به مناسبت روزي براي همه پدرها
شما پدر هستيد؟ قرار است پدر شويد؟ پدرهاي خوب را مي شناسيد؟
کسي به پدر ها گفته که آهاي پدرهاي عزيز، باباهاي مهربان، آقاهاي محترم، آقاجون ها و پدر بزرگ هاي خوب، شما چطور پدري مي کنيد؟ پدري را از کجا ياد گرفته ايد؟
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- هميشه براي روز پدر، درباره پدرها حرف مي زنند که چقدر خوب هستند و ارزشمند؛ و بايد براي شان هديه بخريم و قدرشان را بدانيم. ولي تا حالا در روزي مثل روز پدر، کسي با پدرها حرف زده؟ کسي به پدر ها گفته که آهاي پدرهاي عزيز، باباهاي مهربان، آقاهاي محترم، آقاجون ها و پدر بزرگ هاي خوب، شما چطور پدري مي کنيد؟ پدري را از کجا ياد گرفته ايد؟ اين پدري کردن را چه کسي به شما ياد داده است؟ اصلا پدري کردن ياد گرفتني و ياددادني است؟ کسي يادش مانده که به پدرها يادآوري کند: پدرهاي دوست داشتني! مي دانستيد شما محکم ترين پشتيبان براي دختر کوچولوي تان هستيد؟ رفيق ترين دوست براي پسر نوجوان تان؟ همراه ترين رفيق براي دختر جوان تان؟ مهربان ترين نوازش براي نوه کوچک تان؟ و عزيزترين فرد براي مادر فرزندتان؟ شما پدري مي کنيد و اين بزرگ ترين لذت و بزرگ ترين لطف دنيا به شماست. شما بزرگ ترين و ارزشمند ترين مقام را داريد و اين مقام مزين است به نام پدرهاي ارزشمند تاريخ. به نام پيامبر مهرباني ها حضرت محمد(ص) و امام عزيزمان حضرت علي (ع)، جايي که مي فرمايند:" من و علي بن ابي طالب، پدران امتيم..." پدرهاي مهربان! روزتان مبارک.
بوي بهشت ميدهد دستهايت پدر
غلامرضا بني اسدي- دست هايت بوي خدا مي دهد پدر، چه وقتي ترجمه «رحمان و رحيم» مي شوي روي سر و صورتم، چه وقتي دستانت در قنوت، آسمان نيايش را به زمين خواهش گره مي زند، چه هنگامي که به سعي و تلاش بر سبيل جهد و جهاد، به لقمه هاي حلال، سفره خانه را پر از روشني مي کني. «برکت» نام پرشکوه نان هايي است که تو بر سفره مي گذاري و «نعمت» حضور گرم توست که «رحمت» را به بسم ا... الرحمن الرحيم، آغاز سفره مي کني. آخر فرموده اند «کالمجاهد فيسبيل ا...» است مردي که براي رساندن روزي حلال به سفره خانه اش تلاش مي کند، آن گونه که تو با دست هاي خدا نشانت مي کوشي.
تو که جلودار باشي پدر، من با همه يقينم پشت سرت گام برمي دارم و مي دانم کوچه هايي که پشت سر تو طي شود به بهشت ختم خواهد شد. نه، به بهشت آغاز خواهد شد و مگر پاياني دارد بهشت که به بهشت ختم شود؟ نه آغاز خواهد شد، آنجا که به هر سلام خداوندي، انسان شکوهي افزون تر و نورانيتي زيباتر مي يابد.
آري پدر، تو که جلو هستي من خاطرم جمع است مي دانم گام هايت به سوي خداست پر از ايستادن و مگر نه اين که تو خود، قبله را نشانم دادي، خودت ايستادن به يا علي را به من آموختي و انگشت اشاره همان دست خدايي ات، ادامه راه را نشانه گذاري کرد؟ من اگر به يا علي برمي خيزم، اگر واژه هايم را براي توسعه روشني چراغ مي کنم، اگر نگاهم، ساحت آيه آيه قرآن مي شود، اگر... همه اين ها را از تو مي دانم. از تو که ايمانت به خداي علي و راه علي سرشار يقين بود.
