غربت خبرنگار در عصر کشورگشایی رسانه ای
می دانیم دنیا رسانه نگاران خود را حمایت می کند و اتفاقا در کشور گشایی های جدید ، با قدرت رسانه گام بر می دارد، اما ما...بگذریم ، همه چیز را که نباید فریاد زد ، باید زد ؟!
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- غلامرضابنی اسدی- رزمنده را که می خواهند به جبهه بفرستند همه برای تدارک و پشتیبانی او می کوشند و تلاش می کنند بهترین تجهیزات و امکانات را برای او فراهم کنند و اگر امکانات عالی هم ندارند "عالی ترین" امکانات موجود را در اختیار او قرار می دهند و حتی سعی می کنند به لحاظ روحی هم اورا در اوج قرار دهند و با واحد تعاون جغرافیای دغدغه های اورا پوشش می دهند تا "او" بدون دغدغه همه توان خود را برای مقابله با دشمن بگذارد.حق هم همین است و منطق تقابل هم این را اقتضا می کند.
حالا هم جبهه تغییر فرم داده و به همه ساحت های زندگی گسترش یافته و در تقابل با دشمنان نشان دار برون و بی نشان درون این خبرنگاران و روزنامه نگاران و کلا رسانه نگاران هستند که نقش رزمنده را بر عهده دارند رزمنده ای که باید هم در برابر شبیخون فرهنگی و ایلغار رسانه ای دشمن بایستد و حتی دست بالا را داشته باشد و به بنیان های فکری او هجوم برد و یا در داخل باید آتش بزند به هیزم های غفلت برخی مسئولان و به فریاد بیدارشان کند که پشت پلک غفلت شما ، چه ها که نمی شود . بله خبرنگار در داخل هم با یک جبهه رو به رو است مدام باید برنامه های خود را به روز کند ، باید با برنامه ها و اطلاعات به روز شده ؛ نسبت به بروز " اختلاس " هشدار دهد تا فردا از " وجود اختلاس " خبر ننویسد . باید نسبت به "شیب" تنبلی و خودخواهی و... تذکر دهد تا فردا خبرنویس فاجعه رکود نباشد . باید به " زمزمه های جناح بازی و خویشاوند سالاری " واکنش نشان دهد تا فردا گزارشگر فجایعی که جناح بازی به بار می آورد نباشد اما....
رزمنده ، حمایت می شود ، عزیز داشته می شود ، قدر می بیند و... حق هم همین است اگر چه ما هنوز در ادای حق رزمندگان دفاع مقدس ، بدهکاری های سنگین بر عهده و بر ذمه داریم. اما نسبت به رزمندگان جبهه اطلاع رسانی این بدهی وجود دارد . اتفاقا با انباشت بدهی ها هم مواجه هستیم. با اینکه می دانیم دنیا رسانه نگاران خود را حمایت می کند و اتفاقا در کشور گشایی های جدید ، با قدرت رسانه گام بر می دارد، اما ما...بگذریم ، همه چیز را که نباید فریاد زد ، باید زد ؟!
لجستیک فنی ، حمایت اطلاعاتی ، تدارک روحی و... نمی شویم ، اتفاقا برخی ها تلاش می کنند تا اطلاعات به خبرنگاران نرسد ، درها را به رویش می بندند و اجازه فعالیت در چارچوب قانون را هم از او سلب می کنند تازه وقتی او مثل یک چریک خود به داده هایی میرسد و با پردازش آن جامعه را در یک خط نو قرار می دهد ، برخی ها همه توان خود را به پاهایشان می دهند تا فرو بریزند ، دیوار کوتاه خبرنگار را. برخی هم "خط قرمز " هارا "دایره قرمز" و دور خود و حوزه مسئولیت که ریاست می پندارند می کشند و خبرنگار نیامده ، واویلایشان بلند است. برخی ها هم "خط قرمز" ها را سینوسی می پندارند که با منافع آنان بالا و پایین می شود و... بگذریم. البته برخی دوستان خبرنگار هم نباید با رفتار و عملکردی که در شان خبرنگارو رسانه نیست این بهانه را برای پررنگ تر کردن این خط قرمز ها ی سینوسی ایجاد کنند که متاسفانه برخی همکاران چنین می کنند. قصد تلخ گویی ندارم ، روز خبرنگار است و به اشاره ای بسنده می کنم که در جبهه فرهنگی و رسانه ای باید خبرنگاران را که فرماندهان لشکر کلمات هستند ، حمایت کرد . باید با تدارک گسترده نه تنها در برابر هجوم رسانه ای دشمن ایستاد و نقشه های کشورگشایانه و استعمار نوین آنان را به رودخانه ها ی خروشان حوالت داد که دست بالا را هم گرفت و ملل تحت استعمار نو را از زیر یوغ بردگی جدید نجات داد. بله ، جبهه رسانه ای ایران، این ظرفیت را دارد که پرچم را برافرازد ، منتهی مسئولان و متولیان "باید" همه جانبه حمایت کنند . باید تغذیه اطلاعاتی و فنی درست انجام شود ، باید تدارکات و پشتیبانی به موقع عمل کنند آن وقت خواهیم دید اصحاب قلم که به باور شهادت رسیده اند و از گلوی قلمشان عطر معرفت شهید می تراود ، چگونه دنیا را تکان میدهد...
ارسال نظر