خالي كردن حساب دستفروش معلول
به گزارش پارس به نقل از جوان اواخر خرداد ماه سال گذشته بود كه مرد معلولي پليس را از ماجراي سرقت اموالش باخبر كرد. او توضيح داد: من اهل شهري در شمال غربي كشور هستم و از چند سال قبل حوالي ميدان راهآهن تهران دستفروشي ميكنم و در يكي از مسافرخانههاي اطراف ميدان اتاق گرفتهام. مدتي قبل بود كه مرد ميانسالي به نام نيما چند بار براي خريد نزدم آمد و خودش را به من نزديك كرد. گفت كه همشهري من است و با هم دوست شديم. مدتي كه گذشت به او اعتماد كردم و گاهي او را به اتاقم داخل مسافرخانه دعوت ميكردم.
شاكي ادامه داد: چند روز قبل در حالي كه نيما كنارم نشسته بود، كارت عابربانكم را به مرد معتمدي كه از كسبه بود دادم تا از عابربانك برايم مقداري پول برداشت كند. مرد كاسب هم بعد از برداشت پول، كارت و رسيد را به من داد و سراغ كار خودش رفت. نيما بعد از ديدن رسيد عابربانك متوجه شد كه 20 ميليون تومان در حسابم پول دارم. به او گفتم كه اين مقدار پول را وام گرفتهام و ميخواهم خانهاي اجاره كنم و با دختري كه خواهرم آن را برايم نشان كرده ازدواج كنم. آن شب نيما را به اتاقم دعوت كردم كه قبول كرد. بعد از آن از نيما پذيرايي كردم و او هم به آشپزخانه رفت و به خاطر اينكه توانايي قهوه درست كردن نداشتم، قهوه را او درست كرد. بعد از خوردن قهوه بود كه چيزي نفهميدم و ظهر روز بعد در بيمارستان چشم باز كردم. شاكي درباره نحوه انتقالش به بيمارستان گفت: صبح روز بعد قرار بود همراه دختر مورد علاقهام به خريد برويم اما خواهرم هر چه با تلفن همراهم تماس گرفته بود گوشي خاموش بود، به خاطر همين راهي مسافرخانه شده و بعد از گشودن در اتاقم من را در حالت بيهوشي پيدا كرده و به بيمارستان منتقل كرده بود. مرد دستفروش درباره ميزان سرقت هم گفت: بعد از بهبودي حالم متوجه شدم كه نيما همه 20 ميليون تومان را از حسابم برداشت كرده و حلقه نامزدي و مقداري از وسايل باارزش را از داخل اتاقم سرقت كرده است. بعد از مطرح شدن شكايت پرونده به دستور قاضي نصرتي، بازپرس دادسراي ناحيه 34 در اختيار مأموران پليس قرار گرفت. همزمان با شناسايي متهم فراري تحقيقات براي بازداشت او ادامه دارد.
ارسال نظر