دست هايت بوي خدا مي دهد پدر، مي دانم لقمه اي که از اين دست مرا در کام شود همچون شهدي است که عاشق را در جان مي شود و کدام عاشق است که نگاهش فرش را به عرش نکشاند و همه ملک را پر از عطر ملکوت نکند؟ من به چشمان پر از غزلت قسم خورده ام، شاعر روشني ها و مهرباني ها باشم. به لب هاي شکوفايت قسم خورده ام، لبخند را براي همه لب ها به دعا بخواهم. به قلب مهربانت، قسم خورده ام با واژه هايي از جنس آب، آتش قهر و کينه را فرو بنشانم و بر زمهرير سردي و سکوت آتش افکنم... آي پدر! به نامت که مثل نام همه پدرها به ياد علي عليه السلام شکوه يافته است، به روزت که روز عيد ميلاد مولاست قسم خورده ام، تو را، در پرشکوه ترين واژه ها ترجمه کنم تا همگان بدانند همه پدرهاي اين حوالي با نام پرافتخار «علي» تعريف مي شوند، حالا شناسنامه هاشان به هر نام که باشد، فرقي نمي کند، مهم اين است که شناسه همه پدرها علي است.
پدري براي همه فرزندان تاريخ/ درباره پدرانگي هاي حضرت علي(ع)
الهام يوسفي- پدر بودن، ريشه بودن است، در اعماق و خاموش؛ اما مگر درخت بي ريشه زندگي مي داند؟ شکوفه مي دهد؟ ميوه مي دهد؟ ريشه همه چيز درخت است. اما خاموش و سر به زير و بي اندکي تفاخر و منت. آن چه نمايان است افراشتگي و پر باري شاخه هاست و سبزي و طراوت برگ ها. اما درخت بي ريشه، هيچ است. جز هيزمي خشک براي سوزانده شدن نيست. علي(ع) که پدرانگي را معنا ميبخشيد، ريشه اي بود در اعماق انسانيت و مردانگي. مردي بود ناگنجيدني در سيطره زمان و مکان. پدري که پدري اش در چهارچوب فرزندان خود نمي گنجيد. پدري که دست يتيم نوازي اش شهره آفاق است. دستي با چنان پهنا و گستردگي و مهر که همه يتيمان حقيقي و استعاري تاريخ را نوازش کند.
مهرباني در برابرت حقير است
تاريخ مي گويد اميرالمومنين(ع) براي فرزندانش آن چنان بود که همه پدران بتوانند براي فرزندانشان چون او باشند. نه در سخن و موعظه، که در عمل. تنها از منظر پدر بودن به او نگريستن، اقيانوسي را پيش چشم مي آورد که اگر آبِ آن را نمي توان کشيد، به قدر تشنگي ميتوان نوشيد. محبت پيامبر(ص) و علي(ع) در زمانه اي که دل هاي مردانه اندک ترحم را برنمي تابيد، مهرباني را خجل مي کرد. علي(ع) که اين گونه زيستن را از معلم بزرگ خويش- نبي اکرم(ص)- آموخته بود، مي فرمود: «هر که فرزند خود را ببوسد براي او پاداش و حسنه خواهد بود و هر که فرزند خود را شاد کند، خداوند در روز قيامت او را شاد خواهد کرد.» و هم او بود که در هنگامه نامه نگاري براي دلبندش حسن(ع)، چنين پدرانه و عاشقانه قلم چرخاند: «فرزندم! تو جزئي از وجود و بلکه تمام وجود مني به طوري که اگر به تو بلائي رسد به من رسيده است و اگر مرگ تو را در کام گيرد، مرا در کام گرفته است...» نامه اي که به همه پدران تاريخ مي آموزد که سخن گفتن با فرزند آدابي دارد و نامه نوشتن، خود گونه اي از اين سخن گويي پدرانه و آموختن ادب است که گفته است: «گران بهاترين چيزي که پدران براي فرزندان شان به ارث مي گذارند ادب است.» مي دانست و ميآموخت که احترام و محبت و اعتماد سه ضلع مثلثي است که فرزند را مي پروراند و بالنده مي کند. از همين روي بود که در مواقع بسياري وقتي ديگران از او سوالي مي کردند يا درخواستي چون دعاي باران داشتند او رو به پسران خويش مي کرد و آنان را با اعتماد خود بزرگ مي کرد و مي گفت: «حسن جان! پاسخش را بده...»، «حسين جان! برخيز و براي شان طلب باران کن.»
در قحطي عمل، تو معجزه اي!
