به گزارش پارس به نقل از خبرآنلاین زمستان سال گذشته، پیامکهای تبلیغاتی سیرک عقاب و تصور اینکه حیواناتی برای سرگرم شدنِ هموطنانم، گرسنگی، تشنگی، تنبیه، تحقیر و اسارت را تحمل میکنند باعث شد تصمیم بگیرم پیشنهاد ایجاد کارگروه حذف حیوانات از سیرک ها را در تشکل "حامیان حیات وحش ایران" که تازه شکل گرفته بود مطرح کنم. پیشنهادی که با استقبال مواجه شد.

"کارگروه حذف حیوانات از سیرکها" پس از طی مسیری پر پیچ و خم، از تجمعات اعتراضی در برابر سازمان حفاظت محیط زیست و رسانه ای کردن تصاویر و حقایق مربوط به حیوان آزاری در سیرکهای کشور گرفته تا ارسال نامه سرگشاده به رییس جمهور برای درخواست ممنوعیت استفاده از حیوانات در سیرکها از هیچ تلاشی جهت رسیدن به هدفمان که ثبت نام ایران در فهرست کشورهای بدون سیرک حیوانات فروگذار نکردیم. تا اینکه سرانجام با کمک گرفتن از فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی توانستیم به نتیجه ای مطلوب دست پیدا کنیم. 

به دنبال نامه دکتر تابش رییس فراکسیون محیط زیست مجلس به سازمان حفاظت محیط زیست، سرانجام سازمان، طی تعهدی محضری که از سیرکداران اخذ کرد اعلام کرد از سال 95 برای استفاده از حیوانات در سیرک ها هیچ مجوزی صادر نخواهد شد و نام ایران در فهرست کشورهای بدون سیرک حیوانات ثبت خواهد شد.

به گفته سازمان حفاظت محیط زیست امروز به جز دو سیرک عقاب و قهرمانی که موظفند تا پایان سال حیواناتشان را تدریجا از چرخه نمایشها حذف کنند، سیرک دیگری از حیوانات در نمایشها استفاده نمی‌کند. از آنجا که این روزها خبرهای زیادی در ارتباط با سیرک عقاب به گوش می رسد، از شایعه فرار ماده خرس و توله اش از سیرک در کرج گرفته تا تبدیل آتشبازیِ شب افتتاحیه به آتش‌سوزی در انبار دپوی زباله پارک نبوت بار دیگر عازم سیرک می شوم.

سیرکی که سال گذشته در واکنش به درخواست کارگروه حدف حیوانات از سیرک ها، جایگاهی جدید برای نگهداری از ببرها با شرایطی به مراتب بهتر از قبل احداث کرده بود و وعده داده بود حیوانات سیرک را از تدریجا از نمایش ها حذف کند و به آنچه دوستداران محیط زیست خواستند یعنی سیرک بدون حیوان تبدیل شود.

وارد سالن سیرک می شوم تا برنامه را ببینم. گروهی از کلمبیا و ایتالیا هفته پیش وارد شدند تا نمایش هایی مختف از قبیل آکروبات، بندبازی، موتورسواری و ... اجرا کنند. سالن نسبتا پر است. حدود 1200 نفر تماشاچی. برنامه ها مهیج هستند خصوصا بخش موتورسواری و بندبازی، تماشاچیان را به وجد می آورد. بخش مربوط به ببرها آغاز می شود. 4 قلاده ببر ماده که یکی از آنها سفید است رو سکوهایشان مستقر می شوند. ابراهیم عقاب با لباس گلادیاتورهای رومی از آنها می خواهد برنامه اجرا کنند. به نوبت از روی سکوها بپرند و از روی تخته چوب عبور کنند.

نوبت پرش دو ببر از حلقه آتش می رسد. ببر اول با اشاره مربی از حلقه عبور می کند. ببر دوم اما توجهی به خواسته مربی ندارد. ابراهیم عقاب چند بار نامش را صدا میزند و حلقه را نشان میدهد. ببر امروز دوست ندارد از حلقه عبور کند و اصرار بیشتر عصبانیش میکند. فقط یکی از ببرها پرید و نمایش ببرها تمام شد. عقاب به ببرها ادای احترام میکند و از آنها میخواهد صحنه را ترک کنند. چند بخش دیگر اجرا میشود و هنرمندان ایرانی و خارجی سیرک با مردم خداحافظی میکنند. برنامه سیرک تمام شد!

از حیوانات سیرکی که سال گذشته، 5 ببر، یک خرس، یک میمون، یک تمساح، چند مار، یک شتر و تعدادی اسب پونی روی صحنه می برد امروز فقط 4 ببر باقی مانده اند. از فوک ها و کوسه های سیرک پرتغال هم خبری نیست. اما برنامه ها بسیار مهیج ترند و مردم هنگام ترک سیرک به مراتب راضی تر و شادتر از سال گذشته. مردمی که از پروسه آزار حیوانات در سیرکها چیزی نمیدانند و فقط برای سرگرمی به سیرک آمده اند. اما نمایشهای هنرمندان بیشتر به وجدشان می آورد تا نمایش حیوانات.

