ضایعات هم در کار خیر سهیم میشوند
گزارشی از عملکرد کمپین «در بطری» برای خرید ویلچر
به گزارش پارس به نقل از شهروند، کمپینی هست که کشورهای درحال توسعه به آن پایبند هستند. نه اینکه فکر کنید در کشورهای پیشرفته این کمپین ابدا وجود ندارد اما تاریخچه شکلگیری آن مربوط به کشور ترکیه است. آن هم زمانی که دل یک جوان دانشجوی ترک در شهر ازمیر، از دیدن مردی که مادرش را به کول گرفته به درد میآید و تصمیم میگیرد با کمترین هزینه و از طریق بیاهمیتترین چیزها یعنی زباله، پولی به دست بیاورد و یک صندلی چرخدار به پیرزن هدیه کند. کمپینی که یک زمانی در ترکیه راهاندازی شد و خیلی زود در دیگر کشورها هم با استقبال مواجه شد. حالا هم در همین ایران خودمان و در چند شهر، این کمپین با قدرت راه افتاده و مشغول جمعآوری درهای بطری است تا بتواند خیلی زود برای کسانیکه چشم به راه یک صندلی چرخدار هستند تا از خانه خارج شوند، یک امید دوباره ببخشد. این کمپین سازوکار پیچیدهای هم ندارد. فقط از مردم میخواهد وقت خوردن آبمعدنی، نوشابه یا آبمیوه، درهای بطری را در یک پلاستیک جداگانه جمعآوری کنند و به سرای محله دولت (در تهران) تحویل دهند. تبریز و مشهد هم این کار را شروع کردهاند و گردانندگان این کمپین امیدوارند بتوانند در تمام شهرها یک شعبه داشته باشند. نسرین بهتاش، مسئول کمپین «در بطری» در شهر تهران در گفتوگو با «طرحنو شهروند»، تمام کارهای انجام شده در این کمپین را توضیح داده و از مردم خواسته تا به این کمپین بپیوندند.
تبریزیها یک قدم جلوتر از بقیه مردم
تبریز اولین شهری بود که کمپین در بطری را راهاندازی کرد. با این تفاوت که ترکیهایها، ویلچرهایشان را به سالمندان اهدا کردند اما تبریزیها تصمیم گرفتند که صندلیهای چرخدارشان را به معلولان و بیماران مبتلا به اماس هدیه کنند که بضاعت مالی مناسبی ندارند. برای همین هم در مدت کمی درهای بطری زیادی جمعآوری و در عرض یکسال ٦ ویلچر خریداری شد. در دومین مرحله هم درها به حد نصاب رسیده و این شهر برای خرید ٦ ویلچر دیگر خودش را آماده میکند. در تهران هم امیدواریم یک ماه آینده اولین صندلی چرخدار را بخریم. با اینکار میتوانیم اعتماد بیشتری جلب کنیم و روند بهتری داشته باشیم.
همه اتفاقها به مردم گزارش میشود
من سالهاست در رابطه با کودکان استثنایی کار کردهام. برای همین هم دغدغههای آنها را میفهمیدم. من میدانستم که خیلی از آنها برای خرید صندلی چرخدار با مشکل روبهرو هستند. برای همین هم کارمان را در این کمپین شروع کردیم. تبلیغات ما تنها در سطح محله صورت گرفت اما اهالی محل خیلی خوب با این موضوع ارتباط برقرار کردند. بعد هم از طریق شبکههایاجتماعی سعی کردیم اعتمادسازی کنیم. گزارش هر کیلو در بطری اهدا شده را در سایت میگذاریم تا مردم را مطمئن کنیم که برای نفع شخصی این کار را انجام نمیدهیم. واقعیت این است که برای کارهای اینچنینی اعتماد حرف اول را میزند و تا اعتماد جلب نشود نمیتوان امیدوار بود که کارها به خوبی پیش بروند.
چرا در بطری؟
درهای بطری کوچکند، جمعآوری آنها ساده است و از طرفی وزن خوبی دارد و فضای زیادی هم نمیگیرد. برای همین هم فکر کردیم در کشور ما و باتوجهبه حجم بالای استفاده ایرانی از آبمعدنی، نوشابه و بطریهای اینچنینی، قطعا کار سختی نخواهد بود اگر هر خانواده این درها را جمعآوری کند و یکجا تحویل بدهد. در تبریز که برای اولینبار این قضیه مطرح شد استقبال خوبی صورت گرفت. به همین دلیل هم به این فکر کردیم که تهران با جمعیت چند برابریاش نسبت به دیگر استانها میتواند کمک بزرگی برای گسترش این کمپین باشد. از آنجاییکه راهاندازی این کمپین کاملا خصوصی است شهرهای دیگری هم این کار را شروع کردهاند. در مشهد، ساری و رشت هم این کار صورت گرفته و میدانیم که به سرعت در همه شهرها پیش خواهد رفت.