کلام چاشني عمل است و شعله و حرارت آن. اما سخن بي عمل، شعله اي است که مي سوزاند و نابود مي کند. مخصوصاً کلامي که به آتش سرزنش و شماتت آميخته باشد که گفته بود: «زياده روي در سرزنش آتش لجاجت را روشن مي کند.» و تاريخ گفته است که علي(ع) مرد سخن بود، در نهايت کلمه و مرد عمل بود، باز در نهايت کلمه. تاريخ داستان شيريني از او مي گويد: «روزي دو تن از برادران مومن که پدر و پسري بودند به خانه حضرت آمدند. امام به احترام آن ها ايستاد و آنان را بر بالاي خانه نشانيد و خود در مقابل شان نشست. پس از آن، با هم غذا خوردند. هنگامي که قنبر براي شستن دست ها آمد حضرت از جاي خود برخاست و ظرف آب را از قنبر گرفت تا دست ميهمان خود را بشويد. پدر امتناع ورزيد و گفت: اي امير مومنان چگونه خداوند مرا ببيند در حالي که تو بر دستان من آب مي ريزي؟ فرمود: برخيز و دست هايت را بشوي که به درستي خداوند مي بيند که برادر تو که بر تو برتري ندارد بر دست هايت آب مي ريزد. آن مرد برخاست و حضرت فرمود: اجازه بده بر دست هايت آب بريزم، هم چنان که اگر قنبر بود اجازه مي دادي. وقتي نوبت به دست هاي پسر رسيد علي(ع) ظرف را به پسرش- محمد بن حنفيه- داد و فرمود: فرزندم! اگر اين فرزند به تنهايي پيش من آمده بود و به همراه پدرش نمي بود خودم بر دستان او آب مي ريختم. ولي خداوند ابا دارد که وقتي پدر و فرزند با هم هستند با آنان به مساوات رفتار شود. بلکه پدر دست پدر را بشويد و پسر دست پسر را. آن گاه محمد برخاست و...» و علي بود که با فاطمه در خانه، هم دل بود و دست به کار، و به همه فرزندان تاريخ مي آموخت که مرد بودن به بازوي مردانه و قدرت جسماني نيست به هيبت و ابهت نيست، به مردانگي است و آسمان بر دستان مردان و پدراني هر چه شبيه تر به او، تکيه داده است.
راهنماي خريد هديه روز پدر
بابا آب داد، بابا نان داد و در کل، بابا به ما آب و نان داد تا اين قدري شديم: در آستانه پدر يا مادر شدن. کادو خريدن براي پدرها، اسمش بد در رفته وگرنه اينطورها هم که ميگويند نيست!
جوراب خريدن، بيشتر تبديل به يک شوخي بامزه شده تا واقعيتي که اتفاق بيفتد. شايد محبت مادرانه باعث شود مادرها بيشتر مورد توجه بچه ها باشند اما جديت و جذبه دوست داشتني پدرها هم، روز پدر را تبديل به روز ويژه اي مي کند با برنامه ها و هداياي ويژه! اما جدا از اين تعارف، فکر کرده ايد امسال « به نام پدر»، چه هديه اي به پدر، همسر يا پدربزرگتان بدهيد؟
تسبيح، انگشتر، ادکلن، جاسوئيچي، ريش تراش يا شايد يک چيز به درد بخور از جنس چرم اصيل ايراني؛ يک چيزي که به وقار و شخصيت عزيزترين مرد زندگي تان بيايد. گمان مي کنم مي توانيد در بازار چرم چنين چيزي را پيدا کنيد.ويترين راسته چرمفروشيها را که سير کني، همه چيز به چشمت ميآيد؛ از کت و شلوار چرم اعلا تا کيف پاسپورتي و اداري و البته جاسوئيچي و جاموبايلي.
اما کدام يک از اين ها پدر يا همسرتان را خوشحالتر ميکند و واقعا به کارش ميآيد؟ اين سؤالي است که خودتان بايد جوابش را پيدا کنيد و با بودجهاي که براي اين کار در نظر گرفتهايد، تطبيق بدهيد.
کيف پول جيبي
شما با هديه دادن يک کيف پول به عزيزترين مرد زندگيتان، عملا روزهاي خوشي را - با جيبي پر از پولهايي که داخل يک کيف چرمي است- سپري ميکنيد. هزينه عيني شدن اين آرزو، معمولاحدود50 هزار تومان بيشتر نيست.
