جايگزين حرام هست!
به گزارش پارس به نقل از خراسان محمد رضا زائری نوشت: در نظام تشريع الهي يک قاعده وجود دارد و آن اين است که اگر چيزي که مورد نياز مردم است در شرع حرام باشد و مردم از آن منع شده باشند حتما جايگزين آن از حلال وجود دارد. بدين ترتيب خدا به مردم مي گويد از حرام اجتناب نماييد و به حلال بسنده کنيد ، در غير اين صورت مجازات حرمت شکني خويش را خواهيد ديد چون عليرغم وجود حلال تعدي و زياده خواهي کرده ايد و به حرام آلوده شده ايد. عقلا هم بين همه ما چه در اداره يک خانواده توسط پدر يا مادر و چه در حاکميت جامعه توسط نظام سياسي و اجتماعي چنين است. اگر مادر به فرزندش بگويد روي ديوار خط نکش بدون شک کاغذي به او خواهد داد و حتما اگر ورود به يک خيابان ممنوع شود از خيابان بعدي راهي پيش بيني خواهد شد.
قاعده «أحل الله البيع و حرم الربا» به ما مي فهماند که بايد براي ضروريات زندگي طبيعي و مادي انسان در دنيا (چه فردي و چه اجتماعي) راه و مسير معقول و مطلوب پيش بيني شود وگرنه نمي توان افراد را از راه نامطلوب برحذر داشت. يکي از اتفاقات طبيعي که بعد از انقلاب اسلامي رخ داد تخريب کانون هاي فساد اخلاقي بود که در تهران و شهرهاي بزرگ رسما و علنا به فراهم کردن زمينه گناه مشغول بودند و خوشبختانه به برکت انقلاب اين فرصت از بين رفت و اين فضا بر هم خورد و در تهران به بوستان عمومي تبديل شد. اما متأسفانه در کوران حوادث انقلاب و حال و هواي پرشور و حرارت آن روزها کسي به جايگزين اين حرام نينديشيد و کسي فکر نکرد زناني که از اين فضاي متمرکز در سطح شهر و ميان خيابان ها و کوچه ها آواره و پراکنده مي شوند چه خواهند کرد؟ شايد کساني فکر مي کردند وقوع انقلاب اسلامي و حاکميت نظام اجتماعي جديد زمينه ازدواج دائم را براي جوانان فراهم خواهد کرد و فضاي فرهنگي ارزشي و اخلاقي جديد راه را بر گسترش فساد و فحشا خواهد بست.امروز اما وقتي به واقعيت هاي اجتماعي نگاه مي کنيم (حتى بدون مراجعه به آمارهاي نگران کننده و وحشتناک) مي بينيم که به دلايل گوناگون زمينه ازدواج دائم و تشکيل خانواده مطلوب و طبيعي براي بسياري از جوانان فراهم نيست. اکنون اگر بخواهيم راه را بر ارتکاب حرام ببنديم و جلوي شيوع فساد و فحشا را بگيريم و حلال دين خدا را حفظ کنيم، عقلا و شرعا بايد راه تسهيل و ترويج ازدواج موقت را به عنوان جايگزين ازدواج دائم هموار کنيم. بستن راه حلال گاهي به تصريح و منع علني است مانند حکم «متعتان محللتان في عهد الرسول أنا أحرمهما» و گاه اين ايستادگي در مقابل حکم خدا اين قدر علني و صريح نيست بلکه با تشديد فضاي رواني منفي است که عملا همان نتيجه را دارد. اگر کسي در خانه خود از مهمانان پذيرايي کند اما دستشويي منزلش خراب و بسته باشد، لاجرم مهمان ها که راه خلاص ندارند بعد از چند ساعت لباس خود را نجس خواهند کرد. امروز هر کس نسبت به دينداري جوانان و سلامت جامعه نگران و دلسوز باشد بايد غيرتمندانه و جدي به ميدان بيايد و براي حفظ فرصت هاي حلال بکوشد و فداکاري کند. کسي توقع ندارد ما به اندازه آن پيامبر الهي حاضر به هزينه کردن از سرمايه خانوادگي دختران خود براي حفظ دين باشيم و بگوييم «هؤلاء بناتي هن أطهر لکم» اما حداقل انتظار از ما براي حفظ دين مردم اين است که راه دسترسي به جايگزين حرام را براي جوانان نبنديم.
ارسال نظر