زنگ قتلهای سریالی به صدا درآمد
به دلیل دور شدن از ماجرا، حرفهای شدن اعضای باند و عدم طرح شکایت از سوی برخی شاکیان، بسیاری از زوایای پرونده در ابهام کامل باقی خواهد ماند.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- حسین فصیحی- کشف دو پرونده قتلهای سریالی در کشور اتفاق ناخوشایندی است. البته کشف پروندهها، اتفاق خوبی است اما روی ناخوش ماجرا مربوط میشود به سریالی بودن ماجراهای قتل و اینکه پلیس دست روی دست گذاشته تا اولین قتل دامنهدار شود و شکل سریالی بودن به خودش بگیرد. در اولین پرونده که هنوز ابعاد تاریک بسیاری دارد، چند سارق مسلح بعد از بازداشت به 30 سرقت مسلحانه و 140 سرقت عادی در استان گلستان اقرار کرده و گفتهاند که در جریان اعمال تبهکارانهشان مرتکب قتل 13 انسان بیگناه هم شدهاند. البته 11 فقره از قتلها از سوی یکی از اعضای باند اتفاق افتاده و دو فقره دیگر را پدری با همدستی دو پسرش مرتکب شدهاند.
پرونده یکی از قتلها هم به دلیل فوت قاتل هنگام یکی از سرقتها به بایگانی سپرده شده است. از آنجا که اعضای این شبکه جرائم خود را از سال 81 شروع کردهاند، به دلیل دور شدن از ماجرا، حرفهای شدن اعضای باند و عدم طرح شکایت از سوی برخی شاکیان، بسیاری از زوایای پرونده در ابهام کامل باقی خواهد ماند.
شخصیتهای اصلی دومین پرونده سه مرد جوان هستند که در اظهارنظرهای متناقض، شمار قربانیان آنها بین چهار تا هفت نفر اعلام شده است. آنها گفتهاند که قتلهای خود را از نیمه اول مردادماه در شهرستان بندر لنگه شروع کرده و دامنه آن را به شهرستان ارومیه کشاندهاند. ایضاً اقرار کردهاند که برای فرار از دست پلیس اجساد قربانیان را هم سوزاندهاند.
یکی از نقاط مشترک دو پرونده مربوط به انگیزه متهمان میشود که به گفته پلیس سرقت است. توجه به این نقطه مشترک از این لحاظ مهم است که شیوع پدیده سرقت در کشور آن قدر بالا گرفته است که به دستور فرمانده سابق ناجا قرارگاههای مبارزه با سرقت تشکیل شد. از همان روز مأموران پلیس سارقان بیشتری را کَت و بال بسته راهی زندان میکنند اما سابقهدار بودن سارقان نشان میدهد که انگار بین مبادی ورودی و خروجی زندانها تعادل ایجاد شده است. هر چند این مجال جای پرداختن به شیوع شناسی سرقت نیست اما استفاده از خشونت منجر به قتل در بروز این اعمال مجرمانه باید مورد توجه قرار گیرد.
انتشار گزارشهای سرقت نشان میدهد که مجرمان هر روز با خشونت بیشتری دست به اعمال مجرمانه میزنند اما حرفهای شدن مجرمان و بر جای نگذاشتن سرنخ را هم نباید توجیهی بر شکلگیری پرونده قتلهای سریالی تلقی کرد. تردیدی وجود ندارد که مأموران پلیس آگاهی در سراسر کشور با دشواریهایی مضاعف برای تأمین امنیت تلاش میکنند. شایسته است کاستیهای موجود در شکلگیری این پروندهها از سوی رئیس پلیس آگاهی کشور شناسایی شود وگرنه با مجازات عاملان این حوادث و شکلگیری پروندههایی جدید داغ بازماندگان قربانیان التیام نخواهد یافت.
ارسال نظر