مجموعه ملزومات مردانه
سِت «کمربند، کيف جيبي و جاسوئيچي»، انتخاب محبوب خريدهاي خانواده عروس براي آقاي داماد است. قيمت اين جعبه ملزومات مردانه تا 150 هزار تومان است. نمونه ۴ تايي اين ها، يک خودکار نفيس هم دارد. با هديه دادن اين مجموعه به همسرتان، به دليل تنوع هدايا بيشتر ممنون شما خواهد بود.
کفش
ميگويند شخصيت يک مرد را ميشود از نوع و اهميتي که براي کفشهايش قائل است، فهميد. پس اگر حدود 200 هزار تومان براي هديه خريدن در نظر گرفتهايد، کفش تمام چرم يکي از بهترين گزينههاست.
کمربند
يک مرد است و يک کمربند که وقتي ميخواهد براي کاري مهم عزمش را جزم کند، آن را سفت ميکند و کمر همت ميبندد. کمربند لباس رسمي را بهتر است به رنگ مشکي و حداکثر به پهناي انگشت شست انتخاب کنيد. کمربندهاي پهنتر با رنگهاي قهوهاي، قهوهاي سوخته، سفيد و کرم، راست کار اسپرتپوشهاست. ببينيد پدر يا همسرتان الان توي چه حال و هوايي سير ميکند. قيمت انواع معمولي کمربند 50تا 100 هزار تومان است اما اگر بخواهيد کمربندي از چرم سوسمار خريداري کنيد که محکمي و برق خيرهکنندهاش به چشم بيايد، کادوي شما تا 2۰۰هزار تومان قيمت خواهد داشت.
کيف اداري
توي بازار چرم، ميشود کيف بادوام و باکلاس پيدا کرد؛ قيمتش از100 هزار تومان شروع ميشود تا حدود 300هزار تومان . سبکي کيف، داشتن جيبهاي مختلف، قفل مناسب و ترکيب ظاهري خوب، ويژگيهايي است که هنگام خريد بايد به آنها دقت کرد. کيفهاي «نيمچرم» سبک، ارزان و مناسباند. اما اگر هدفتان تهيه بهترينهاست، دنبال کيفهاي قرص و محکم با چرم گاو و قفل رمزدار بگرديد. اگر مردي که قرار است اين هديه نصيبش شود، خيلي اتوکشيده است، سامسونت چرم، انتخاب بهتري است و بين 150تا 500هزار تومان هزينه برميدارد.
انواع کت
کت، يک انتخاب منحصر به فرد براي مردهاست. توي ويترينها هم بيشتر از هر چيزي به چشم ميخورد. البته ميتوان نمونههاي مشابهاش يعني ژيله شکاري، کاپشن و پالتوي بلند زمستاني را هم خريد. کتهاي چرم بين 400تا 600هزار تومان بسته به رنگ و بهويژه جنس گوسفندي و گاوي و پرداختي که روي چرم آنها انجام شده، قيمت دارند. نمونههاي نرمتر، از چرم گوسفندي است و آنهايي که زمختتر و آهارخورده به نظر ميرسند، از پوست گاو به دست آمدهاند. ژيلههاي شکاري را ميشود با قيمتي بين 200تا 400هزار تومان تهيه کرد. قيمت پالتوهاي بلند زمستاني از 500هزار تومان بالاتر ميرود و البته بايد مطمئن باشيد کسي که آن را هديه ميگيرد، واقعا از آن استفاده مفيد ميکند. اين بالاپوشها بيشتر راست کار مردهاي بلندبالاست.
جاسوئيچي
فکر نکنيد براي خريد يک هديه ناقابل چرمي حتما بايد کلي پول خرج کنيد. انواع جاسوئيچي را ميشود با قيمتي بين 20 تا 50هزار تومان تهيه کرد؛ هديهاي که قبل از آنکه پدر ماشينش را روشن کند، آن را لمس ميکند.
کلاه و دستکش
اگر ميخواهيد با رندي تمام، با يک هديه ساده سر مرد عزيز زندگيتان را کلاه بگذاريد يا دستش را ببنديد، کلاه و دستکش چرم، بهترين انتخاب است. قيمت کلاه کپ حدود 100هزار تومان است و دستکش تا 80هزار تومان.
کيف پاسپورتي
هيچ چيز براي پدري که تمام زندگياش، اسناد و مدارکش است و دائم براي کارهاي جورواجور بايد آنها را با خود حمل کند، بهتر از يک کيف پاسپورتي جمع و جور و محکم نيست. اندازه و فرمهاي مختلفي ميشود انتخاب کرد، با پولي بين 50تا 150هزار تومان.
ارسال نظر