پايگاه خبري تحليلي «پارس»- «دروغگو دشمن خداست!» اين يکي از اولين آموزش هايي است که توسط والدين به کودک داده مي شود تا از همان بچگي بداند که دروغ، سر منشاء همه گناهان است و اگر يک دروغ بگويي، بايد هزارتاي ديگر هم پشت سرش رديف کني تا دروغ اولت را بپوشاني و آبرويت نرود. با همه اين حرف ها تعداد آدم هاي دروغگو در اطراف مان کم نيست و خودمان هم ممکن است گاه و بيگاه دروغ هاي ريز و درشتي بگوييم و ريزها را بي اهميت بدانيم و درشت ها را احتمالا «مصلحتي» بخوانيم، اما اگر فردي همين عذر و بهانه ها را برايمان بياورد، نمي پذيريم و به راحتي مي گوييم دروغگو است و اعتمادمان از آن فرد سلب مي شود. زندگي مثبت در همين باره مي نويسد: دروغگويي در زندگي مشترک که زن و شوهر انتظار صداقت کامل را از يکديگر دارند، مي تواند مشکلات بسيار بزرگي ايجاد کند و حتي در بسياري مواقع باعث از هم پاشيده شدن خانواده مي شود اما واقعا با همسر دروغگو چه بايد کرد؟ بايد دروغ هاي همسرمان را ناديده بگيريم و نگذاريم حريم ها از بين برود يا مدام مچش را بگيريم و منتظر باشيم سرش به سنگ بخورد؟ شايد هم بهتر باشد بگوييم «اصلاح نمي شود!» و به سادگي طلاق بگيريم؟! براي پاسخ به اين سوالات از شما مي خواهم ادامه اين مطلب را بخوانيد.

دروغگو کيست؟
بهتر است اين بحث را با تعريف دروغگويي شروع کنيم. پنهان کردن نقص هاي فردي براي تطبيق با محيط و دستيابي به نتيجه مثبت مي تواند تعريفي از دروغگويي باشد يعني فرد به دليل مسئوليت ناپذيري و براي نپذيرفتن اشتباه هايش احساس خطر کرده، تصور مي کند ثبات محيطش از بين رفته، بنابراين دروغ مي گويد. صرف نظر از انواع و اقسام دروغگويي مانند بر حسب عادت، مصلحتي، مرضي و ... مي توان گفت دروغگويي از حول و حوش 5-4 سالگي در افراد شکل مي گيرد اما ممکن است کودک متوجه پاتولوژيک (مرضي) بودن آن نباشد چون هنوز اخلاقيات به صورت کامل در او شکل نگرفته اما ممکن است دروغي بگويد و از والدينش به صورت تصادفي پاداش بگيرد و اين صفت در او نهادينه و به الگوي دروغگويي باثبات تبديل شود.

بررسي دلايل دروغ گويي هاي همسر
در بررسي دلايل دروغگويي در روابط زوجين بايد بگوييم بعضي هايش مربوط به فرد دروغگو، برخي ديگر متوجه فرد آسيب ديده (همسر فرد دروغگو) و برخي علل هم مربوط به مهارت هاي ارتباطي بين زوج است. گروه آخر هم علل محيطي است که همه اين عوامل مي تواند زمينه ساز دروغگويي فرد شود.

شايد دروغ گويي را گره گشا مي داند
درباره عوامل مربوط به دروغگويي همسر مي توان به زمينه هاي رشدي و صفات شخصيتي او اشاره کرد يعني فرد در خانواده اي بزرگ شده که دروغگويي به طور عادي بين اعضا وجود داشته يا به روش شرطي سازي، وقتي بچه دروغي گفته و پاداش گرفته، تصور مي کند هربار با دروغگويي پاداش خواهد گرفت ،بنابراين دروغگويي برايش کار مثبتي جلوه مي کند. به طور مثال وقتي درباره نمره اي که در مدرسه گرفته، دروغ مي گويد و بعد خانواده بي خبر از دروغ او، برايش پاداش درنظر مي گيرد. به اين ترتيب کودک تصور مي کند کار خوبي کرده که در مورد نمره اش دروغ گفته است!

شايد به دنبال پوشش نقاط ضعف اش است
در بعضي موارد فرد دروغ گو نقاط ضعفي در خود احساس مي کند و اعتماد به نفس پاييني دارد بنابراين از دروغگويي به عنوان پوششي براي نقاط ضعفش استفاده مي کند تا از تهديد و بي ثباتي که ممکن است در محيطش ايجاد شود، جلوگيري کند. گاهي هم فرد قصد جلب توجه دارد و از دروغگويي براي اين کار استفاده مي کند. همه اين موارد مي تواند به دروغگويي هاي روزمره در زندگي منجر شوند.