پشت صحنه میروم همسر ابراهیم عقاب، من را به طرف جایگاه ببرها راهنمایی میکند. همان 4 ببر ماده و 1 ببر نر هستند با دو توله شان که در مقایسه با سال گذشته بیشتر به ببر بالغ شبیهند تا توله ببر. از ببرها عکس و فیلم میگیرم. توله ها در حال آبتنی هستند و ببر نر که ظاهر بازنشسته شده در کنار جایگاه روی تخته چوبی چرت میزند. 4 ببر ماده دیگر آماده اما آماده نمایش در سانس بعدی هستند.

ابراهیم عقاب را صدا می زنند تا سوالاتم را بپرسم. این روزها خبرهای زیادی در رابطه با سیرک عقاب پخش شده. از شایعه فرار ماده خرس و توله اش از سیرک عقاب گرفته تا آتشسوزی شب افتتاحیه که تا کنون از سوی مدیریت سیرک عقاب بدون پاسخ مانده. از عقاب درباره فرار خرس ها می پرسم. سوالی که جوابش را می دانم. می گوید سیرک ما هرگز ماده خرس نداشته. یک خرس نر بیست ساله داریم که درخواست اهدای آن را به سازمان حفاظت محیط زیست داده ام و بناست به زودی به باغ وحش ارومیه منتقل شود. «بنی» خرس نر بیست ساله سیرک در تهران است و اصلا به کرج منتقل نشده!

عقاب ضمن تشکر از آتشنشانی منطقه، درباره آتش سوزی شب گذشته می گوید: متاسفانه دقایقی پس از پایان آتش بازی شب افتتاحیه با آتشسوزی در محل دپوی زباله های شهرداری مواجه شدیم که ناشی از افتادن آتش در این مکان بود که با اقدام فوری آتشنشانی و تلاش بی وقفه آتشنشانها بدون هیچ خسارت جانی و مالی مهار شد.

از عقاب درباره دلیل درج لوگوی سازمان حفاظت محیط زیست در بنرهای تبلیغاتی سیرک سوال کردم. می گوید: مدتی است برخی سیرک ها بدون اخذ مجوز از سازمان حفاظت محیط زیست از حیوانات در نمایشها استفاده می کنند. هدفمان از گنجاندن آرم سازمان در تبلیغات این بود که مخاطب بداند تخلفی در کار نیست و این 4 ببر با مجوز سازمان حفاظت محیط زیست در سیرک نمایش می دهند که متاسفانه برای برخی باعث سوء تفاهم شد و لوگوی سازمان را از تبلیغات حذف کردیم.

سوال بعدی مربوط به آینده سیرک عقاب است و 7 ببر که 3 قلاده از آنها در نمایش ها شرکت نمی کنند. عقاب می گوید که به دنبال ورود هنرمندان ایرانی و خارجی جدید و افزایش بخش های هنری مهیج به نمایش هاست، حذف حیوانات سیرک از نمایش ها تا به امروز خللی در جذب مخاطب ایجاد نکرده: تصمیم دارم کار سیرک را بعد از حذف کامل حیوانات هم ادامه دهم. این 4 قلاده ببر راه هم تا زمانی که توسط سازمان تعیین شده تدریجا از نمایش حذف خواهم کرد. شاید هم زودتر از زمان تعیین شده! اما ببرهایم را دوست دارم خصوصا توله ها را که خودم بزرگشان کرده ام و تصمیم دارم به زودی جایگاهی ثابت برایشان بسازم و تا زمانی که زنده هستند از آنها نگهداری کنم.

سوال آخرم به سیرک مربوط نیست. بیشتر جنبه مشورت با کسی را دارد که در نگهداری از ببر تجربه ای چند ساله دارد. ماجرای ببر سیبری را برایش تعریف می کنم. می گوید: «فکر می کردم مُرده!»

می گویم روزگارش با مرگ تفاوت چندانی ندارد. خلاصه ای از خبرهای مربوط به ببری را برایش می گویم. از اینکه طی نامه ای از وزیر بهداشت و سازمان دامپزشکی خواستیم ببر میهمان را معدوم نکنند و ابتدا از او تست مشمشه بگیرند. از اینکه سازمان دامپزشکی پس از فشار رسانه ای و پیگیری هایمان گزینه معدوم سازی ببری را حذف کرد و شرط کرد سازمان حفاظت محیط زیست، ببر را به جایگاهی بدون بازدید عموم منتقل کنند. از اینکه سازمان محیط زیست، شرط را نادیده گرفت و باغ وحش قزوین را بعنوان اولین گزینه پیشنهادی به سازمان دامپزشکی معرفی کرد. گزینه ای که رد صلاحیت شد. از این گفتم که سرانجام جایگاهی در سمسکنده ساری که سالها پیش برای احیای ببر مازندران ساخته شده بود توسط سازمان محیط زیست به سازمان دامپزشکی معرفی شد و مورد تایید قرار گرفت و همگی خوشحال شدیم که ببر قصه عاقبت به خیر میشود. و از این گفتم که امروز سازمان محیط زیست، مخارج بالای نگهداری از این ببر بینوا و نداشتن بودجه کافی را بهانه کرده و انتقال ببری از سیاهچالی تاریک به سمسکنده را تا زمان دریافت بودجه لازم به تعویق انداخته.

از عقاب می پرسم مگر هزینه تغذیه و نگهداری از یک ببر ماهانه چقدر است که یک سازمان عریض و طویل دولتی از پس تامین آن برای ببر سیبری ساکن در قرنطینه برنمی آید؟ کمی مکث می کند و می گوید چیز زیادی نمی شود. من حاضرم هزینه های این ببر را هرچه که باشد به عهده بگیرم!