پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- هنوز که هنوز است علتش را درک نکرده‌ام. اینکه آدم سالم و سرحال خودش را بی‌خود و بی‌جهت بدهد زیر تیغ جراحی! با اینکه بدجور عمل بینی مد شده و آدمها بخصوص خانم‌ها با هر نوع دماغی اعم از قلمی ‌و کوفته‌ای و بزرگ و کوچک دلشان می‌خواهد این کار را بکنند هنوز هم نه به عنوان یک متخصص بلکه به عنوان یک وکیل که هفته‌ای یک بار سری به دادسرای جرایم پزشکی می‌زند و مردم را با سر و کله بسته و صورت‌های از قیافه افتاده می‌بیند توصیه می‌کنم تا پای مرگ و زندگی در میان نباشد واقعا سرنوشتتان به دماغتان متصل نشده باشد خودتان را زیر تیغ جراحی ندهید تا خدای نکرده مثل آخرین موکل من در راهرو های دادسرا به دنبال دماغ از دست رفته تان سرگردان نشوید.

 سری که درد نمی‌کند
« نه اینکه بینی‌ام خیلی بد بود ولی گفتم اگر جراحی کنم دیگر عالی می‌شود. دیده بودم دوستان جراحی بینی کرده‌اند و زیر و رو شده‌اند. یک دماغ ساده عمل کرده‌اند اما گونه در آورده‌اند و خوشگل شده‌اند. اول می‌خواستم قبل از عروسی این کار را بکنم تا  برای عکس‌های عروسی تغییر کرده باشم که شکر خدا شوهرم رضایت نداد وگرنه با این سر و شکل کلا قضیه عروسی منتفی می‌شد!»

شیوا ناراحت و مضطرب است می‌پرسم دقیقا چه اتفاقی برایش افتاده و این گونه توضیح می‌دهد: «به علت عمل بینی که انجام دادم غضروف بینی‌ام از بین رفته که دکتر گرامی! ‌هم برای جبران این نقص عضو علاوه بر از بین بردن زیبایی‌ام استخوان بینی‌ام را بیش از حد تراشیده بطوری که موجب کم شدن 90 درصدی حس بویایی‌ام شده است و این تازه قسمتی از ماجراست. گرفتاری‌های من با بینی جدیدم تمامی ‌ندارد. مشکل تنفسی پیدا کرده‌ام و مدام به طور ناگهانی خونریزی می‌کنم. خلاصه اینکه رسما ناقص شده‌ام! نمی‌دانم باید چه کار کنم. این همه هزینه کرده‌ام و حالا دیگر دکترم اصلا پاسخگو نیست و می‌گوید این اتفاقات نادر است دست من نیست و... کمک کنید. اعصابم بدجور به هم ریخته. جایی هست که به این جور تخلفات رسیدگی کنن؟»

 سوگند بقراط
قبل از اینکه پاسخ سوال شیدا را بدهم دوست دارم مقداری راجع به مسئولیت پزشکان و عذر و تقصیر آنها صحبت کنم:

 در حقیقت در عالم پزشکی میان پزشک و بیمار رابطه‌ای حقوقی برقرار است که بر این اساس پزشک مکلف است در قبال معالجه بیمار از تمام استعداد و قابلیت‌های خویش بهره گرفته و با عنایت به نظامات و مقررات دولتی این وظیفه را به انجام رساند.البته در این میان گاهی اوقات مشکلاتی بروز می‌کند.

این گونه مشکلات اصولا دو دسته‌اند:

 پزشک آنگونه که شایسته است در انجام تکلیف خویش، عمل نمی‌نماید

برخی اوقات به صورت اتفاقی و غیر عادی نتیجه‌ای متفاوت از نتیجه معمول محقق می‌گردد خوب است بدانید که پزشکان هم به موجب مقررات حقوقی و جزایی و هم به موجب مقررات صنفی، مسئول تخلفات خود هستند.