بازار داغ سوءاستفادهها
سوءاستفادهها خیلی زیاد شده است. در همین چند ماهی که کارمان را شروع کردیم چیزهای زیادی دیدیم که خودمان هم تعجب کردهایم. ما به همان اندازه که آدمهای خوب داریم که برای هر کار خیری پیشقدم هستند، آدمهای بدی هم داریم که منتظر یک فرصت هستند تا از هر چیزی سوءاستفاده کنند. مثلا اینکه خیلیها، وقتی متوجه شدند با در بطری میتوان یک وسیله ارزشمند مثل ویلچر خرید، از نام ما و پوسترمان سوءاستفاده و مردم را دعوت کردند تا درهای بطری را به محلی دیگر انتقال دهند. به هر حال از فروش در بطری پول قابلتوجهی به دست میآید که ممکن است خیلیها را وسوسه کند. از طرف دیگر یک شایعهای راه افتاد که اگر درهای بطری را به «محک» تحویل بدهید میتوانید صندلی چرخدار بگیرید. همین شایعه باعث مزاحمتهای زیادی برای مجموعه محک شد و ما بارها مجبور شدیم تا اعلام کنیم که غیر از سرای محله دولت در هیچ کجای دیگری شعبه نداریم و مردم حتما باید درهای بطری را به ما تحویل بدهند. هنوز هم این شایعه وجود دارد و خیلیها به دلیل اعتمادی که به محک دارند، قبول نمیکنند درهای بطری را به جای دیگری تحویل دهند.
آینده میتواند روشن باشد اگر...
وقتی قرار شد این کمپین را راه بیندازیم آرزوهای بزرگی داشتیم. من به این ایمان دارم که بدون داشتن هدف نمیتوان کاری را شروع کرد. اما متاسفانه گسترش کار ما بستگی زیادی به مردم و خیرین دارد. درحال حاضر اگر ما یک حامی مالی داشته باشیم که بتواند دو نفر را استخدام کند تا در سطح شهر بطریها را از در خانهها جمعآوری کند، بدونشک میتوانیم در عرض یکسال ویلچرهای بهتر و با کیفیت بالاتری بخریم. بههرحال باید قبول کنیم که آمدن تا خیابان دولت و تحویلدادن در بطریها کار سادهای نیست و ممکن است خیلیها را منصرف کند. البته تا همین امروز هم خیلیها همت به خرج دادهاند و داوطلبانه درهای بطری را از خانهها جمعآوری کردهاند اما این همیاری بهخصوص درمورد خیرینی که بتوانند تاحدی کمپین را حمایت مالی کنند، اهمیت زیادی دارد.
کمپینهای مشابه ارتباطی با ما ندارند
یک زمانی هم شایعهای پیش آمد که ما با شهرداری در ارتباط هستیم. البته که شهرداری با این قضیه هرگز مخالفتی نداشته اما باید بگویم ما کاملا به صورت خصوصی و شخصی کار میکنیم و به هیچ جای دیگری وابسته نیستیم. البته از این ایده خیلیهای دیگر هم استفاده کردهاند و با فروش درهای بطری کارهای دیگری انجام دادهاند که ما با هیچ کدامشان ارتباطی نداریم و نمیدانیم که تا چه اندازه اصولی عمل میکنند. این کمپینها هیچوقت هم پیشقدم نشدند برای اینکه یک اتحاد واحد داشته باشیم و کارمان را باهم پیش ببریم. بههرحال فکر میکنم اگر این پراکندگیها وجود نداشته باشد میتوان بهتر عمل کرد.
یک تن در بطری مساوی است با ۲ ویلچر
معمولا با یک تن در بطری میتوانیم ۲ ویلچر معمولی بخریم. اگر درهای بطری از نظر رنگ تفکیک شده باشند خریداران بهتری دارند. قیمت یک ویلچر معمولی نزدیک به ٣٠٠هزار تومان است. البته خیلی دوست داریم که ویلچرها کیفیت بهتری داشته باشند اما فعلا در توانمان نیست. فعلا آنچه که برایمان اهمیت دارد این است که هر طور شده اولین ویلچر خریداری شود. مردم اگر نتیجه کارهایشان را ببینند بیشتر ترغیب میشوند که در این کمپین ما را همراهی کنند.
ارسال نظر