آشنا کردن کودکان با انواع مغالطه
به گزارش پايگاه خبري تحليلي «پارس»، وبسایت الفبا در يادداشتي به قلم سحر سلطانی آورده است:
داداش همیشه خوراکیهای منو میخوره! بابا هیچوقت باهام بازی نمیکنه! مامان همیشه دعوام میکنه! شما هیچوقت برای من چیزی نمیخرید! ما هر روز مهمون داریم، من درسامو نمیخونم! همه لباسها و اسباببازیهای من خارجیه!…
عباراتی که خیلی آشنا هستند و بارها از کودکان اطراف خود شنیدهایم؛ گاهی اوقات با بیحوصلگی آنها را متهم به دورغگویی میکنیم، درحالیکه بهزعم خود کودک دروغی گفته نشده است.
مغالطه با دروغگویی تفاوتهایی دارد. همه ما از مغالطه بزرگنمایی در گفتار روزمره استفاده میکنیم و میدانیم که دروغ نمیگوییم، اما عامدانه یا سهوی مخاطب را تحت تاثیر قرار میدهیم. در واقع سعی میکنیم جلوههای خاصی از واقعیت را پررنگتر کنیم تا مخاطب را بیشتر تحت تاثیر قرار دهیم.
اما این تحت تاثیر قرار دادن یا قرار گرفتن باعث میشود حقیقت امر و واقعیت رخداده مغشوش شود و نهایتا اعتماد بین طرفین از بین برود و راههای گفتگو و حل مساله مسدود یا پردستانداز شود.
خوب است مغالطهها را بشناسیم و نهتنها بهکار نبریم، بلکه مراقبت کنیم تحت تاثیر آنها قرار نگیریم و به کودکانمان هم بیاموزیم.
فرض کنید کودک در گردگیری اتاقش به شما کمک کرده. وقتی باید تکالیفش را انجام دهد، از زیر آنها با این بهانه شانه خالی کند: از بس کار خونه کردم، خستهم. از او بخواهید لیستی از کارهای خانه که انجام داده تهیه کند. بهجای عصبانی شدن، از او بخواهید دلایل شفاف و روشن بیاورد و بزرگنمایی نکند.
فرزندتان بهجای تمرکز بر تمرین بیشتر در ورزش موردعلاقهاش، از شما میخواهد که برایش لباس و کفش ورزشی مارکداری را بخرید که ورزشکار موردعلاقهاش استفاده میکند، چون بر این باور است که با لباس و کفشهایی از سایر مارکها نمیشود خوب ورزش کرد. میتوانید او را وارد یک بازی کنید: اگر برایتان میسر بود، با تعدادی ورزشکار رشته موردعلاقه خود عکس بیندازید و عکسها را به فرزندتان نشان دهید (حتی میتوانید از فتوشاپ استفاده کنید) و مدعی شوید چون با این همه ورزشکار عکس دارید، خودتان یک پا ورزشکارید. هر دو رخداد مغالطه بزرگنمایی است، اما برگزاری این بازی ممکن است مواجهه با حقیقت را برای کودک آسانتر کند.
وقتی کودک بابت بیدقتیاش در مباحث درسی مواخذه میشود، ادعا میکند همه دوستان و همکلاسیهای درسخوانش تبلت یا لپتاپ با مدلهای روز دارند، او نیز در صورت داشتن این ابزارها میتواند با دقت بیشتری درس بخواند. از او بخواهید لیستی از مطالب درسیاش تهیه کند که نیازمند این ابزارهاست. در مرحله بعد روش و شیوههای حل تکالیفش را که انحصارا به تبلت یا لپتاپ مرتبط است قید کند.
برای شناخت مغالطه بزرگنمایی بهترین مثال تبلیغات تلویزیونی و رادیویی و حراجیهاست. همراه با فرزندتان ادعاهای تبلیغات مختلف را راستیآزمایی کنید. وقتی برچسب حراج ۵۰ درصدی (نصف قیمت) را که با قلم درشت در کنار حراج ۵ درصدی با قلم ریز روی شیشه فروشگاهی میبینید، با او مسابقه «حدس بزن» راه بیندازید: آن روسری ساده چند درصدی است و آن شال ابریشمی چند درصد تخفیف خورده؟ بعد از او بپرسید: چرا وقتی اکثر اجناس تخفیف ۵ درصدی داشتند، عدد ۵۰ آنقدر درشت بهچشم میآمد؟
وقتی فرزندتان تدریس بد معلمی را عامل نفرت از درس یا ناکارآمدی مدرسه ذکر میکند، برای درک بزرگنماییاش عامل شکست تیم فوتبال موردعلاقهاش را مربی عنوان کنید و تلاشهای مستمر و توانمندیهای تکتک بازیکنها را ذکر کنید اما بینتیجه بدانید. میتوانید فیلم یا کارتون موردعلاقهاش را نام ببرید و با ذکر یک نکته منفی و پر رنگ کردن آن در کل فیلم، آن را زیر سوال ببرید. ادامه این بازی میتواند به مواجه شدن فرزندتان با مفهوم بزرگنمایی یک عامل و نادیده گرفتن عوامل مهم دیگر در یک امر کمک نماید.
کودکان برای کنار زدن رقیب یا تحت تاثیر قرار دادن والدین یا فرار از جریمه و تنبیه دست به دامان مغالطه بزرگنمایی میشوند. بهترین راه برای کاهش این روال مواجه کردن آنها با جزییات و عواملی است که تعمدا نادیده گرفتهاند. از سویی باید آنها را با کاربردهای این مغالطه از سوی دیگران، که بهمنظور عوامفریبی و کسب منفعت است، نیز آشنا کنیم.
ارسال نظر