تخلفاتی که پزشکان مرتکب می‌شوند از دو منظر مورد بررسی قرار می‌گیرند : از منظرجزایی( دادسرا) و منظرانتظامی‌( نظام پزشکی) که هر دو اینها دو مفهوم متمایز بوده و با یکدیگر تفاوت دارند؛ خطای انتظامی‌ نقض تکالیفی است که به موجب مقررات صنفی وضع شده است. پزشکان به موجب مقررات صنفی مکلف به رعایت مواردی می‌باشند که انجام ندادن آنها موجب مسئولیت انتظامی‌‌شان می‌گردد و انجام این اعمال به هیچ وجه منجر به تعقیب جزایی نخواهد شد. در حالی که جرم فعل یا ترک فعلی است که قانون گذار برای آن مجازاتی در نظر گرفته باشد و از طرف شخص مسئول ارتکاب می‌یابد.این را هم بدانید که رسیدگی به تخلفات پزشکی توسط هیات‌های بدوی انتظامی ‌مانع رسیدگی توسط محاکم قضایی نمی‌شود.تخلفات انتظامی‌پزشکان عبارت است از :

 سهل انگاری درانجام وظیفه و عدم رعایت موازین علمی‌، شرعی و قانونی، افشا نمودن اسرار و نوع بیماری، انجام اعمال خلاف شئون پزشکی، جذب بیمار از طریق تبلیغات گمراه کننده، فریفتن بیمار

 جرائم پزشکی
جرائم جزایی ناشی از اعمال پزشکی هم عبارت است از : ارتکاب عمدی قتل و صدمات بدنی در جریان اعمال پزشکی بنابراین چنانچه پزشک یا جراح به قصد سلب حیات بیمار از معالجه وی سرباز زند و در نتیجه بیمار بمیرد چنین قتلی عمد و موجب قصاص است و نیز چنین است اگر پزشک یا پرستار آمپولی تزریق کند که حاوی مواد شیمیایی کشنده باشد یا مقداری از دارویی را به بیمار بخوراند که بیش از حد مجاز بوده و باعث مرگ وی شود، مطابق ماده 206 قانون مجازات اسلامی ‌عمل چنین فردی قتل عمد محسوب می‌شود. همچنین فوت‌ها در جراحی‌های زیبایی به علت حساسیت‌های بیهوشی است یا در مواردی که پزشک عمومی ‌بدون داشتن تخصص لازم و با علم به اینکه متقاضیان عمل زیبایی باید در کلینیک‌هایی عمل شوند که بخش آی سی یو و سی سی یو داشته و متخصصان قلب و ریه در آن حضور داشته باشند، اقدام به جراحی زیبایی در مطب کند عمل او از نظر علم پزشکی نه تنها غیر قابل توجیه است بلکه بنابر قانون عمل او جرم محسوب می‌شود.

همچنین هر گاه پزشک در معالجه بیمار مرتکب هیچ نوع خطای جزایی و مصادیق آن از قبیل بی احتیاطی و بی مبالاتی نشده باشد و با این وجود، اقدامات درمانی از ناحیه او موجب جنایت بر بیمار شود باز هم مسئول شناخته می‌شود و قانون در این مورد عمل پزشک را خطای شبیه عمد نامیده است. در این مورد پزشک برای آنکه از نظر کیفری مسئول قلمداد نشود قبل از اقدام به درمان - در غیر موارد فوری – می‌بایست از بیمار، ولی و سرپرست یا نمایندگان قانونی اذن بگیرد و کلیه موازین علمی، فنی و نظامات دولتی را نیز رعایت نماید.

در صورتی که پزشک ماذون باشد و کلیه موارد فوق را رعایت نماید، ولی با این حال بر اثر درمان به صورت اتفاقی مرگی رخ دهد یا آسیبی به بیمار وارد آید پزشک مسئولیت کیفری نخواهد داشت.

