مرگ مرموز مرد ناشناس در قمارخانه قمر خانم/گفت و گو با قمر
مرد جوانی در پاتوق قماربازان در یکی از خیابانهای جنوب تهران به طور مرموزی کشته شد.
به گزارش پارس به نقل از جوان ساعت 15 و 50 دقیقه روز جمعه، ساکنان کوچهای حوالی خیابان شوش شرقی مأموران کلانتری 159 بیسیم را از قتل مردی ناشناس باخبر کردند. محل کشف جسد، خانه قدیمی با تعداد زیادی اتاق بود. جسد هم متعلق به مردی حدوداً 35 ساله به نام اسد بود. بعد از تأیید خبر، قاضی بستان زاده بازپرس ویژه قتل به همراه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل حاضر شد. اولین تحقیقات نشان داد مقتول با اصابت چاقو به قلبش کشته شده است. تحقیقات بیشتر نشان داد محل حادثه قمارخانهای است که پاتوق افراد خلافکار است و افراد بزهکار برای قمار یا خرید و فروش مواد به آنجا رفت و آمد دارند.
در بررسیهای بعد همچنین نشان داده شد قاتل مرد خلافکاری به نام ستار است که در جریان خرید و فروش مواد فعالیت میکند و بعد از حادثه از محل متواری شده است.
یکی از شاهدان گفت: زنی به نام قمر در یکی از اتاقهای این خانه زندگی میکند و ستار هم به واسطه علاقهای که به قمر داشت به اینجا رفت و آمد میکرد. وی ادامه داد: چند روز قبل به ستار خبر دادند که مردی به نام اسد به خانه قمر رفت و آمد دارد. ستار از شنیدن این حرف ناراحت شد و برای انتقام از اسد وی را به قتل رساند.
در شاخه دیگری از بررسیها، قمر وقتی مورد تحقیق قرار گرفت، گفت: من مقتول را نمیشناسم اما شنیدهام که ستار مرتکب قتل شده است. البته از انگیزه او خبر ندارم.
گفتوگو با قمر
چند سال داری؟
36 سال
متأهلی؟
هفت سال قبل از شوهرم جدا شدم و بعد از آن تنها زندگی میکنم.
چرا جدا شدی؟
من 13 ساله بودم که ازدواج کردم. شهرستانی بودیم که برای کار به تهران آمدیم. چند سالی در تهران بودیم که شوهرم معتاد به مواد مخدر شد. ما هر روز با هم مشاجره داشتیم تا اینکه او مرا به مصرف مواد تشویق کرد و من هم معتاد شدم. پس از آنجایی برای زندگی نداشتیم و شوهرم کارتنخواب شد. به همین خاطر از او جدا شدم و به خاطر تنها دخترم اعتیادم را ترک کردم.
الان دخترت با تو زندگی میکند؟
نه او ازدواج کرده است.
در حال حاضر معتاد نیستی؟
شربت متادون مصرف میکنم.
چی شد که با ستار آشنا شدی؟
من زن تنهایی هستم و محل زندگیام پاتوق افراد خلافکار است. ستار برای قمار به این خانه رفت و آمد داشت که با او آشنا شدم.
گفته شده رئیس پاتوق شما هستید؟
نه، اینجا تعداد زیادی اتاق دارد و به همین تعداد هم مستأجر دارد. من یکی از مستأجران این خانه هستم.
خرج زندگیات را چگونه تأمین میکنی؟
در مترو دستفروشی میکنم.
همسایهها گفتهاند که ستار به خاطر شما دست به قتل زده؟
دروغ میگویند من اصلاً مقتول را نمیشناسم.
ارسال نظر