پايگاه خبري تحليلي «پارس»- «گریس» کوچولو غذای‌ بشقابش را نصفه نیمه‌خورده بود‌ و از آن جایی که به این غذا علاقه چندانی نداشت، ترجیح داد بقیه محتویات بشقاب را نخورد و آن را به همان نحو باقی بگذارد. به همین دلیل با کج‌خلقی، ظرفش را کنار گذاشت و گفت: «من دیگه سیر شدم، بقیه اش رو نمی‌خوام.»

به گزارش پايگاه خبري تحليلي «پارس»، پدر گریس که مردی سختگیر بود ابروانش را به هم گره زد و با تحکم گفت: «گریس، تو اخلاق من رو خوب می‌شناسی. یا کل غذات رو می‌خوری‌ یا از دسر خبری نیست.»

او این جمله را با تمام قوا بر زبان راند تا قطعا مطمئن شود‌ دختر کوچکش از او اطاعت خواهدکرد. پس از گذشت چند لحظه، پدر برای سفت تر کردن میخی که کوبیده بود، گریس را تهدید کرد که درصورت نخوردن بقیه غذایش، به او اجازه تماشای تلویزیون هم نخواهد داد. حال دیگر نوبت مادر گریس بود که وارد میدان شود. او برخلاف پدر با روش زورگویی موافق نبود و وقتی بداخلاقی‌ها و سختگیری‌های شوهرش را در مورد دخترکوچولویش می‌دید، سعی می‌کرد پناهگاه گریس باشد و با نازونوازش‌های بیش از حد و لوس کردن گریس، جبران بداخلاقی‌های پدر را بکند. برای همین رو به همسرش کرد و گفت: «طفلک گریس بیشتر شامش رو خورده. چرا براش قلدری می‌کنی؟» پدر گریس از این حرف برآشفته شد و گفت: «قلدری می‌کنم؟ تا وقتی تو مادرشی، وضع گریس بهتر از این نمی‌شه!»

این قبیل مکالمات برای بسیاری از ما آشناست. پدر و مادرهای فراوانی را می‌شناسیم که روش‌های تربیتی متفاوت از هم را در مورد فرزندانشان اعمال می‌کنند. هر یک، عملکرد خود را قبول دارند و از کرده دیگری راضی نیستند. در نتیجه اگر فرزندشان قدمی خطا بردارد، بلافاصله دیگری را محکوم به مدیریت اشتباه خواهندکرد.

معمولا بچه‌هایی که پدر و مادر خود را کاملا متفاوت از یکدیگر می‌بینند، خصوصا در دوران کودکی و نوجوانی، ترجیح می‌دهند به آغوش والد مسامحه کارتر پناه ببرند و سختگیری‌های آن دیگری را دور بزنند، اما این وضع در شکل‌گیری شخصیتشان تاثیری بسیار منفی خواهد داشت و آنها یاد می‌گیرند در زندگی آینده‌شان هم از مشکلات و سختی‌ها فرارکنند و در پی راحت‌طلبی باشند. از این گذشته، زندگی زناشویی زن و شوهری که در مورد روش تربیت فرزندان با یکدیگر توافق ندارند هم دچار خدشه خواهد شد. پس اگر شما و همسرتان هم در زمره این قبیل پدر و مادرها هستید، به شما توصیه می‌کنیم با به کار بستن این روش‌ها به بهبود وضع‌تان کمک کنید:

1 ـ قضاوت نکنید: 
هیچ دو نفری مانند هم نیستند و هر کس از خصوصیات جسمی گرفته، تا روانی و فکری با دیگری متفاوت است. شرایط خانواده‌ای که شما در آن رشد کرده‌اید با خانواده همسرتان متفاوت بوده است. پس تعجب نکنید اگر طرز فکر و تصمیم‌گیری خود را جدا از همسرتان دیدید. شاید شما در خانواده‌ای مستبد بزرگ شده باشید و به همین دلیل، اعمال استبداد برای فرزندتان را درست نمی‌دانید؛ از آن سو، همسرتان در خانواده‌ای بی‌قید بزرگ شده و خیری از این سهل‌انگاری‌ها ندیده و از این رو‌ ترجیح می‌دهد قوانینی خشک و مطلق را برای تربیت فرزندش اعمال کند. هیچ کدام از شما دو نفر مقصر نیستید و متفاوت بودن نظر‌ات‌تان کاملا طبیعی است. قضاوت نکنید که روش کدام یک از شما دونفر درست است و سعی کنید منطقی راجع به طرز فکرتان بیندیشید و اشتباهاتتان را نیز بپذیرید.

2 ـ فرزندتان را با خودتان مقایسه نکنید: 
پدر و مادرهای زیادی را می‌بینیم که روشی صددرصد غلط را درمورد فرزندشان اعمال می‌کنند و هنگامی که فرد دیگر لب به اعتراض می‌گشاید، پاسخ می‌دهند که در مورد خودشان همین روش انجام شده و به خوبی جواب داده؛ به همین دلیل، آنها هم همین شیوه تربیتی را برای فرزند بخت‌برگشته‌شان به کار می‌گیرند. مردی دو دختر فوق‌العاده باهوش داشت. او به طرز وحشتناکی به دخترانش برای درس خواندن سخت می‌گرفت و توقع بسیار بالایی از آن دو داشت. هرگاه همسرش سختگیری‌هایش را مورد انتقاد قرار می‌داد، تنها یک جواب قاطعانه از مرد می‌شنید: «سختگیری‌های پدرم مرا به مدرک دکترا در سن کم رساند و من هم همین کار را در مورد دو دخترم خواهم کرد.» با این حال، وضع دخترانش آن گونه که مرد می‌خواست پیش نرفت و هر دو از درس خواندن متنفر شدند. هرگز اصرار نداشته باشید روش تربیتی که در مورد شما یا افراد دیگر جواب داده، به طور کامل برای فرزند شما هم پاسخگو باشد. ماهیت هر فرد، متفاوت از افراد دیگر است.

3 ـ کتاب‌های یکسان بخوانید: 
برای آن که بتوانید نظریاتی نزدیک‌تر به همسرتان پیداکنید، می‌توانید کتاب‌هایی درخصوص تربیت کودک و نوجوان تهیه کرده و هردو مطالعه کنید. به طور طبیعی، افرادی که طرفدار کتاب‌هایی مشابه‌اند، از طرز فکری نزدیک به هم برخوردار می‌شوند. همیشه این را به یادآورید که بزرگ‌تری کردن برای بچه‌ها کمی ذاتی است و بیشتر آن اکتسابی خواهدبود و شما هم پا به پای بچه‌ها رشد می‌کنید. پس مطالعه کتاب و صحبت با مشاوران آگاه می‌تواند همچون چراغی‌ روشنگر مسیرتان باشد.

4 ـ قبول کنید که بخشی از تربیت فرزندان در دست همسرتان است: 
پدر و مادر نقش‌های متفاوتی در شکل دادن خانواده دارند و همین تفاوت‌هاست که پناهگاهی کامل برای بچه‌ها می‌سازد. هرگز سعی نکنید‌ همه چیز را تحت نظارت خود داشته باشید و بپذیرید که نظر همسرتان هم محترم است. بتدریج، بچه‌ها متوجه می‌شوند که والدینشان تا چه اندازه به انجام وظایف خود پایبندند. پس نقش خود را ایفا کنید و در اعمال عملکردهایی که باید از سمت همسرتان برای بچه‌ها صورت بپذیرد، دخالت نکنید. 
لیلا رعیت/ Todaysparent