شايد خودشيفتگي اش باعث دروغ گويي اش مي شود
مواردي هم هست که باعث مي شود دروغگوها پرخطرتر شوند و فرد بي مهابا و بدون هيچ پشيماني دروغ بگويد؛ به طور مثال وقتي فرد شخصيتي ضداجتماعي دارد براي حفظ منافع خودش عمدا دروغ هايي مي گويد و رفتارهاي غيرقانوني (از رعايت نکردن ضوابط اجتماعي گرفته تا ناديده گرفتن حقوق ديگران و ...) انجام مي دهد که باعث آزار ديگران مي شود اما او از دروغ هاي خود ناراحت نمي شود! همچنين زماني که فرد شخصيتي خودشيفته دارد، خود را برتر از ديگران مي داند و اعتماد به نفسي کاذب دارد. در واقع فرد خودشيفته درون خود احساس شکنندگي مي کند و در ظاهر خود را برتر و موفق جلوه مي دهد و چون احساس مي کند الگوهاي فکري خودش در زمينه هاي اخلاقي و اجتماعي از تمام استانداردهاي موجود برتر است، خود را محق مي داند که هر رفتاري از جمله دروغگويي داشته باشد!

شايد خودتان باعث دروغ گويي همسرتان هستيد
همان طور که اشاره کرديم برخي علل مربوط به فرد آسيب ديده (همسر فرد دروغ گو) است يعني اين علت ها باعث مي شود همسر اين فرد به او دروغ بگويد. يکي از دلايل بسيار مهمي که باعث دروغگويي همسران مي شود، ضعف در مهارت هاي ارتباطي همسران است، اين که نتوانند ارتباط درست کلامي يا غيرکلامي با هم داشته باشند و احساسات شان را درست بيان کنند. همين ترس باعث مي شود فرد خواسته هايش را به همسرش نگويد و باعث دروغگويي شود. فرض کنيد فردي که ترس بيش از اندازه نسبت به همسرش دارد و دائما در فضايي است که مورد انتقاد و سرزنش است، تصميم مي گيرد عيب و ايرادهاي خودش را بپوشاند پس به دروغگويي روي مي آورد يا فردي که بيش از حد به همسرش وابسته است و مي خواهد به هر نحوي زندگي اش را حفظ کند و با رفتارهاي نامناسبي از جمله دروغگويي تاييد همسرش را مي گيرد. گاهي افراد ترس هاي مخفيانه اي در پس ذهن شان دارند و احساس مي کنند حمايت اجتماعي لازم را ندارند، اعتماد به نفس پاييني دارند و آن قدر خود را ضعيف مي دانند که احساس مي کنند به راحتي مورد ظلم ديگران قرار مي گيرند. همين افراد در روابط بين زوج به راحتي دچار آسيب هايي مثل دروغگويي مي شوند. البته اعتماد به نفس پايين هم مي تواند باعث دروغگويي فرد شود و هم باعث قرباني شدن وي در زندگي زناشويي يعني نه تنها خودش در مورد کارهايش دروغ مي گويد بلکه به دليل اعتماد به نفس پايين، رفتاري از خود بروز مي دهد که همسرش را هم مجبور به دروغگويي مي کند!

شايد عوامل محيطي همسرتان را دروغ گو کرده است
درباره عوامل محيطي موثر در دروغگويي هم بايد گفت تمام مشکلاتي که ثبات زندگي را بر هم مي زند، از مسائل اقتصادي و اجتماعي گرفته تا دخالت خانواده ها و ... همه مي تواند باعث دروغگويي همسر شود.

از الگوي بخشودگي استفاده کنيد
جالب است بدانيد که معمولا مشکلات زوج هايي که يکي از آن ها دروغگو است به دليل بهانه گيري بيجا، اعتماد به نفس پايين و ناتواني در برقراري ارتباط موثر با همسر رخ مي دهد و وقتي زوجين به دليل اين نوع دروغگويي ها دچار مشکل مي شوند، خوشبختانه مي توانيم با رويکرد مشاوره اي براي حل اين موضوع کار کنيم. يکي از اصلي ترين راهکارها در اين زمينه استفاده از «الگوي بخشودگي» يا همان «بخشيدن» است. در اين الگو، فرد دروغگو خطاي خود را مي پذيرد و مشاور سعي مي کند به فرد آسيب ديده (همسر فرد دروغگو) کمک کند تا باورهايش را که در خلال دروغگويي هاي همسرش خدشه دار شده، اصلاح کند و بتواند همسرش را ببخشد. البته فرد آسيب ديده نبايد تصور کند که دچار نقطه ضعف است يا مشاور قصد دارد دروغگويي هاي همسرش را بي اهميت جلوه دهد.