به عضویت این بنیاد در آمدید؟

از سال 1384 که در مسابقات سراسری قرآن اوقاف رتبه کسب کرده بودم از وجود چنین بنیادی اطلاع نداشتم. وقتی فهمیدم که رهبر معظم انقلاب اسلامی به استان فارس آمدند و قرار شد با 30 نفر از نخبگان قرآنی استان دیدار خصوصی داشته باشند.

وقتی ایشان به فارس آمدند من در بین اعضای نخبگان و دیدارکنندگان با رهبر معظم انقلاب نبودم که این امر موجب تعجبم شد چرا که با وجود موفقیت در مسابقات نمی‌توانستم همراه با نخبگان قرآنی استان با رهبری دیدار کنم. با پرس‌وجو متوجه شدم که این افراد از اعطای بنیاد نخبگان قرآنی هستند؛ از آن‌زمان در بنیاد نخبگان قرآنی ثبت‌نام کردم و عضو این بنیاد شدم.

شما به عنوان یک حافظ کل قرآن چه اقداماتی برای تحقق مطالبه رهبر معظم انقلاب مبنی بر تربیت 10 میلیون حافظ قرآن کردید؟

پس از مطالبه رهبر معظم انقلاب اسلامی کلاس‌های حفظ را توسعه دادم البته بیشتر سعی کردم افراد را تشویق به حفظ کل قرآن کنم چرا که وقتی افراد با قرآن انس می‌گیرند همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند به سمت تدبر در آیات الهی می‌روند و نتیجه آن فهم و عمل به دستورات قرآن است به همین جهت مسئولان و ارگان‌های مختلف به ویژه مساجد باید به ایجاد شور قرآنی توجه داشته باشند.

کودکان را به حضور در مسجد تشویق کنید

شما یک فرزند 5 ساله دارید،؛ برای تربیت قرآنی وی چه می‌کنید و چگونه او را به حفظ تشویق می‌کنید؟

همیشه سعی کردم او را با قرآن مأنوس سازم تا خودش به این سمت حرکت کند. در خانه صدای دلنشین قرآن می‌گذارم تا در حین بازی صدای کلام خدا را بشنود. یکی دیگر از راه‌های تشویقی و تربیت قرآنی کودکان حضور در مسجد است. یک روز دیدم که دخترم در حال خواندن سوره مبارکه «حمد» است بدون اینکه من به وی آموزشی داده باشم. تعجب کردم و از وی پرسیدم این سوره را کجا حفظ کردی؟ گفت: وقتی مسجد بودم این سوره را حفظ کردم.

در کنار این امر جایزه دادن هم خیلی مهم است. کودکان برای ورود به این عرصه نیاز به مشوق دارند؛ آن‌ها اطلاعی از معنویت ندارند بنابراین خانواده‌ها باید جوایز مادی در نظر بگیرند تا کودکان در این مسیر حرکت کنند و با معنویات آشنا شوند تا از لذت مادی به لذت معنوی برسند.

در پایان اگر صحبتی دارید؛ بفرمایید.

امیدوارم جامعه ما به امور قرآنی بیشتر توجه کنند و جایگاه بهتری برای جامعه قرآنی درنظر بگیرند.

 

منبع:فارس