 گام به گام پرونده‌های پزشکی
حالا می‌رسیم به پاسخ سوال شیوا : بله مرجعی هست به نام دادسرای جرایم پزشکی که به اینجور دعواها رسیدگی می‌کند و برای اینکه امثال شیوا سرگردان نشوند و بتوانند به نتیجه برسند گام به گام طرح دعوا در این دادسرا را برای شما شرح می‌دهم:

 1- در تهران مراجعه به دادسرای جرایم پزشکی واقع در خیابان مطهری یا تخت طاووس در سایر شهرها اگر دادسرای جرایم پزشکی تشکیل شده باشد باید به آنجا مراجعه نمایند و اگر این دادسرا تشکیل نشده باشد، باید به دادسرای عمومی‌ برای طرح شکایت مراجعه نمایند.

2- ثبت شکایت و ارجاع به شعبه بازپرسی یا دادیاری

3- حضور نزد قاضی تحقیق کننده و ارائه توضیحات.

4- اجرای دستور قاضی «طبق دستوری که کتبا خطاب به پزشک یا بیمارستان یا هر مرکزی که در آنجا اقداماتی برای بیمار انجام شده، کلیه مدارک را درخواست می‌کند و معمولا برای تسریع امور این دستور را شاکی یعنی شما بطور دستی به مرکز یا مراکز درمانی مربوطه می‌برید و مراکز مربوطه، پاسخ را یا به شما تحویل می‌دهند یا خودشان ارسال می‌کنند.»

5- معرفی به کلانتری برای اجرای دستورات ذیل:

دستور به بیمارستان یا پزشک مربوطه برای تکمیل کلیه اوراق پرونده در صورت کمبود اوراق.

در صورت لزوم، اخذ توضیحات از شهود احتمالی

در صورت لزوم، اخذ توضیحات از افرادی که شما از آنان شکایت کرده‌اید.

معرفی به پزشکی قانونی جهت معاینه بیمار برای ارزیابی اینکه آیا خسارتی وارد شده یا خیر؟

 پس از کامل شدن تحقیقات، پرونده به کمیسیون پزشکی ارسال می‌گردد که اعضای آن همگی پزشک بوده و مسائل را بطور کاملا تخصصی ارزیابی می‌نمایند. کمیسیون پس از تعیین وقت، شما و پزشک مسئول را جهت توضیح وقایع رخ داده و گاها معاینه فرد زیاندیده، دعوت می‌نماید.

 کمیسیون رأی خود را به دادسرا اعلام می‌کند و دادسرا نتیجه آنرا به شما ابلاغ می‌کند که شما در یک فرصت کوتاه حق اعتراض به آنرا دارید. در صورت اعتراض چه از طرف شما و چه از طرف پزشک، کمیسیون بالاتر یعنی پنج نفره تشکیل و همین مراحل طی می‌شود و اگر اعتراض مجدد صورت گیرد، پس از برگزاری دو نوبت کمیسیون در استان پرونده به صورت تکمیل شده با کلیه مستندات جهت کارشناسی و اعلام نظر نهایی به کمیسیون مرکزی که کمیسیون عالی است، ارجاع می‌گردد و در آنجا نظر کارشناسی نهایی را می‌دهند.

تقریبا در تمامی ‌موارد، قاضی رأی کمیسیون را عینا ملاک صدور حکم خود قرار می‌دهد و بر اساس آن حکم بر محکومیت یا تبرئه پزشک می‌دهد.

  نکات باریکتر از مو
حواستان باشد، برای ارائه شکایت، باید خود بیمار یا وکیل دادگستری وی حضور داشته باشد در غیر اینصورت شکایت پذیرفته نمی‌شود.

اگر بیمار بیهوش باشد، ابتدا باید برای وی قیم و امین موقت نصب گردد و سپس این قیم از طرف فرد بیهوش وکیل بگیرد.
مطابق اصل کلیه مدارک ارسالی جهت اظهار نظر قضائی باید به زبان فارسی و خوانا باشد در حالیکه مدارک پزشکی ارسالی از بیمارستان‌ها یا مطب‌ها با خطوط کاملا ناخوانا و مبهم و به زبان لاتین و استفاده از اختصارات متعدد می‌باشد، که موجبات تضییع حقوق بیماران را فراهم می‌کند. برای همین لازم است که مدارک شما توسط یک فرد حرفه‌ای بررسی گردد.

