سیجان؛ دو هفته پس از سیل
سیجان روستایی است حوالی کیلومتر 30 جاده چالوس، جایی که همین دو هفته قبل قهر طبیعت پنج تن از ساکنانش را به کام مرگ کشاند.
به گزارش پارس به نقل از ایسنا سیجان از جمله روستاهایی است که در جریان سیل دو هفته قبل با بیشترین آسیب مواجه شد. اکنون دو هفته پس از غوغای سیل، اوضاع سیجان تفاوت چندانی با دقایقی پس از حادثه ندارد. تمام حجم رودخانه این روستا را سنگهای چند تنی و گل و لای فراگرفته و اهالی همچنان مشغول تخلیه لجن و بقایای سیل از خانههایشان هستند.
یکی از اهالی روستای سیجان ساخت پلهای غیر قانونی و بیرویه و نظارت نامناسب دهیار را عامل افزایش خسارتهای سیل عنوان میکند و میگوید: درست است که سیل واقعا سنگین بود اما پلهای بی قاعدهای که روی رودخانه ساخته شده، باعث شد درختان و سنگهایی که سیل آنها را از جا کنده بود، گیر کنند و مسیر رودخانه مسدود شود، در نتیجه آب طغیان کند و وارد منازل شود. متاسفانه دهیار نظارت درستی بر وضعیت پلها ندارد؛ متر به متر پل ساختهاند روی رودخانه.
«حاج حمید عسگری» از جمله ساکنان سیجان است که علاوه بر تخریب بخشی از منزل، خودرواش نیز طعمه سیل شده است. همانطور که مشغول بیرون کشیدن لجنها از درون خانه است، شرح واقعه را میگوید: ساعت 7 بعد از ظهر بود که دیدیم یک دفعه آسمان سیاه شد، باد شدیدی آمد و همه فرار کردند به طرف خانهشان و بعد باران شروع شد. باران برای 13،14 دقیقهای قطع شد که ناگهان دیدیم سیل جاری شده است، سیل ابتدا همه حجم رودخانه را پر کرد، اما کمی بعد در نتیجه گیر کردن درختهای شکسته شده زیر پلها، آب طغیان کرد و از رودخانه خارج شد. سیل دیوار خانهام را خراب و ماشینم را برداشت و برد. متاسفانه پنج تن کشته شدند. مسئولان 20 دقیقه بعد از سیل با وجود یک طرفه بودن جاده چالوس خودشان را به روستا رساندند که جای تشکر دارد.
در گذشت پنج نفر در روستایی کوچک که حداکثر 40 خانوار را در خود جای داده، ضایعه بزرگی است، فراتر از خسارتهای مالی، مردم روستا از مرگ همولایتیهایشان ناراحتند. بنرهای تسلیت با عکس بزرگ در گذشتگان روی دیوار تعدادی از خانهها خودنمایی می کند.
«فریدون رسولی» هم که سیل وانت پیکانش را با خود برده، خاطرنشان میکند: ماشینم در ارتفاع چند متری از سطح رودخانه پارک بود. سیل که آمد از ترس جانم، ماشین را رها کردم و وانتم رفت که رفت. سریع رفتم به خانه و زن و بچه را بردم به ارتفاعت کوه، چند ساعتی آنجا بودیم، وقتی برگشتیم فضای دلخراشی بر روستا حاکم بود، صدای شیون و زاری بلند بود و مردم دنبال اعضای خانواده شان میگشتند. سیل تیرهای چراغ برق روستا را برد و برق قطع شد، اما خدا را شکر اداره برق استان البرز اجازه نداد بیش از 16 ساعت بیبرقی بکشیم. هلال احمر، بخش داری، بسیج سازندگی و ... هم بلافاصله خودشان را رساندند.
او در ادامه ساخت پلهای غیرقانونی و بیرویه و نظارت نامناسب دهیار را عامل افزایش خسارتهای سیل عنوان میکند و میگوید: درست است که سیل واقعا سنگین بود اما پلهای بی قاعدهای که روی رودخانه ساخته شده باعث شد درختان و سنگ هایی که سیل آن ها را از جا کنده بود، گیر کنند و مسیر رودخانه مسدود شود، در نتیجه آب طغیان کند و وارد منازل شود. متاسفانه دهیار نظارت درستی بر وضعیت پلها ندارد، متر به متر پل ساختهاند روی رودخانه.
رسولی به بالادست دِه راهنماییمان میکند، منطقهای که بیشترین خسارت را از سیل دیده. منزلی را نشان مان میدهد که سیل تا نزدیکیهای سقف آن رسیده و لجن همه وسایل خانه را دفن کرده است.
او می گوید: پیرمردی که صاحب خانه است، همه چیزش را از دست داد، شوکی به پیرمرد وارد شد که او را از حال عادی خارج کرد، همه زندگی اش از بین رفت، هر چند دقیقه یک بار می آمد با بهت و حسرت نگاه میکرد به خانه مخروبه اش و دوباره میرفت و دوباره بازمی گشت. تا اینکه یک روز دیدیم مامور بیمه آمد به روستا و گفت آمدهایم برای تعیین خسارت. گفتیم ما که بیمه نیستیم! گفتند اتفاقا شما بیمه هستید و خودتان خبر ندارید، همه خسارت سیل را پرداخت میکنیم. متوجه شدیم که در زمان دولت دهم 41 روستای این منطقه که احتمال وقوع سیل در آن بالاست، از طرف دولت به ازای هر واحد فقط 15 هزار تومان بیمه شده است. خدا پدر و مادر باعث و بانیاش را بیامرزد، نمی شود گفت مردم چقدر خوشحال شدند، برای خانه همین پیرمرد 15 میلیون تعیین کردند. ما با 15 هزار تومان بدون اینکه بدانیم بیمه شدیم، امروز اگر کسی بخواهد خانه اش را بیمه کند میلیونها تومان باید بپردازد.
نهادهای مختلف امکاناتشان را به روستا گسیل کردهاند، انواع ماشن آلات راهداری مشغول تخلیه تخته سنگهای عظیم و گل و لایی هستند که حجم رودخانه را به طور کامل پر کرده، با این وجود سرعت بازسازی کند است، با این وضعیت معلوم نیست سیجان چه زمانی مثل روز اولش می شود.
«عباس نجفی» از اعضای پایگاه مقاومت بسیج شهدای سیجان در همین زمینه می گوید: مشکل اصلی ما کمبود ماشین آلات راهداری است، به تعداد بیشتری بیل مکانیکی، لودر، کمپرسی و ... احتیاج داریم، در غیر این صورت اگر با همین سرعت بخواهیم کار کنیم، تا 3 ماه دیگر هم اوضاع همین طور خواهد بود. بخشهای زیادی از رودخانه بالادست روستا را نمی توان با ماشین آلات راهداری پاکسازی کرد، در آنجا فقط نیروی انسانی میتواند کار کند، همین حالا بچههای بسیج بالادست روستا مشغول به کارند، دو روز بعد از سیل بود که 4 تیم از بسیج سازندگی برای کمک رسانی به روستا آمد، حدود 100 بسیجی به ما کمک می کنند. آن ها در وهله اول لجن و گل و لای را از درون منازل سالمندان و افراد ناتوان بیرون کشیدند، نیمی از ارتفاع حسینیه روستا را گل و لای گرفته بود که بچه های بسیج آن را تخلیه کردند، و بعد رفتند سراغ تخلیه نهرها. کار زیادی باقی مانده مخصوصا که از باغات مردم هم باید گل و لای را خارج کرد.
ارسال نظر