به گزارش پارس به نقل از شهروند راننده آژانس دم‌در ایستاده. برخلاف تصوراتم که منتظر دیدن یک راننده مرد هستم، دختری پشت‌فرمان نشسته که 27‌سال بیشتر ندارد. آدرس را می‌پرسد و سر صحبت را از همان ابتدای مسیر شروع می‌کند. آدم خوش‌مشربی است و تمام طول راه حتی یک‌دقیقه هم به سکوت نمی‌گذرد. همان‌طور که به‌سادگی از خودش می‌گوید و زندگی‌اش و شغلی که کمتر برای زنان معمول است، از من هم می‌پرسد و با دقت و تعجب گوش می‌دهد.  
- من این‌جا زیاد همکاراتون‌رو سوار می‌کنم اما هنوز دقیقا نمی‌دونم شما تو روزنامه چی کار می‌کنید؟ یعنی  این همه نوشته و مطلب‌رو شماها می‌نویسید؟
- تقریبا. البته خب بعضی از اخبار هم هستند که از روی خبرگزاری‌ها برداشته می‌شن اما هر روز بچه‌ها مصاحبه و گزارش می‌نویسند.
- واقعا؟ پس کار سختی دارید. حالا این همه زحمتی که می‌کشید براتون به‌صرفه هم هست؟ حتما همتون بالای سه‌تومن حقوق می‌گیرید!
- می‌تونیم سه‌میلیون درآمد داشته باشیم به شرط این‌که چهار جا کار کنیم. اونوقت اگر همه‌جاهایی که باهاشون کار می‌کنیم خوش‌حساب باشند، ممکنه که سه‌تومن درآمد داشته باشیم.
- چهارجا؟! خب یهو بگو نمیشه سه‌تومن درآمد داشته باشین دیگه! حالا از شغلتون راضی هستید؟
- خب همه‌چیز نسبیه. اما روزنامه‌نگارا بیشتر از این‌که از شغل و شرایط کارشون راضی باشند، کارشون‌رو دوست دارند. شما چی از شغل و درآمدتون راضی هستید؟
- واقعیت اینه که من الان خیلی پول نیاز دارم. نه که می‌خوام یه عمل معده کنم واسه لاغری، باید یک کار خوب داشته باشم. با همین رانندگی ماهی یه‌تومن برام می‌مونه. رانندگی‌رو هم که دوست دارم. واسه خاطر همین اومدم تو این کار. یه نامزدم دارم که شهرستانه هرازچندگاهی میرم دیدنش. برای همین باید کارم دست خودم باشه. نمی‌تونم یه‌جا استخدام شم، دست‌وپا گیره.
- محیط کارت خوب هست؟
- آره اتفاقا همه فکر می‌کنند ما خیلی محیط مردونه‌ای داریم. اما اصلا اینطوری نیست. سه‌تا خانومیم که با بقیه همکارای مرد خیلی راحت اونجا کار می‌کنیم. مردامونم الحق آدمای چشم‌پاک و خوبی هستند. همه‌چیز به آدمش بستگی داره. والا ما که از راننده‌بودن و کار تو آژانس بدی ندیدیم.
از زندگی‌اش می‌گوید، از روزهایی که می‌گذراند به‌عنوان راننده‌آژانس و مردمی که با آنها مواجه می‌شود. روان و آرام و عجیب. مثل یک خیابان خلوت در شهری پر ترافیک می‌رود و می‌گوید.