آنها که با پول ما، سیم و آدامس نشئه می شوند
ژولیده است با موها و ریش های به هم چسبیده از عرق و چرک، دندان های یک در میان، پوست آفتاب سوخته، لباس های پاره پاره که بوی زباله می دهد و انگشت های داغ خورده از کبریت های روشن مانده در نشئگی های طولانی. تن استخوانی و کشیده اش را یله می کند روی صندوق زنگ زده و رنگ و رو رفته صدقات.
به گزارش پارس به نقل از جام جمگیج و خمار و کم حوصله، مفتولی فلزی را سرش آدامسی چسبانده است، از شکاف دهانه صدوق زهوار دررفته تو می فرستد و آهسته آسته بیرون می آورد و بعد مثل ماهیگیری که غزل آلایی سنگین گرفته باشد، با ذوق شکارش را که یک دو هزار تومانی است، نگاه می کند. ایستاده ام به تماشا. با خشم چشم غره می رود. دودلم که مبادا دو هزار تومانی که دقایقی دیگر خرج نشئگی او می شود، همان است که من چند دقیقه پیش انداخته ام توی صندوق. دلم می خواهد شکارش را پس بگیرم اما جرات ندارم جلو بروم، از کبودی های تزریق روی ساعدهایش می ترسم، از موهای انبوهش که لابه لای شان خرده های زباله مانده و از چشم های بُراقش که انگار هشدار می دهد صاحبش، چیزی برای از دست دادن ندارد که از جرم کردن اِبایی داشته باشد.
راهم را کج می کنم و ظهر ، دقیقا 4 ساعت بعد از دیدن آن منظره در خیابان میرداماد ، در تحریریه آنلاین به صندلی ام تکیه می دهم و گفته های سید پرویز فتاح ، رئیس کمیته امداد را با مهر می خوانم درباره صندوق های صدقات از رده خارج کمیته امداد که به قول او "باید" جمع آوری شوند.
فتاح گفته است کمیته امداد با نیروی انتظامی توافق کرده است تا " از این پس برداشتن پول از صندوق های صدقات جرم محسوب شود." با توجه به گفته این مسئول آیا می شود نتیجه گرفت که تا پیش از این توافق، برداشتن پول از صندوق های صدقات بخصوص توسط معتادها جرم نبوده و هیچ مرجعی برای برخورد با سارقان اغلب معتادی که صدقات مردم را که از صندوق ها می دزدیده اند تا درد خماری شان را ببرند ، وجود نداشته است ؟
اما اگر پیش از این هم، دزدی از صندوق های صدقات جرم محسوب می شده است که طبیعتا باید چنین باشد، توافق کمیته امداد با نیروی انتظامی کاربرد چندانی ندارد و تغییری در وضعیت بوجود نمی آورد و دزدی های شبانه روزی از صندوق ها ادامه پیدا می کند.
از سوی دیگر حتی اگر با نگاهی خوشبینانه تصور کنیم نیروی انتظامی صدها معتاد را که شبانه روز در حال ور رفتن با صندوق های صدقات در سطح شهر هستند، جمع آوری کند مراکز کافی برای نگهداری از آنها ندارد.
تهران 15 هزار معتاد کارتن خواب دارد که بیشتر آنها هزینه زندگی و مصرف مواد مخدر را از راه زباله گردی، تکدی گری، خرده فروشی مواد مخدر یا دزدی به دست می آورند و با این حساب چه تعداد از معتادها باید دستگیر شوند و اصلا یک معتاد چند بار ممکن است به خاطر دزدیدن پول خرد از صندوق صدقات محاکمه شود و چه مدت حبس برای او در نظر می گیرند؟
بدتر این که حضور یک معتاد در زندان، خطری برای باقی زندانی هاست و مراکز نگهداری از معتادان هم ظرفیتی تکمیل شده دارند که کفاف جمعیت معتادان سرگردان پایتخت را نمی دهد و شاید همین وضع باعث شده که از مدت ها پیش، معتادان متجاهر ( کسانی که در ملاء عام مواد مخدر مصرف می کنند ) در محله های فقیر نشین و حاشیه اتوبان ها به حال خود رها شده اند در حالی که مصرف علنی مواد مخدر جرم مصرف می شود و طبیعتا باید با آنها برخورد شود.
غم انگیزتر از همه این است که کمیته امداد بیش از یک دهه است درباره به کار گیری صندوق های صدقات جدید از جمله انواع دیجیتالی وعده می دهد اما خبری از آنها نیست و بیشتر به نظر می رسد که این وعده ها، بهانه ای خبری برای گفتگوهای رسانه ای گاه به گاه شده اند و به همین خاطر است که هر یک از ما، هر بار صدقه ای توی صندوق می اندازیم نگرانیم که مبادا هدیه ناچیز نیکوکارانه مان، به جای آن که درد یتیمی را تسکین بدهد، پای بساط نشئگی معتادی دود شود.
ارسال نظر