  کارشناس لازم
کلا به نظر من برای طرح همه دعاوی نیاز به اخذ وکیل هست و بدون وکیل ممکن است حق و حقوق شما از دست برود. بنابراین اگر شما بدون وکیل درکمیسیون پزشکی شرکت کنید، حقوق شما براحتی ممکن است از دست برود. بعضی اوقات هم ممکن است ندانسته مطالبی را در دفاع از خود بیان می‌کنید که به ضررتان باشد است . اما در مورد گرفتن وکیل به نظرم مهمترین نکته این است  سعی کنند به افرادی مراجعه نمایند که در این کار خبره هستند و به هر دو رشته پزشکی و وکالت تسلط دارند.علت این امر این است که برای اثبات تقصیر یک پزشک در امر درمان، زیاندیده یا وکیل او موظف است که رابطه علیت را بین عمل پزشک و آسیب وارده به بیمار اثبات نماید و این تنها از عهده کسانی بر می‌آید که به مسائل پزشکی احاطه دارند تا بتوانند کمیسیون‌هایی را که در این رابطه تشکیل می‌گردد، مجاب نمایند و چون پیدا کردن چنین وکیلی بسیار دشوار است پیشنهاد می‌کنم در این گونه موارد قبل از هرگونه تصمیمی ‌ابتدا به پزشک مورد اعتمادتان، جهت مشاوره مراجعه نمایید و در صورتیکه قصور پزشکی را مورد تایید قرار داد  ابتدا با دعوت از پزشک مربوطه در جهت برقراری توافق و صلح اقدام  کنید  و در صورت عدم مصالحه بیمار و پزشک، با مشورت گرفتن از وکیل و پزشک و با برگزاری جلسات مشترک از طریق مراحل قانونی که در آن احترام جامعه پزشکی نیز رعایت  گردد، اقدام به طرح دعوا در مراجع صالحه  نمایید.

 سخن آخر
سخن آخر اینکه خیلی وقت‌ها بیماران پیش از طرح دعوا، سر وقت پزشک رفته و ایجاد سر و صدا و آبروریزی و فحاشی می‌کنند که همه اینها از مصادیق اعمال مجرمانه است. پس در موارد اختلاف با پزشک معالجتان حواستان باشد که قطعا به دلیل دشواری علم پزشکی در صلاحیت بیمار نیست که درباره درستی یا نادرستی عملکرد پزشک اظهار نظر کند و صد البته معمولا رابطه بین بیمار و پزشک، بیش از انکه یک قرارداد مالی یا خرید خدمت یا اجاره شخص باشد، یک رابطه انسانی است و پزشک اصولا در امر درمان قصد آسیب به بیمار را ندارد و حادثه رخ داده. معمولا یک عمل غیر عمدی است و لذا نباید زود قضاوت کرد و به صورت جانی با یک پزشک برخورد نمود از کودکی تاکنون پزشکی برای ما شغل مقدسی محسوب شده و جزو محبوبترین و صاحب احترام ترین شغل‌های دنیاست. ولی مثل هر شغل دیگری در این قشر نیز افرادی هستند که وصله‌ای ناجور بوده و البته انکار کردنی نیست که در این شغل هم مثل همه مشاغل دیگر افراد سودجویی هستند که از اسم و رسم و شغل مقدس سوء استفاده کرده و آن را بهانه‌ای برای آزار دیگران و پایمال کردن حق آنها قرار می‌دهند.

در برخورد با این افراد باید بسیار محتاط و عاقلانه عمل کرد تا نسبت به محو آثار و مدارک مربوط به جرم اقدام ننمایند و در این امر ولو اینکه پزشک مسئول شایستگی لازم را نداشته باشد، باید با حفظ شأن جامعه پزشکی و به صورت یک اقدام قانونی عمل کرد.