به گزارش پارس به نقل از فارس نعمت‌الله فاضلی که روزنامه اعتماد وی را جامعه شناس معرفی کرده است در بخشی از یک مصاحبه تفصیلی با همین روزنامه که پیرامون تأثیر شبکه‌های اجتماعی موبایلی انجام شده، اظهار کرده است:

 «کمی زمان لازم است تا مردم در نتیجه آزمون‌ها تجربیاتی که از این فضای گفت وگویی به دست می‌آورند به طور جمعی و ناخودآگاه کم کم به حدی از اعتماد به نفس برسند که در مسائل بنیادی‌تر و مهم‌تر هم ورود کنند. جامعه ما هنوز به قابلیت‌های فضای گفت وگوی اجتماعی پی نبرده است و ناباورانه در یک شوک فرهنگی قرار دارد. کسی که اولین بار تصاویر تلخ کشتن سگ ها در شیراز را در شبکه های اجتماعی منتشر کرد تصور نمی کرد این اتفاق به یک حادثه عمومی منجر شود اما وقتی این تجربه را کسب کرد طبیعی است که کم کم به این فکر بیفتد که از همین راه می تواند واکنش مردم را نسبت به مسائل بزرگ تری بر انگیزد. من معتقدم در آینده نه چندان دور جامعه ایران جسارت کافی برای بیان مسائل بزرگ تر را هم به دست خواهد آورد»!


شخص مذکور همچنین در بخش دیگری از صحبت‌های خود مدعی وجود فروپاشی در جامعه ایران در ۲ سال قبل! شده و گفته است:

تا دو سال پیش همه جامعه شناسان ما صحبت از فروپاشی جامعه ایران می کردند و دلیل آن را در بسته شدن راه گفت‌وگو در جامعه بیان می کردند. به دلیل ضعف نهادهای مدنی خطر فروپاشی واقعا جامعه ایران را تهدید می کرد اما همین شبکه های اجتماعی مانند وایبر، واتس آپ و... فرصتی را فراهم کرد تا افراد جامعه ایران ساعت هایی را در روز به صورت رایگان در خدمت این گفت‌وگو قرار دهند!



*علت علاقه جریان سیاسی خاص به شبکه‌های موبایلی و بیان کشفیات بزرگ درباره خواص این شبکه‌ها! را شاید باید در توییت یکی از خبرنگاران شبکه الجزیره جستجو کرد که زمانی در خلال اغتشاشات هنگ‌کنگ (موسوم به اغتشاشات چتر) نوشت: جوانان هنک‌کنگی قصد دارند با موبایل‌های هوشمند خود آینده کشور چین را تغییر بدهند!

پیش از فاضلی، هادی خانیکی فعال سیاسی اصلاح‌طلب نیز خواص کشف شده دیگری را برای وایبر و تلگراف و ... معرفی و در یک سخنرانی دانشگاهی گفته بود: ارتباطات شبکه‌ای باعث بازگشت مغزها به کشور می‌شود که به آن مهاجرت معکوس می‌گویند!

در همان همایش،‌ شخص دیگری به نام محمود شهابی نیز به کشف دیگری! در شبکه‌های موبایلی اشاره کرده و گفته بود: اگر این شبکه‌های اجتماعی وجود نداشتند هرگز متوجه وخامت وضعیت اجتماعی موجود نمی‌شدیم!

همه این صحبت‌ها را البته می‌توان مصداق «خود گویی و خود خندی»! دانست زیرا شبکه‌های اجتماعی پیش از این هم با مصادیق دیگری (مثل وبلاگ‌ها) حضور داشته‌اند و اگرچه با شرایط فناورانه امروز، استفاده از آنها سهل‌تر شده است اما طرفه آنکه امید جریان خاص برای استفاده از این شبکه‌ها در یک انقلاب دیگر (نظیر انقلاباتی که برای سال ۸۷ و ۸۸ طراحی شده بود) همانطور که فاضلی هم در بالا با اشاره به مفهوم «جسارت بیان مفاهیم بزرگتر»! به آن اشاره کرده است؛ یقیناً ناامید خواهد شد زیرا استدلال‌های آنها در این زمینه با واقعیات و با حقیقت جامعه ایران در تناقض است و حتی در صورت انطباق هم به دلیل ضعف هدف، راه به جایی نخواهد برد.

جالب آنکه غرقاب پروپاگاندا درباره قدرت شبکه‌های اجتماعی تا حدی گویا عمیق بوده است که چندی قبل یکی از رسانه‌های کشورمان با اشاره به اغتشاش مهاباد نوشت: حضور جمعیت بسیار زیاد مردم در تشییع جنازه مرحوم پاشایی، یکی از مصادیق قدرت بسیار بالای رسانه‌هایی مانند واتس‌اَپ، وایبر، فیسبوک،... در فراخوان جمعیت برای یک موضوع روز است که در زمان خود حیرت کارشناسان رسانه را برانگیخت!

باید اشاره کرد که فناوری‌های دیجیتال و ... اگر از حد کنونی هم فراتر برود (که می‌رود) اما باز هم نباید از این حقیقت غافل شد که عاملیت اصلی رخدادهای اجتماعی در یک جامعه، «واقعیت‌ها و میزان نهادینه‌سازی آنها» هستند.

به سخن دیگر اینکه تا زمانی که یک جامعه در جریان واقعیت‌ها و تحلیل‌های صحیح باشد؛ خرابکارها و مغرضین نخواهند توانست به بهانه چند شایعه قصد براندازی داشته باشند.

و پر واضح آنکه این واقعیت‌ها نیز می‌تواند بر محل شبکه‌های اجتماعی موبایلی گفته و شنیده شود...